برداشت اشتباه از زبان بدن

زبان بدن اساس ارتباط اولیه‌ی ما بود. زمانی که مهارت فهمیدن اینکه آیا یه نفر خوب یا خطرناک، غالباً مسئله‌ی مرگ وزندگی بود. علائم حرکتی هنوز هم به ما کمک می‌کند تا احساسات سریع رو شکل بدیم ، اما به‌اندازه‌ی این توانایی غریزی ممکنه همه‌ی احساساتمان دقیق نباشد.

مشکل اینجاست که جهان تغییر کرده اما توانایی‌مان در خواندن زبان بدن هنوز عکس‌العملی احساسی و بدوی است  که از زمانی که ارتیاطات انسان‌ها شروع‌شده تغییری نکرده است.

به خاطر اینکه همه‌ی ما موقع خواندن زبان بدن دچار اشتباه میشویم، علائم حرکتی‌تان همیشه چیزی که می‌خواهید را منتقل نمی‌کنند. درواقع میتوانید پنج اشتباه متدوال افراد رو ببینید.

اول اینکه، ان ها دنبال چیزهای  منفی هستند. افرادی که باآنها کار می‌کنید دائماً سعی می‌کنید حالت ذهنی شما رو با زیر نظر گرفتن زبان بدنتان ارزیابی کنند.

و ازآنجاکه مغز انسان توجه بیشتری به پیام‌های منفی نسبت به پیام‌های مثبت می‌کند، افراد غالباً گوش بزنگ هر علامتی هستند که نشان بدهد شما در  حالت بدی هستید و نمی‌خواهید مزاحم داشته باشید.

بنابراین ممکن است شما راحت‌تر باشید اگر دست‌به‌سینه بایستید، یا شما ممکن است  سردتان باشد، تعجب نکنید اگر بقیه شما رو در این حالت تدافعی و کم‌حرف تلقی کنند.

دوم اینکه آن ها  به شرایط فکر نخواهند کرد. واقعاً نمی‌توانید پیام غیرزبانی یک نفر را بفهمید مگر اینکه شرایط پشت پرده‌اش را بدانید. بهش میگن شرایط. شرایط ، ترکیبی از متغیرهایی مثل مکان، ارتباطات، چه وقت از روز، تجربه‌های گذشته، و حتی چیزهای مثل دمای اتاق.

بسته به شرایط ، علائم حرکتی مشابه میتواند کاملاً معنی متفاوتی داشته باشد. یکی که قوزکرده و خودش را بغل کرده درحالی‌که بیرون تو هوای سرد نشسته پیام متفاوتی را میرساند نسبت به زمانی که همان شخص در همان وضعیت پشت میزش نشسته است. یکی یعنی “من سردمه” و یکی دیگر یعنی “مضطرب و ناراحتم”.

بعضی شرایط هست که خیلی واضح نیستند و همکارانتان همیشه دارای بصیرت نیستند که بفهمنداش. پس اگر در جلسه‌ی همکاران خمیازه کشیدید به خاطر اینکه صبح زود پا بیدارشده اید برای یک تماس تلفنی بین‌المللی، به بقیه علتش را بگویید تا بفهمند.

اگر علتش را نگویید ممکن است  فکر کنند حوصله تان  سر رفته است . سوم، بقیه یک برداشتی از ژست و حرکتتان خواهند داشت. اغلب اوقات همکارانتان معنی و مفهومی را به یک ایماواشاره‌ی شما نسبت میدهند که شاید کاملاً بی‌ربط باشد.

در واقعیت، ایما و اشارات به‌عنوان بخشی از مجموعه حرکات ، وجود دارند. حالا یک گروه از حرکات و حالات ایستادن و کارایی که همدیگر را تقویت می‌کند وجود دارد. یک حرکت تنها، میتواند معانی زیادی داشته باشد یا هیچ معنی ندهد.

برای مثال در طول یک مکالمه ، ممکن است به ساعتتان به هر دلیلی نگاه کنید.

اما وقتی این حرکت با یک نگاه مختصر به در، ضربه زدن با انگشت‌ها به میز و دست روی ران‌ها همراه میشود، وضعیت آمادگی، میشوند مجموعه‌ای از علائم که به معنی تمام شدن حرف‌هایتان و آمادگی واسه رفتن است.

مشکل اینجاست که افراد ممکن است وقتی‌که شما به ساعتتان نگاه می‌کنید نتیجه‌گیری اشتباهی داشته باشند. پس اگر ساعتتان رو نگاه می‌کنید تا مطمئن بشوید به‌قرار بعدی‌تان می‌رسید، لازم است که بگویید. چهارم، بقیه خلق‌وخوی شما را نمیدانند.

مشاهده کردن چگونگی رفتار افراد در حالت عادی، کمک می‌کند که تغییر در رفتارشان را بفهمید.  بگذارید با یک مثال نشان بدهم چه اتفاقی می افتد اگر خلق و خوی یک نفر را ندانید.

چند سال قبل، من واسه مدیرعامل شرکت خدمات مالی یک ارائه داشتم ، که می‌خواستم طرح کلیه سخنرانی روز بعد واسه تیم رهبری‌اش را به او بگویم، که ارائه خوب پیش نمی‌رفت. جلسه امون تقریباً یک ساعت طول کشید، و تمام مدت مدیرعامل دست‌به‌سینه پشت میز کنفرانس نشسته بود.

لبخند نمی‌زد، به جلو خم نمی‌شد یا سرش را به نشانه‌ی تائید تکان نمی‌داد. وقتی ارائه‌ام تمام شد، بدون برقراری ارتباط چشمی گفت ممنونم و اتاق رو ترک کرد.

ازآنجاکه من متخصص زبان بدنم، مطمئن بودم ارتباط غیرزبانی به این معنی بود که سخنرانیم رو کنسل خواهد کرد، اما وقتی به سمت آسانسور رفتم، مدیر دفترش به سمتم اومد و بهم گفت که رئیسش خیلی تحت تاثیر ارائه‌ی من قرار گرفته است .

شوکه شدم و پرسیدم اگر خوشش آمده پس چرا وسط جلسه بلند شد و از اتاق خارج شد؟ ” می‌بینید که تنها علامتی که از رئیس گرفتم نشانه‌های منفی بود که به‌غلط قضاوت کرده بودم. چیزی که نفهمیده بودم این بود که این رفتار خلق‌وخوی عادی‌اش بوده.

پنجم، مردم شما را از میانه مجموعه ای از تمایلاتشان ارزیابی می‌کنند. یک خانمی تو کلاس یوگای من هست که از همان اول از من خوشش می‌آمد، ترجیح می‌دادم باور کنم منو به خاطر شخصیت کاریزماتیکم دوست داشته باشد،

اما حقیقت این‌که میدانم من را به خاطر اینکه شبیه خاله‌ی مورد علاقه اشم دوس دارد. وقتی تمایلات طبق خواسته‌ی شما باشند به آن اثر هالو میگویند، اما تمایلات ممکن است خلاف خواسته‌ی شما باشند.

چه اتفافی می افتاد  اگر به‌جای اینکه شما یادآور کسی که دوستشان دارند باشید، یادآور کسی باشید که از او متنفرند؟ ممکن است به‌مرورزمان باان  کنار بیاید، اما مطمئن باشید عکس العمل های اولیه به شما خوب نخواهد بود.

تمایلات فرهنگی، آن ارزش‌های مشترکی که تعیین می‌کند چه رفتارهای غیرزبانی عادی و خوب هستند، و کدام‌یک عجیب یا اشتباه. وقتی با افرادی با ذهنیت متفاوت سروکار دارید، می‌فهمید که تمایلات فرهنگی با توانایی آنها برای قضاوت در مورد حرکات شما تداخل دارد.

از احوالپرسی گرفته تا مقدار احساسی که بروز میدهند و استفاده از تماس لمسی و فضای ارتباطی. چیزی که در یک  فرهنگ درست و مناسب به نظر می‌رسد ممکن است در یک  فرهنگ دیگر نامناسب یا تهاجمی باشد.

خب شما چطور؟ وقتی این پنج اشتباه را گفتم چه جیزی  به ذهنتان رسید؟ میتوانید به دفعاتی که زبان بدن شما بد فهمیده شده فکر کنید؟ ممکن است یک جلسه‌ در مورد کسب‌وکار بوده باشد که خوب پیش نرفته است ، یا یک سوءتفاهم با همسرتان. ما همه مان حرکات غیره گفتاری داریم که میتواند پیام غلطی را بفرستد. چه حرکاتی دارید که ممکن است بد فهمیده بشود؟

دوره آموزشی زبان بدن برای رهبران

هر آنچه از زبان بدن که رهبران کسب و کار، برای موفقیت در ارتباطاتشان، باید بدانند !

آیا می دانید چگونه می توان با زبان بدن روی مخاطبمان تاثیر بگذاریم ؟

آیا میدانید چگونه بدون اینکه مخاطب صحبت کند، از هدف او باخبر شویم ؟

تا به حال شده به جلسه مهمی بروید و بتوانید با کمک اصول زبان بدن، موفقتر عمل کنید ؟

شما هم می خواهید که از راز موفقیت رهبران بزرگ، در ارتباط با دیگران، مطلع شوید ؟