چرا باید به بازاریابی دوست داشتنی اهمیت داد؟

بازاریابی دوست داشتنی یعنی آن نوع بازاریابی که موجب دلزدگی و دوست نداشتن مشتری و مخاطبین نمی شود.

به بعضی چیزها در زندگی باید به عنوان هدف‌های کوتاه مدت نگریست. چیزهایی که نتیجه و پاداش دست‌یابی به آن‌ها بی‌درنگ و فوری است؛ مثلاً معرفی شرکت در یک جلسه‌ی ارائه‌ی درخشان که می‌تواند نقش بسزایی در ارتقای شغلی ایفا کند.

در حالی که باید به باقی چیزهای زندگی به عنوان هدف‌های بلندمدت نگاه کرد، یعنی پاداش دستیابی به آنها بعداً و در مقطع دیگر از زندگی نصیب‌تان خواهد شد؛ مثلاً فرستادن بچه‌ها به یک مدرسه‌ی خوب چیزی است که باید خیلی پیش‌‌‌تر از موعد به فکر آن باشید.

در زندگی روزمره بهترین راه روبرو شدن با این ناسازگاری، این است که هدف‌های کوتاه مدت خود را با هدف‌های بلندمدت خود همراستا کنید. ولی در بازاریابی، گاهی می‌بینیم هدف‌های کوتاه مدت نقش تعیین کننده‌تری در فرآیند تصمیم‌گیری ایفا می‌کند و [درنتیجه] ما را به راه حل‌های کوتاه مدت رهنمون می‌شوند.

شاید این مطلب برای شما مفید باشد!

چه چیز ایجاد کننده آن نوع بازاریابی است که مردم عاشق آن هستند؟

مثلاً خرید فهرست آدرس‌های پست الکترونیکی، یک راه حل کوتاه مدت و زود بازده است که طی آن فهرستی بلندبالا از کسانی که قرار است مخاطب تبلیغات شما شوند در اختیارتان قرار می‌دهد.

بله، خب شما شاید بابت توسعه‌ی بانک اطلاعاتی پست الکترونیکی مشتریان و افزایش تعداد آدرس‌های ثبت شده پاداش هم بگیرید؛ ولی در درازمدت این عمل غیراخلاقی [یعنی ثبت ایمیل بدون مجوز دارنده‌ی آن] باعث می‌شود فهرست شما رفته رفته کوچک و کوچکتر شود و به شهرت و اعتبار شما به عنوان یک بازاریاب الکترونیکی آسیب جدی وارد کند؛ البته از آن مهمتر، به برند شما.

راهکار درازمدت برای دستیابی به چنین هدفی – یعنی بزرگ شدن بانک اطلاعاتی ایمیل‌ها- آن است که سیاست خود را بر مبنای این قرار دهید که مشتری را با استفاده از محتوای ارزشمند بازاریابی و تخصص خود در این حوزه جذب کنید و سپس امتیاز انتخاب سرویس‌های مورد علاقه را به وی پیشنهاد کنید. نتیجه‌ی چنین اقدامی‌قطعاً تأثیرگذارتر و دیرپاتر است.

به همین دلیل است که در هاب اسپات به هدف‌ها و راه حل‌های درازمدت بیشتر اهمیت می‌دهیم. جذب علاقه‌ِ واقعی و دیرپای مردم از طریق روش‌های اصیل و شرافتمندانه‌ی بازاریابی قطعاً آرزوی بلندپروازانه‌تری است که ما با همه در میان می‌گذاریم.

«بازاریابی دوست داشتنی» چیزی نیست که ظرف یکی دو روز بتوانید به آن برسید.

بلکه رسیدن به آن نیازمند تفکر هدف‌دار و تلاش بی‌وقفه است و مطمئن باشید که ارزشش را دارد! ما دوست داریم که شما هم با ما در این راه همسفر شوید.

مردم چه چیز بازاریابی را دوست دارند؟

در بازاریابی چه باشد که مردم آن را دوست بدارند؟ این سؤال مهمی‌است و می‌تواند دری به سوی موقعیت‌های چشم‌گیر کسب و کار باشد. در این کتاب می‌خواهیم پاسخی برای این پرسش بیابیم و به شما کمک کنیم آن را در ساز و کار بازاریابی خود به کار گیرید.

نخست بیایید نگاهی به ویژگی‌های بی چون و چرای بازاریابی دوست داشتنی بیاندازیم. مردم آنگونه بازاریابی را دوست دارند که دارای ویژگی‌های زیر باشد:

o       آموزنده و کمک کننده

یا به اصلاح، حاوی اطلاعات مفید باشد؛ یعنی مثلاً پاسخی است به یک پرسش، نیاز یا دلمشغولی شما. مثل همان اطلاعات خاصی که وقتی به عنوان یک بازاریاب در جستجوی آن هستید تا بتوانید وظایف بازاریابی‌تان را انجام دهید، دوست دارید با آن مواجه شوید.

اینکه چگونه مطالب یا ویدئوهای آموزش گام به گام خود را در وبلاگمان قرار دهیم در همین مقوله جا می‌گیرد؛ یعنی، نقش مشاوره یا خدمت رسانی، مشتری را هم در خود دارد.

o       بهنگام (بوقت) و بجا (به درد بخور)

اگر قرار است بازاریابی واقعاً کمک کننده و مفید باشد، باید در زمان مناسب در دسترس شما باشد. اگر شما با یک مشکل اساسی روبرو شده باشید و به شدت به دنبال یافتن یک راه حل برای آن باشید، آیا دوست ندارید راه حل مورد نیازتان را در صندوق پست الکترونیکی‌تان بیابید؟

مثلاً فرض کنید شما سازماندهی یک مراسم ازدواج را به عهده گرفته‌اید و به دنبال یک محل مناسب می‌گردید. در جستجوهای‌‌تان حتماً به وبسایت چند شرکت هم سر می‌زنید ولی دل شما را آن شرکتی می‌برد که مشخصاً به نیاز شما می‌پردازد و با همراهی و پیگیری به شما پیشنهادهایی برای رفع مشکلتان می‌دهد.

آمازون یک نمونه‌ی آموزنده از وبسایتی است که ظاهر وبسایت و فرمت ارائه اطلاعاتش را متناسب با نیازها و ترجیحات هر مشتری تغییر می‌دهد.

o   سازگاری گفتار و کردار

برای جلب علاقه‌ی مردم به بازاریابی، باید تجربه‌ی مواجهه‌ی کاربر را با وبسایت‌تان در دوره‌های مختلف چرخه‌ی عمر مشتری در نظر بگیرید؛ از نخستین باری که با برندتان آشنا می‌شوند و تراکنش‌ها و فعالیت‌های‌شان در سایت و محتوای آن گرفته، تا وقتی که دیگر تبدیل به مشتری شما می‌شوند و البته خوشنودی و موفقیتشان به عنوان مشتری شما در درازمدت. با ایجاد پیوستگی بین این مراحل و سادگی و روان بودن گذر از آنها، موانع ارتباطی را از راه مخاطبان خود برمی‌دارید و آنها را تبدیل به مبلغان خود می‌کنید؛ و این چیزی است که Apple توانسته با موفقیت چشم گیری به انجام برساند.

نویسنده : نویسنده: ماگدالنا جورجیه‌وا – منبع: هاب اسپات- مترجم : محمد آقایی –مدیران ایران