مصاحبه با دکتر بهنود الله وردی نیک، مشاور ارشد برند
پدیده مسئولیت اجتماعی برندها (CSR) سالهاست که در دنیا به روشهای مختلف توسط برندهای معتبر و بزرگ اجرا میشود. این ابزار چندی است که در ایران هم مورد استفاده قرار گرفته است. البته بهره گیری از مسئولیت اجتماعی به عنوان یکی از ابزارهای برندینگ نوین، امروز دیگر امری اجتناب ناپذیر برای برند های معتبر است.
اما چگونگی و روش بهره گیری از این مقوله نقش مهمی در اثربخشی آن در جامعه و به ویژه مخاطبان برند دارد. مسئولیت اجتماعی فقط کمک به خیریه ها نیست، پرداختن به مقوله های فرهنگی و هنری جامعه هم به نوعی ادای دین نسبت به جامعه است و چه بهتر که یک برند مانند شهرفرش که یک برند تجاری فرهنگی است، به این بخش از جامعه یعنی فرهنگ و هنر آن بپردازد.
اتفاقی که امروز افتاده در واقع نوعی بهره گیری نوآورانه و هوشمندانه از بحث مسئولیت های اجتماعی برند ها (CSR) است که برای نخستین بار توسط شهرفرش و شهاب حسینی اجرا شده است.
در واقع اگر تا چندی پیش فقط از چهره هنرمندان و ستاره ها به عنوان سفیر برند در معرفی محصولات و صرفا با رویکرد تجاری استفاده می شده، امروز به روشی نوآورانه و هوشمندانه از تواناییها، شایستگی ها و مهارتهای دیگر هنرمندان در جهت مسئولیت های اجتماعی استفاده شده است.
درواقع شهرفرش علاوه بر بهره گیری از تمام شایستگی های یک ستاره محبوب مانند شهاب حسینی (نه فقط چهره) به عنوان مدیر فرهنگی هنری، مسئولیت های اجتماعی خود را در قالب حمایت از پروژه های فرهنگی هنری در کشور به شهاب حسینی می سپارد.
جالب اینجاست که این رویکرد، از طرفی مسئولیت های اجتماعی خود شهاب حسینی را هم به عنوان یک برند شخصی (Personal Brand) پوشش می دهد زیرا همه ما می دانیم که ایشان به عنوان یک سوپراستار محبوب ایرانی در معرض پیشنهادات بسیار جذاب صرفا تجاری از سوی برندهای دیگر بودند که به خاطر دغدغه ها و نوع نگرش به مسایل فرهنگی و اجتماعی کشور، از تمام آنها چشم پوشی کرده اند و ترجیح داده اند به عنوان مدیر فرهنگی هنری شهرفرش فعالیت کنند.
لازم به یادآوری است که نگرش طرفین این تفاهم نامه (شهرفرش و شهاب حسینی) نقش مهمی در شکل گیری این رویداد داشته است. من واقعا تشکر می کنم از شهرفرش که با صرفنظر از رویکردهای کوتاه مدت و صرفا فروش مدار، به سرمایه گذاری استراتژیک در مقوله فرهنگ و هنر کشور روی آورده و تشکر می کنم از شهاب حسینی که با رد پیشنهادات جذاب صرفا تجاری موجبات شکل گیری این همکاری و مشارکت بزرگ و تاریخی رو فراهم کردند.
لازم به ذکر است که انتخاب یک برند شخصی مانند شهاب حسینی با شهرت و محبوبیت کم نظیر در ایران، به عنوان یک نماینده فرهنگی و هنری جهت محقق کردن مسئولیت های اجتماعی برند شهرفرش، طی بیش از یک سال تحقیق و بررسی توسط شهرفرش انجام شده است. زیرا ویژگی های نماینده فرهنگی یک برند باید منطبق بر هویت برند باشد تا تاثیر آن در ذهن مخاطبان به مراتب بیشتر شود.
این هم افزایی (سینرژی) در بهره گیری نوآورانه از پدیده مسئولیت اجتماعی برندها (CSR)، استفاده از سفیر برند (Brand Ambassador) و اسپانسرشیپ (حامی گری) یک موفقیت تضمین شده و برد سه جانبه برای شهرفرش، شهاب حسینی و جامعه محسوب می شود که لازم است:
تبریک بگوییم به شهرفرش، تبریک بگوییم به شهاب حسینی، تبریک بگوییم به همه جامعه و البته تبریک بگوییم به هنرمندان احتمالی آتی که با الهام از این نوآوری هوشمندانه، ضمن بهره گیری بیشتر و بهتر از مهارتها و شایستگی هایشان که فراتر از چهره آنهاست، علاوه بر جذب سرمایه برندهای معتبر به نوعی، ادای دین نسبت به فرهنگ و هنر جامعه خود نیز خواهند نمود و به یک موفقیت تضمین شده دست پیدا خواهند کرد.
مصاحبه :
سئوال: چه نوآوری در حوزه مسئولیت اجتماعی برندها (CSR) در این تفاهم نامه اتفاق افتاده است؟
پاسخ: این تفاهم نامه به نوعی یک نوآوری هوشمندانه و هم افزا (سینرژیک) از سه ابزار نوین برندینگ یعنی مسئولیت اجتماعی برند ها (CSR)، بهره گیری از سفیر برند (Brand Ambassador) و حامی گری (Sponsorship) محسوب می شود.
پدیده مسئولیت اجتماعی برندها (CSR) سالهاست که در دنیا به روشهای مختلف توسط برندهای معتبر و بزرگ اجرا میشود. این ابزار چندی است که در ایران هم مورد استفاده قرار گرفته است. البته بهره گیری از مسئولیت اجتماعی به عنوان یکی از ابزارهای برندینگ نوین، امروز دیگر امری اجتناب ناپذیر برای برندهای معتبر است.
اما چگونگی و روش بهره گیری از این مقوله نقش مهمی در اثربخشی آن در جامعه و به ویژه مخاطبان برند دارد. مسئولیت اجتماعی فقط کمک به خیریه ها نیست، پرداختن به مقوله های فرهنگی و هنری جامعه هم به نوعی ادای دین نسبت به جامعه است و چه بهتر که یک برند مانند شهرفرش که یک برند تجاری فرهنگی است، به این بخش از جامعه یعنی فرهنگ و هنر آن بپردازد.
اتفاقی که امروز افتاده در واقع نوعی بهره گیری نوآورانه و هوشمندانه از بحث مسئولیت های اجتماعی برندها (CSR) است که برای نخستین بار توسط شهرفرش و شهاب حسینی اجرا شده است.
سئوال: وظایف و تفاوت های سفیر برند با مدیر فرهنگی هنری برند چیست؟
پاسخ: در بحث سفیر برند (البته برندهای تجاری) فقط از چهره هنرمندان و ستاره ها به عنوان سفیر برند در معرفی محصولات و صرفا با رویکرد تجاری استفاده می شده، امروز به روشی نوآورانه و هوشمندانه از تواناییها، شایستگی ها و مهارتهای دیگر هنرمندان در جهت مسئولیت های اجتماعی استفاده شده است.
درواقع شهرفرش علاوه بر بهره گیری از تمام شایستگی های یک ستاره محبوب مانند شهاب حسینی (نه فقط چهره) به عنوان مدیر فرهنگی هنری، مسئولیت های اجتماعی خود را در قالب حمایت از پروژه های فرهنگی هنری در کشور به شهاب حسینی می سپارد.
سئوال: این پدیده بجز در مسئولیت اجتماعی که نوآورانه به یک مدیر فرهنگی و هنری مشهور و معتبر واگذار شده، چه تفاوتی می تواند با اسپانسرشیپ یا حمایت از امور فرهنگی و سینمایی داشته باشد؟
پاسخ: درواقع نوعی هم افزایی (سینرژی) در بهره گیری نوآورانه از پدیده مسئولیت اجتماعی برندها (CSR)، استفاده از سفیر برند (Brand Ambassador) و اسپانسرشیپ (حامی گری) یک موفقیت تضمین شده و برد سه جانبه برای شهرفرش، شهاب حسینی و جامعه محسوب می شود، در حالی که در مقوله اسپانسرشیپ، در بهترین حالت فقط حامی (برند) و حمایت شونده ذینفع است، در حالی که امکان از بین رفتن سود برای حامی نیز وجود دارد. یعنی ممکن است به دلیل عدم سودآوری یا اقبال عمومی به پروژه (فرهنگی یا سینمایی)، منافع مورد انتظار حامی محقق نشود.
در این رویداد نوآورانه، حامی یک سرمایه گذاری استراتژیک بر روی پروژه هایی انجام می دهد که علاوه بر محقق کردن مسئولیت های اجتماعی برند، امکان بازگشت سرمایه را هم فراهم می کند که در این حال هم حامی و هم مدیر پروژه منتفع خواهند شد.
سئوال: آقای شهاب حسینی چگونه برای برند شهرفرش انتخاب شدند؟
پاسخ: انتخاب یک برند شخصی مانند شهاب حسینی با شهرت و محبوبیت کم نظیر در ایران، به عنوان یک نماینده فرهنگی و هنری جهت محقق کردن مسئولیت های اجتماعی برند شهرفرش، طی بیش از یک سال تحقیق و بررسی توسط شهرفرش انجام شده است. زیرا ویژگی های نماینده فرهنگی یک برند باید منطبق بر هویت برند باشد تا تاثیر آن در ذهن مخاطبان به مراتب بیشتر شود.
لازم به یادآوری است که نگرش طرفین این تفاهم نامه (شهرفرش و شهاب حسینی) نقش مهمی در شکل گیری این رویداد داشته است. من واقعا تشکر می کنم از شهرفرش که با تغییر نگرش از رویکرد کوتاه مدت و صرفا فروش مدار، به سرمایه گذاری استراتژیک در مقوله فرهنگ و هنر کشور روی آورده و تشکر می کنم از شهاب حسینی که با رد پیشنهادات جذاب صرفا تجاری موجبات شکل گیری این همکاری و مشارکت بزرگ و تاریخی رو فراهم کردند.
جالب اینجاست که این رویکرد، از طرفی مسئولیت های اجتماعی خود شهاب حسینی را هم به عنوان یک برند شخصی (Personal Brand) پوشش می دهد زیرا همه ما می دانیم که ایشان به عنوان یک سوپراستار محبوب ایرانی در معرض پیشنهادات بسیار جذاب صرفا تجاری از سوی برندهای دیگر بودند که به خاطر دغدغه ها و نوع نگرش به مسایل فرهنگی و اجتماعی کشور، از تمام آنها چشم پوشی کرده اند و ترجیح داده اند به عنوان مدیر فرهنگی هنری شهرفرش فعالیت کنند.
این مطلب چه میزان برای شما مفید بود؟
میانگین امتیاز 5 / 5. تعداد نظرات: 1
مطالب زیر را حتما مطالعه کنید
مدیریت مالی در شرایط بحرانی
بهره وری چیست و چطور بهره وری را افزایش دهیم؟
چطور در دام کلاهبرداری های جدید نیفتیم
در شرایط خاص فعلی، شرایط برای کلاهبرداری بسیار مهیا است!
در این مطلب و وبینار، روشهای کلاهبرداری و راههای تشخیص آن را با هم مرور میکنیم.
کاربردها و ابزارهای هوش مصنوعی
هوش مصنوعی این روزها جنبه های مختلف زندگی شخصی و حرفه ای همه ما را تحت تاثیر قرار داده است در این صفحه به مطالب و منابع مفیدی برای استفاده از هوش مصنوعی پرداخته ایم .
تحلیل هزینه – فایده چیست ؟
تحلیل هزینه – فایده روشی نظام مند برای تخمین زدن نقاط قوت و ضعف گزینه های مختلف و انتخاب و تصمیم گیری بین آنها باشد .
ناهماهنگی شناختی چیست؟ راههای کاهش ناهماهنگی شناختی
ناهماهنگی شناختی (تعارض شناختی) برای توصیف ناراحتی ذهنی استفاده میشود که ناشی از داشتن دو اعتقاد، ارزش یا نگرش متضاد با اعمال و واقعیت های بیرونی استفاده می شود. ناهماهنگی شناختی باعث ایجاد حس رنجش روحی درونی می شود ، تصمیم گیری های ما را ضعیف و بهره وری مان را در زندگی شخصی و حرفه ای کم می کند .
این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش میشوند.
دیدگاهتان را بنویسید