بیکار ها کجائید؟!
از یک سو تقریبا اکثر صاحبان کسب و کار از اینکه یافتن نیروی کار حرفه ای و مناسب کاری بسیار دشوار است هم نظرند . از سوی دیگر تعداد افرادی که در جستجوی شغل مناسب هستند روز به روز در حال افزایش است و به گواهی آمار ، این روند نگران کننده است .
اما چرا ؟
فاصله ی بین این دو را چطور می توان پر کرد ؟؟
نوشته ی زیر که توسط همکار خوبمان آقای وفاعلی کمالیان در وبلاگشان نوشته شده است ، بهانه ایست برای این گفتگوی مهم …
لطفا شماهم نظر و راهکارهای خودتان را در بخش کامنتها درج بفرمایید تا بتوانیم باهمفکری هم برای پاسخگویی این نیاز مهم دنیای کسب و کار گامی برداریم …

آمار بیکاری در کشور ما بالاست. در خیلی از کشورهای دیگر هم بالاست. این خیلی نگران کننده است. جوانان ما بی انگیزه میشوند، سخت کار پیدا میکنند. ازدواج نمیکنند، حاضر نیستند مسئولیت بپذیرند. و هزاران مشکل و درد دیگری که ما را و جامعه ما را و دیر یا زود فرزندان ما را آزار میدهند.
اما واقعاً علت این بیکاری چیست و چه میتوان کرد؟ دولت چقدر میتواند کمک کند؟ ما چه نقشی داریم؟ سازمانها چه میکنند و چه میگویند؟ من نگاهی دیگر به این مسئله دارم. امیدوارم مشارکت کنید تا ببینیم چه میتوانیم با هم بکنیم؟ما امروز به چندین سازمان در بخشهای مختلف کمک میکنیم و خدمت ارائه میکنیم. بخش عمده ای از کار ما در حوزه جذب و استخدام است. سازمانهایی که ما با آنها در ارتباط هستیم با مشکلات جدی در این حوزه مواجه هستند. خیلی جدی.
در یکی از سازمانها که در سال گذشته به بیش از ۳۰۰ نفر نیروی جدید نیاز داشتند، علیرغم تلاش و هزینه قابل توجه ۳۰% این هدف هم محقق نشد! همین امروز ما با نیاز به بیش از ۲۰۰۰ نفر نیروی کاری مواجه هستیم که متاسفانه دورنمای خوبی هم برای کمک به مشتریانمان نداریم. اما راستی علت چیست؟
گاهی بیکاری ناشی از رکود است. آمار در صنایعی که ما با آن درگیر هستیم نشان میدهد که آنها در حال برنامه ریزی برای یک رونق هستند، نه ترس از رکود. نمیخواهم این باور را به تمام جامعه تعمیم بدهم چون به نظرم این تعمیم صحیح نیست. با کمال تاسف داریم صنایعی هم که از رکود رنج میبرند و در پی تعدیل نیرو هستند.
اما آنچه میخواهم برجسته کنم، این است که نیاز هست، سازمانها تشنه هستند، اما نیروی مناسب را پیدا نمیکنند.
یکی از عللی که من دریافته ام این است که نیروهای بیکار مانده ما، اصلاً به فکر خود نیستند. فکر میکنند که چون مدرکی دارند، نباید بیکار بمانند. این باور غلط است. عزیزانی که اکنون در پی کار و فرصت شغلی هستید، شما باید مهارتهای خود را توسعه دهید. تا دیر نشده باید به این مهم فکر کنید. کار سختی نیست، ساده هم چندان نیست، اما شدنی است.
مدتی کمتر از یکسال برای رسیدگی به خود کافیست. مهارتهای نرم افزاری خود را توسعه دهید، من پیشنهاد میکنم که حتی مجانی کار کنید تا کار (کار به معنی واقعی کار) را یاد بگیرید. فرهنگ مناسب را کسب کنید و از فرهنگهای نامناسب دوری کنید. به کسانی که فرهنگ نامناسب و کار ایمن دارند نگاه نکنید، آن دوران گذشته است. اکنون باید شایستگی خود، مزیت خود و توان خود را نمایش دهید.
شما که نمیتوانید یک گزارش چند صفحه ای تهیه کنید، با ابزارهای روز آشنا و به آنها مسلط نیستید، نمیتوانید مدعی باشید. اینها را به طور جدی تقویت کنید.
در حوزه مهارتهای نرم هم خود را توسعه دهید. کتاب بخوانید. موضوعات روز را تعقیب و برای خودتان تحلیل کنید. بی تفاوت نباشید. یک کار را در یک اداره تعقیب کنید، نگوئید اینها عمر تلف کردن است. از پای کامپیوتر و شبکه های اجتماعی به صحنه اجتماع بیائید. با واقعیتها و نیازهای سازمانها مواجه شوید. ببینید چه خبر است؟
این خیلی بد است که در یک مصاحبه، افراد نمیتوانند یک خبر روز را به یاد آورند. باید هوش اجتماعی تان را تقویت کنید. هر روز به عنوان روزنامه ها نگاه کنید و برای خودتان تحلیلهای خوب بکنید.
سازمانهای ما نیازمند نیروهای کارآمد هستند، برای یافتن شما دارند تلاش و هزینه میکنند، آماده شوید، و خود را به آنها نشان دهید. اثبات کنید که میتوانید برای سازمان مفید باشید، در پی گوشه ای امن برای دریافت آب باریکه نباشید، بیائید که سازمانها را یاری دهید تا موفق تر شوند. اگر چه در ظاهر منافع این سازمانها متعلق به کسی دیگر است، اما در واقع من و شما مالک تمام سازمانهای این کشور هستیم.
از کنج راحت خارج شوید و خود را نشان دهید.
منتظر نظرات شما هستم.
منبع : مدیران ایران
این مطلب چه میزان برای شما مفید بود؟
میانگین امتیاز 0 / 5. تعداد نظرات: 0
مطالب زیر را حتما مطالعه کنید
مدیریت مالی در شرایط بحرانی
بهره وری چیست و چطور بهره وری را افزایش دهیم؟
چطور در دام کلاهبرداری های جدید نیفتیم
در شرایط خاص فعلی، شرایط برای کلاهبرداری بسیار مهیا است!
در این مطلب و وبینار، روشهای کلاهبرداری و راههای تشخیص آن را با هم مرور میکنیم.
کاربردها و ابزارهای هوش مصنوعی
هوش مصنوعی این روزها جنبه های مختلف زندگی شخصی و حرفه ای همه ما را تحت تاثیر قرار داده است در این صفحه به مطالب و منابع مفیدی برای استفاده از هوش مصنوعی پرداخته ایم .
تحلیل هزینه – فایده چیست ؟
تحلیل هزینه – فایده روشی نظام مند برای تخمین زدن نقاط قوت و ضعف گزینه های مختلف و انتخاب و تصمیم گیری بین آنها باشد .
ناهماهنگی شناختی چیست؟ راههای کاهش ناهماهنگی شناختی
ناهماهنگی شناختی (تعارض شناختی) برای توصیف ناراحتی ذهنی استفاده میشود که ناشی از داشتن دو اعتقاد، ارزش یا نگرش متضاد با اعمال و واقعیت های بیرونی استفاده می شود. ناهماهنگی شناختی باعث ایجاد حس رنجش روحی درونی می شود ، تصمیم گیری های ما را ضعیف و بهره وری مان را در زندگی شخصی و حرفه ای کم می کند .
40 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ
This site uses Akismet to reduce spam. Learn how your comment data is processed.
من فارغ التحصیل یه رشته خوب، یه دانشگاه خوب و با یه رتبه خوب هستم، مثل خیلی از بچه های هم سن و سال خودم(دهه شصتی ها) درس رو به کار ترجیح دادیم و حالا متاسفانه تعدادمون در مقایسه با مشاغل موجود انقدر زیاد شده، که تقریبا همه بیکار موندیم،شخصا با این تئوری که لازمه آدم مدتی رو مجانی کار کنه هیچ مشکلی ندارم، اما متاسفانه همه جا یا نیروی با سابقه رو فقط میپذیرن و یا اینکه شما رو صرفا به عنوان نیرویی نیاز دارن که یه مدت کارشون رو راه بندازید و حتی تجربه خاصی هم کسب نمی کنید. شرایط روابط که بر ضوابط حاکم هست هم که بماند
سلام
سال نو مبارک
دوستان عزیز اینها که در این صفحه نوشتید نسبی هستند بنده مدتها بدنبال کار بودم از فرمانداری تا وزارت کار رفتم
چیزی حاصل نشد چون پارتی نداشتم و کسی مرا نمی شناخت مانند بعضیها هم هم دهاتیم در انجا نبود حال شما چطور مدعی شدیدکه جوانان حال ندارنند کار کنند من همین جا بطور زنده بخواهید می توانم نشان دهم طرف مهندس مکانیک یا ساخت و تولید است و در یکی از شرکت ها در تبریز بعنوان اپراتور سی ان سی کار می کند خب چه کند سواد ها الان بدرد نمی خورنند همین است و بس!
مرسی
سلام سال نوی شما هم مبارک .
دوست عزیز .
ما به با کارفرمایان و مدیران زیادی ارتباط داریم که اکثرشون از نبود نیروی حرفه ای به شدت در رنج هستند و همیشه از همکاری با افراد حرفه ای استقبال می کنند .
همین الان زمینه های مختلفی هست که به ما سپرده اند اگر نیروی حرفه ای می شناسیم بهشون معرفی کنیم و ما واقعا پیشنهاد مناسبی براشون نداشتیم .
دوست عزیز در ادارات دولتی مسائلی که شما فرمودید هست اما در شرکت های خصوصی توان و قابلیت های حرفه ای مطرح است اصلا مهم نیست که شما اهل کجایید و یا پارتی دارید یانه مهم اینست که حرفه ای باشید …
با اطمینان به شما عرض می کنیم برای افراد حرفه ای اصلا بیکاری معنی نداره و اتفاقا خیلی هم استقبال می شه ازشون .
با پوزش عرض کنم این نگاه شما که دنبال پارتی می گردید دقیقا یکی از ارکان غیر حرفه ای بودن است . پس به جای اینکه نا امید شوید به دنبال این باشید که به معنای واقعی خودتان را با مهارت های کافی و حرفه ای چنان قدرتمند کنید که بازار کار مشتاق همراهی با شما باشد .
آنچه الان و همیشه پر طرفدار است حرفه ای بودن است …
سلام
بله شاید درست نیست که فرد دنبال اشنا در ادارات بگردد
ولی تا چه حد به یک نیروی جوان بدون سابقه فرصت میدهند تا او هم سابقه مورد نظر را کسب کند من فک میکنم کسی که سه سال کارکرده و در حیطه تخصصی خودش کارکرده دیگه دنبال کار تو بسیاری از این اگهی ها نمیگرده …. پس یه فارغ التحصیل دانشگاه چطور باید سابقه کاری برای خودش ایجاد کند …
واقعا چنین فرهنگی در جامعه ما وجود دارد ؟
برای پستی سازمانی با ۴۰ نفر مصاحبه کردم! همه هم مدعی! هیچ کدام آن فردی نبود که باید. در آخر هم به خاطر عجله به یک فرد متوسط به پایین رضایت دادم…
سلام
شاید بزرگترین مشکل جوانان ترس هستش و نوعی گریز داخلی و ذهنی از کارهای ناشناس . در حالیکه برای شروع باید غوطه زد و بعد همه چیز آسان میشود کارهایی که ما با دید کم ارزش نگاه میکنیم خیلی از کشورهای پیشرفته روش سالها وقت میگذارند مثلا همین بازاریابی و اینکه دیدمان تغییر دهیم و علایقمان را پیدا کنیم و به حرفها و رفتار پوچ دیگران توجه نکنیم.
سلام و خسته نباشید
من این متن رو خیلی دیر دارم می خونم چون تازه با این سایت آشنا شدم.
من یه جوون بیست ساله هستم و یکی از مشکلاتی که بین هم سن و سال هام می بینم اینه که اشتباهی هستن!یعنی یکی که توی داستان نویسی و شعر استعداد داره اومده برق می خونه،اونی که استعداد علوم نظری رو داره اومده مکانیک می خونه و…خلاصه اکثرا به کاری که می کنن علاقه ی خاصی ندارن چون این یه مسیر ناخواسته بوده.ای کاش به جای این همه موسسات آمادگی کنکور مراکز استعداد شناسی (نه استعداد یابی )رواج داشت و رقابت اونها به سود کشور بود.این نظر من بود:علاقه به کار.
سلام . به شما تبریک می گوییم . این نگاه شما واقعا تحسین بر انگیز است .
مخصوصا برای یک جوان بیست ساله .
ما در کشورمان به اندازه ی کافی تاوان اشتباهی که در سیستم آموزشی وجود دارد را داده ایم وقت انست که که همه باهم تلاش کنیم سیستم آموزشی را برای داشتن تغییراتی بنادین آماده کنیم .
هر کس به سهم خودش و به میزانی که می تواند تاثیر گذار باشد .
سلام من متاسفانه به دلیل کمبود وقت نتونستم تمام مطالب دوستان را مطالعه کنم ولی چون خودم با این مشکل هر روز درگیر هستم خدمت شما عزیزان عرض میکنم اولا بین شخص بیکار و شخص بیکاره باید تفاوت قائل شد بنده با جمله کار نیست به شدت مشکل دارم چون معتقد هستم اگر در کویر لوت بنده را رها کنند در کمترین زمان مشکل کمبود نیروی کار خواهم داشت متاسفانه نسل امروز همش درگیر پول قلمبه و یکشبه هستند و تا وقتی این توهم از سرشون بیرون نره فایده ای نداره فکر میکنن تا به جایی وصل نباشی یا سرمایه نداشته باشی هیچ فایده ای نداره در صورتی که واقعیت کاملا برعکسه اگر کسی زندگی خوب شاد و مرفهی داره حتما سختی های بسیار زیادی کشیده یک نیروی ساده با پایه حقوق اداره کار مجموع حقوق بیمه عیدی سنوات و. . . . حداقل در سال 120000000 هزینه برای کارفرما داره در خوش بینانه ترین حالت بدون مریضی خسارت و . . . مجموع کارکرد کل سال طرف 1800 ساعت میشه ساعتی 6600 تومان آیا واقعا چند در صد کارگرها اینقدر کارشون ارزش دارد من نیاز به تعدادی کارمند فروش اینترنتی دارم در سعادت آباد اگر کسی واقعا دنبال کاره من در خدمتم tahahoseini@yahoo.com ارسال رزومه
باسلام واحترام
من دختر فعال و پرجنب وجوش درزمینه کسب و کار بابیش از 6سال سابقه مفید درعرصه های مختلف.که تمایل دارم کاری رو شروع کنم. وحاضرم باشخصی شریف با حداقل سرمایهئشریک شم.خودم سرمایه خیلی کمی دارم و به همین دلیل دنبال یه شخص مطمین میگردم که بتونه ازنظرمالی پوشش بده.اگه کسی هست میتونه باهام تماس بگیره.فقط شک نکنه که با آدم بلده کاری روبرو خواهد شد که به کارش مطمئن چون هدف داره و فکرو خلاقیت ونوآوری برای سودآوری درکار
لطفا تماس بگیرید 09121060328
علاوه بر مطالبي كه دوستان بيان داشته اند موضوع مرتبط ذيل نيز بنظرم مهم و سازند مي باشد
سازماني كه من در آن كار ميكنم سازمان فني و حرفه اي مي باشد
سازماني كه متولي آموزش هاي غير رسمي فني و حرفه اي و مهارتي جهت آماده سازي نيروي كار مورد نياز بازار كار مي باشد و به حق با وضعيت و شرايط موجود پرسنل اين سازمان زحمت فراوان در راستاي ماموريت سازمان ميكشند .
ولي متاسفانه مسائل عديده اي در كاركرد بهتر وجود دارد كه از جمله آن عبارتند از :
1-متاسفانه ارزش و جايگاه اين سازمان در جامعه – ساختار دولتي و حتي در بين مسولين ناشناخته و پايين مي باشد .
2-رديف بودجه اين سازمان جوابگوي هزينه هاي آموزشي را نمي دهد .
3- متاسفانه ارزش آموزش هاي مربوطه مانند آموزش هاي رسمي به سمت مدرك گرايي سوق پيدا كرده است و توجه به آموزش هاي عملي در بين مخاطبين و … كمرنگ شده است .
4- عدم وجود و يا ناقص بودن سيستمي كه مخاطبين از يكطرف را به آموزش هاي فني و حرفه اي و مهارتي هدايت نمايد و از طرف ديگر نيازهاي آينده بازار كار را با توجه به برنامه هاي كشور پيش بيني نمايد .
5- … .
سلام
من همیشه در مرحله ی مصاحبه رد میشم. ازمون علمی رو میگذرونم. مصاحبه ی علمی رو رو میگذرونم. اما در مرحله ی مصاحبه ی جذب نیرو رد میشم. نمیدونم ایراد کارم کجاست؟
سلام دوست عزیز . چه سوال خوبی کردید و چه خوب که متوجه شدید که جایی که باید روی آن بخش بیشتر کار کنید کجاست .
در مصاحبه های حضوری نحوه ی ارتباط خیلی مهم است .
اعتماد به نفس ، قابل اعتماد بودن ، داشتن اخلاق حرفه ای و ایجاد این حس که شما می توانید برای می توانید برای آن سازمان مفید و موثرباشید خیلی مهم است .
با توجه به اینکه این موضوع برای دوستان زیادی مشکل ایجاد کرده است ،بزودی مطالب آموزشی – کاربردی مفصلی در این زمینه تقدیمتان خواهیم کرد .
با سلام وتحیت فراوان
موضوع بیکاری از منظرهای مختلف مستلزم بحث های نظری وعملی است از نظر اقتصادی ، بار ها بحث شده وشرایط اقتصادی
در مجموع آنقدر مساعد نیست که اشتغال کامل با لحاظ ضریب بیکاری طبیعی ایجاد شود ولی از نظر خود مفهوم اشتغال ونیاز های
اجتماعی ، ما هزاران شغل نیاز داریم که برای آنها متخصص نداریم این موضوع به تغییرات علم وفن آوری ورشته های تحصیلی
دانشگاهی ومنطبق با نیازهای اجتماعی مربوط میشود دراین مورد مصادیق فراوان است ودراین مختصر پیام مجال بحث فراوانی دراین
مورد نیست بطورکلی ، فقدان خدمات نوین ونداشتن تخصص وسامانه های آن ، نیاز های حقوقی انسان وباز نبودن سیستم های اجتماعی
لازم ، فقدان فناوری در نوسازی صنایع ومعادن وزنجیره های آن ، فقدان خوشه های صنعتی ، خام فروشی نفت وفراورده های اولیه
وپایه پتروشیمی ، توسعه نیافتگی جاده ها وحمل ونقل و……از زمره بیکاری مزمن حاضر است که روز بروز افزایش خواهد یافت مگر اینکه
این موضوع بلحاظ موراد فوق وراه حل های کشورهای موفق دراین مسیر مورد بحث قرارگرفته وتجارب موفق بکارگرفته شود
با تشکر- محمود صانعی پور متخصص خوشه های اقتصادی
باسلام و احترام
به نظر من باید رابطه بین بیکاران و صاحبان کسب و کار را هر چه زود تر برقرار کرد ….تا حالا هم دیر شده است . جامعه نیاز به یک درگاه اینترنتی دارد که همه بتوانند به راحتی وارد ان شوند و از صاحبان کسب و کار درخواست کار کنند …خیلی ساده است وقتی فیسبوک توانسته افرادی از ملیت های مختلف را دور هم جمع کند اگر با این پیشرفت اینترنتی ما نتوانیم بستری روشن را ایجاد کنیم ..وای به حال ما …تا حالا هم ما یکی از عقب افتاده ترین بستر های اینترنت را داریم که در سالهای اینده بسیار زیاد تر خواهد شد و بیسوادان اینترنتی همچنان باقی خواهند ماند …دیگر همه چیز در قالب اینترنت امکان پذیر است ولا غیر
جناب آقای وفا علی کمالیان فرد فهیم و دانشمندی است ولی چیزی که اینجانب را مجذوب ایشان نموده است، فروتنی، صبر و پشتکار و اخلاق خاص ایشان است.
بگذریم از این مقدمه. توصیه من این است که نظر ایشان که بسیار عمیق بوده و در عین حال بسیار ساده و گویا بیان شده است، و حاکی از تجارب ارزنده ی ایشان در تعامل با کسب و کارهای کشور است، مورد توجه جدی جوانان و جویندگان کار و علاقه مندان به ارتقای شغلی قرار گیرد.
باسلام واحترام
مشکل بیکاری درکشورما به نظرمن به دو موضوع مربوط میشه
1-همه می خوان یه جااستخدام بشن وحقوقی درزیافت کنند حالا کاری انجام بدن یانه مهم نیست
2-ازطرفی نبود رابطه میان دانشگاه ومدرسه بابازارکار ونیاز جامعه است راستی آموخته های خود ما دردانشگاه چقدر به درد بازار کاروصنعت می خوره خوب اگه قراره یه تحصیل کرده دانشگاهی هم مثل یه دیپلمه تازه دنبال تجربه کاری باشه وندونه چه کاری انجام بده وازطرفی مدعی فلان مدرک وپست وحقوق انچنانی باشه چطوری می تونه جذب بازارکاربشه پس بهتره ارتباطی بین تمامی عناصرسیستم اجتماعی درکشوربرقراربشه تاعلاوه برتامین نیازها ازهدررفت انرژی جامعه هم جلوگیری بشه
با سلام
به نظر من بخشی از مشکلات نیروها در جذب نشدن توسط شرکت ها به این موضوع برمی گردد که افراد صرفا با مدرکی که دارند مدعی هستند که می توانند در محیط کار تاثیرگذار باشند ولی زمانی که به شکل جدی و رسمی وارد محیط می شوند با مشکلات عدیده ای روبرو می شوند که ناشی از نداشتن تجربه ی کاری و فاصله ی درسهای خوانده شده در دانشگاه و واقعیت موجود در فضای کار است.
متاسفانه نیروی جوان فارغ التحصیل، از کار کوتاه مدت رایگان یا با درآمد کم استقبال نمیکند و سعی در بالا بردن دانش، همزمان با کارآموزی در فضاهای متفاوت و متنوع ندارد. ضعف های کاری خود را شناسایی نمیکند و انتظار دارد که هم تراز با یک نیروی حرفه ای با او برخورد شود و حقوق و مزایای یکسان با فرد حرفه ای کسب نماید.
البته این ها تنها دلایل مشکلات مطرح شده نیستند ولی این موضوعی است که بسیاری از افراد با آن دست به گریبان هستند و تفاوت واقعیت جامعه با تصور ذهنی افراد است که جامعه ی کاری را دچار مشکلات کرده است.
نظر بنده به نظارت برخی ازدوستان نزدیک است .من فکر می کنم همانطو ر گریزی از هدف مندکردن یارانه ها نیست وبایستی حامل های انرژی با قیمت واقعی بین الملی عرضه شود . دستمزد نیروی کار نیز بایستی هدفمند شده وبراساس دستمزد جهانی تعیین وانجام شود .تا شرکت های بی ریشه که توان رقابت ندارند حذف بشن و شرکتهای دانش بنیان با علم روز رشد وحمایت بشن .تازمانیکه یک شرکت فقیر با بهره وری نزدیک به صفر با تکنولوژی دوران رضاخانی بخواد کارکنه معلومه که دنبال نیروی کارارزان می گردد.
با تمام احترامی که من برای خانم ها قائل هستم امروزه ماشاهد ورود نیروی کارجوان وتحصیل کرده خانم در اشل زیاد خانمومها هستیم که حاضرند در سطح تحصیلات برابر با یک آقا با نصف حقوق در خواستی آنها استخدام بشوند . که این عمل باعث شده آقایون تمایلی به کار یا بالابردن علم و فن نداشته باشند که نتیجه این عمل بالارفتن سن ازدواج ویا اصلا” ازدواج نکردن انجامیده است.
واما مشکل اصلی خوددولت است. دولتی که در کوچکترین موارد زندگی مردم سرک می کشه جونش هم در بره باید شرایط بهبود کار را فراهم کنه این نظر خیلی از بیکاران جویا یی کاردولتی که رانتی هم دارند می باشد.
در پایان باید گفت در این آشفته بازار گردم نبود نگرد نیست.
موفق باشید
با سلام و عرض تبریک و ارادت به همه عزیزان
شکاف موجود بین نیاز به جذب و نیاز به کار روز به روز بیشتر و بیشتر می شود دلایل آن بطور پراکنده در نظرات دوستان مطرح شده که همگی بنحوی صحیح است.
جذب نیرو در دو بخش دولتی و خصوصی بصورت جداگانه باید بررسی شود ، اما نتایج در هردو بخش روی هم غیر قابل انکار است.
بخش دولتی: کارایی پایین , رانت ,پارتی بازی, مدرک گرایی , قوانین دست وپاگیر ، بی عدالتی ، آموزش های بی ضابطه ، توجه بیش از حد به نیروی انسانی بدون کارآیی واثر بخشی
بخش خصوصی: سو استفاده از شرایط بازار کار ، دستمزد بسیار ناچیز، ساعات کار بالا ، عدم توجه به شرایط انسانی ،عدم توجه به آموزش و مهارت، نبودن قوانین حمایتی از نیروی کار، استفاده رایگان از امکانات وسواستفاده از آموزش های بخش دولتی و تجربه های بخش دولتی
بدنبال نیروی کارآمد، توانمند ،با کارایی بالا ،توقع کم وبی ادعا
نیاز به کار هم در دو بخش : با نگاه به بخش دولتی و امکانات وشرایط آن در صورت داشتن پارتی ، با حقوق کم و امکانات نسبی
بخش خصوصی بدون تامین شغلی حقوق بسیار کم شرایط کاری نامشخص
تغییرات فرهنگ جامعه پول ، ماشین … بالا ترین ارزش و معرفت، انسانیت، مرام ، تعهد ، وجدان و… بدون ارزش
نگاه به کار و نگاه به انسان باید تغییر یابد تا وضعیت اصلاح شود وگرنه روز بروز این شکاف بیشتر وبیشتر شده و همه مارا خواهد بلعید
به نظر من سازمانها بأيد رويكرد مشاركتي داشته باشند.
مثلا وقتي برأي استخدام ميري ٣ تأ ٦ ماه كه آزمايشي و بعد هم كه وعده هاي سر خرمن
……
بنابراين بهار نيست رويكرد معكوس داشته لاشين يعني به جاي وعده هاي دور از همان روز أول أمامي مزايا را اختصاص دهيم ….
اميدوارم نظام ….
با سلام
بنده نیز در محیط کاری خودم با این مشکل مواجه هستم. به نظر بنده اگر پروسه جذب نبرو در سازمانها و همچنین قانون کار و نظام هماهنگ پرداخت اصلاح شودخیلی از این مسائل خود به خود حل خواهد شد..این که افراد از خصوصی سازی می ترسند عدم داشتن تخصص و توانایی است.
باسلام
بنده هم با آقای صابر موافقم و فکر می کنم علاوه بر مطالبی که ایشان گفتند به این عوامل هم بستگی دارد
یکی از اصلی ترین موانع بیکاری خود همین سازمان ها هستند با شرایط کاری که می خوان و در مقابل حقوق بسیار نازل که واقعا مسخره هست شما به عنوان یک مهندس وارد یک شرکت می شید ولی در انتهای ماه اگر حقوقی هم قرار باشه دریافت کنید از یک کارگر که زیر دست شما کار می کنه هم دریافتی کمتری خواهید داشت.
مشکل دیگر شرایط سخت همین سازمان ها برای استخدام است تقریبا به هر آگهی که نگاه کنید هیچ سازمانی حاضر به استخدام یک نیروی جوان نیست و اگر هم این کار را انجام دهد فقط به فکر سو استفاده از عدم داشتن تجربه کاری شخص است ولی هیچ نگاهی به میزان توانایی شخص ندارد.
مورد دیگر عدم تلاش خود سازمان برای حفظ نیروهای توانمند است ، نیروی توانمند قطعا به دنبال بهبود شرایط کاری اش در طی زمان است ولی سازمان به دلیل وجود نیروی کار ارزان هیچ تمایلی به حفظ نیروهای ارزشمند خود ندارد و جوان امروزی هیچ امینت شغلی را برای خود متصور نیست و موجی از بی انگیزگی را در جوان امروزی شاهد خواهیم بود و در نهایت بسیاری از مشکلاتی که امروز در جامعه شاهد آن هستیم مانند بیکاری و عدم ازدواج جوانان و ….
معضلات و آسیب ها بسیار و نوشتنش حوصله زیاد میخواد!
اما چند مطلب کوتاه عرض میکنم
1. مدرک چرا مهم نیست؟!…………..یعنی بین کسی که در دانشگاه دولتی درس خوانده و کسی که در دانشگاه آزاد فرق نیست( به طور کلی عرض میکنم)……اصولا مهارتها و تجاربی که از اساتید خوب دانشگاه دولتی به دانشجو میرسه به این راحتی نباید گذشت ضمن اینکه حداقل اینه که کسی که در دانشگاه دولتی درس خونده مسلما فردی پرتلاش و با استعداد و با ضریب یادگیری بالاتری هست ( باز هم عرض میکنم بطور کلی)
2.خیلی از شرکتها به نیرو نیاز دارن و از نوع متخصصش اما چرا مشکل نیرو دارن…………….در شهری زندگی میکنم که تقریبا 50 درصد صنعت استانمون در اینجاست یعنی تعداد کارخونه و شرکتهای خصوصی زیاده……….اما توازنی نیست یک مو رد که دوستمون در کامنتهای قبلی بهش اشاره کرد….بحث آشنا بازی و دوستان و اقوام که شاید بدون مهارت و تخصص لازم به زور در سازمان حضور پیدا میکنن و بسیار هم مشکل ساز هستند بخصوص برای نیروهای کارآمد!
نکته بعدی حقوق پایین و مسخره این شرکتهاست…..هم نامنظم پرداخت میشه و بسیار نازله یعنی حتی در حد حقوق یک کارگر ساده پایین میان و 12 ساعت کار مداوم هم میخوان….شرایط در سازمانهای خصوصی بسیار اسف باره و متاسفانه قوانین کار کشورمون ناقص و کسی هم پاسخگو نیست و این میشه که کسی که توانمندی در خودش احساس میکنه حاضر نیست ب این شرایط کار کنه….خیلی وقتها برای بیکار نبودن وارد سازمانها میشن و بعد چند ماه استعفا میدن و میرن سراغ سازمان بعدی که این روند غلط به ضرر همه ست .
و البته بحث بسیار ومجال کم
با سلام
+ من فارغ التحصیل جویای کار بودم و شاید بهتره بگم هستم. هرچند به جرات اعتراف می کنم بعد از فارغ التحصیلی آنچنان که باید در رشته خودم تخصص نداشتم و دلیل عمده اون هم نظام بی کیفیت آموزشی می دونم.
+بعد از اتمام دوره کارشناسی انواع کلاسهای مرتبط رو گذروندم.
ولی برای استخدام از بازنشسته ها و افراد دارای سابقه کاری دعوت به عمل می اومد و من دانشجوی بدون سابقه کاری می موندم با پول هایی که برای آزمون های استخدامی تلف می شد.
+بعد از طی این مرحله تصمیم به ادامه تحصیل گرفتم. ولی بعد از ارشد هم نتیجه آنچنان که می باست نبود.
دانشجویی که صرفا تئوری با مسائل برخورد کرده پس نمی تونه یه متخصص باشه.
من تقریبا اکثر مطالب ارسالی شما رو مطالعه می کنم ولی صرفا به صورت تئوری توانایی درک دارم نه بیشتر از این.
درحال حاضر درجایی که کم و بیش به رشته تحصیلیم مرتبط می شه مشغول به کار هستم .
و تخصص مربوطه رو هم در طی دوره کاری به دست آوردم نه اینکه از ابتدا اطلاعی دررابطه با این شغل داشته باشم.
+ درضمن رابطه گرایی هم فراموش نکردیم.
با تشکر از مطالب آموزنده شما
با سلام وتبریک میلاد امام علی (ع)
این نکته که سازمانها و شرکتها می تونند نیروهای مورد نیازخودشون رو خودشون تربیت کنند و آموزش بدند نه اینکه لزوماً تخصص های یک فرد رو مورد توجه قرار بدند می تونه مدرک گرایی رو کمرنگ کنه و نیروی کار تازه نفس رو با انرژی بیشتر وارد صحنه کنه ولی متاسفانه از آنجایی که شاید توان مدیریتی زیادی رو طلب می کنه غالباً با مخالفت روبرو می شه و باعث می شه که هیچ کس بدرستی سر جای خودش قرار نگیره.
سلام
سه تا توصیه به مدیرا و سه تا توصیه به کارجوها:
توصیه به مدیرا:
1) از داوطلبتون کار و تخصص بخواید نه مدرک
2)با استخدام شخصی که واقعا کاربلده، سمت خودتون رو در خطر نبینید؛ اگه واقعا اون متخصصه و کاربلد، از شما برای اون سمت لایق تره(این توصیه برای مدیران دولتی کاربرد بیشتری داره)
3)پارتی بازی نکنید
توصیه به کارجوها:
1)چیزی که باید به رخ مخاطبتون بکشید تخصص و تاثیریه که شما میتونید رو سازمان بذارید و احتمالا بقیه نمیتونن بذارن، نه مدرک تحصیلی یا مدارک دوره های سپری شده(مدیر از شما توانایی برنامه ریزی و کنترل پروژه میخواد نه مدرک msp یا primavera )
2) مهارت و توانایی به رخ کشیدن مهارتتون رو بالا ببرید
3)نشون بدید به جز تخصص اصلی مورد نیاز، توانایی های تکمیلی زیادی دارید
عیدتون مبارک
وقتی برای جذب نیروی کار فقط توی اگهی هاشون افراد دارای سابقه کار بالا رو میخواهند ، چطور می توان فرصت خودی نشان دادن را به افراد بیکار جامعه داد.. تحصیل کرده های زیادی داریم که به علت نداشتن سابقه کار در رشته مورد نظرشان ، یا کاری که فکر میکنند توان انجامش را دارند ، ولی به صزف اینکه سابقه کار ندارند ، و یا اینکه جوان هستند ، فزصت مناسب دز اختیارشان گذاشته نمی شود که بتوانند خودشان را حتی به خودشان ثابت کنند، چه بزسد به جامعه ایی که دز آن زندگی میکنند. که نتیجه آن جز سر خوردگی چیزی نیست. ایکاش به جای سابقه کار صرف ، توانایی انسانها در انجام مسولیت مورد نظر به سنجش گذاشته میشد.
جوانان ما خیلی هاشون از سر بی شغلی است که مرتب دارند در مقاطع بالتتر درس میخوانند. که نتیجه آن جز پیچیده تر شدن مسائل پیز دیگری نیست.
با سلام چیزی که بنده شدیدا با اون موافقم اینه که به تحصیلات و یا مدارک و دوره های کسب مهارت هم نیست تقریبا اکثر کسب و کارها چه خود خواسته و چه ناخواسته با خیل عظیمی از آشناها در دور و اطرافشون مواجه هستن که به ضرب و زور هم شده فرد مورد نظرشون رو وارد سیستم میکنن که البته به ضرر ساختار سازمانی هم میشه ولی چیزیه که من کامل درکش کردم حتی خیلی از آگهی ها هم فقط به این منظوره که فردا روزی بگن ما فرد مورد نظرمون رو با آگهی جذب کردیم ولی فرد مورد نظر از قبل وجود داره و فقط به صورت مجازی گفته میشه آگهی استخدام زده شده
درضمن وقتی هم فردی رو واقعا میخوان استخدام کنن انقدر گیر به میزان سابقه و فرد معرف و سوالت تخصصی میدن که فرد متقاضی میمونه الان اینها یک فرد رو میخوان یا چند فرد رو میخواستن ولی به علت محدودیت یک فرد رو با همون کارایی و همون فشار کاری میخوان استخدام کنن!!
منم تو کارم با این کار پیر شدم (جذب منابع انسانی ) بزرگ ترین مشکل سر راه من در موفقیت همینه ببخشید میگم همه کار جویان محترم مثل شکار به من نگاه میکنند وتمام عقدهای چند ساله خودرا روی من پیاده میکنند ومیخواهند جبران کشته خودرا انجام دهندوبدوندر نظر گرفتن شرایط من شرایط غیر منطقی میخواهند مثلا هیچ کس حاضر نیست اموزش ببینه وقرارداد ببنده هیچ کس حاضر نیست اضافه کاری کنه هیچ کس حاضر نیست مسولیت کارشو به عهده بگیره واقعا خسته شدم اگر کسی کمکم کنه ممنون میشم
با سلام
جامعه ما در بین مدرک گرایی و تخصص گرایی گیر کرده است .
یک مثال کشتی گیری که از نظر فنی بالا باشد ولی پاسپورت نداشته باشد آیا می تواند قهرمان مسابقات جهانی شود
کشتی گیری که پاسپورد داشته باشد ولی توانایی لازم را در ورزش خود نداشته باشد آیا می تواند در مسابقات جهانی قهرمان شود .
پس باید هم توانمند بود و هم حداقل شرط لازم برای حضور در مسابقه را نیز دارا بود .
سازمانها برای جذب نیرو در مرحله اول نیاز به افراد با داشتن مدرک دارند ولی در ادامه نیاز به مهارت افراد دارد نه مدرک آنها
مدرک گرایی باعث شد که خیلی از جوانان فقط و فقط به دنبال بدست آوردن مدرکی باشد تا بتواند کار پیدا کند . وقتی کسی در رشته ای تحصیل می کند و در همان رشته فارغ التحصیل می شود ساده ترین مدل کسب درآمد از مدرک بدست آورده استخدام است که بیشتر فارغ التحصیلان به این روش فکر می کنند که مدرک و بعد استخدام . در حالی که مدرک گرفتن بدون داشتن پشتوانه علمی و توانایی باعث شده است که سازمانها با نیروهایی زیادی روبرو باشند که مدرک دارند ولی توانایی ندارند . بنابراین شرط لازم برای موفقیت داشتن مدرک است اما کافی نیست در حالی که شرط کافی برای موفقیت داشتن توانایی است . حال در نظر بگیرید برای داشتن شرط لازم و کافی باید مدرک + توانایی باشد تا سازمانی نیروی مورد نظر را استخدام نماید . در گذشته نه چندان دور یعنی همین چند سال قبل فقط داشتن مدرک باعث جذب در سازمانی میشد ولی سازمانها در یافتند که با نیروهایی که فقط مدرک دارند ولی توانایی ندارند به هیچ عنوان نمی توانند توسعه پیدا کنند بنابراین دنبال افرادی هستند که توانایی داشته باشند ولی از انجائیکه داشتن مدرک شرط لازم شده است نمی توانند افرادی که توانایی دارند ولی مدرکی ندارند را استخدام کنند بنابراین از بین تمام افرادی که دارای مدرکی هستند درصد کمی هستند که توانایی هم دارند در نتیجه سهم سازمانها در خصوص جذب نیرو کم می شود . باید هر دو گروه تلاش کنند یعنی هم سازمانها و هم بیکاران ( منظورم مدرک بگیران بدون توانمندی ) بدین صورت که :
1- سازمانها افرادی که دارای مدرک مرتبط با کار هستند را جذب کرده و در صورت نداشتن توانایی مورد انتظار با آموزش این توانایی ها را در آنها ایجاد نمایند در این صورت افراد جذب شده در سطح بالاتری قرار گرفته و خود را متعلق به سازمان مربوطه می دانند البته سازمان هم باید اصول مدیریت دانش را اجرا نماید تا در صورت رفتن فرد مورد نظر تمام دانش ان نیز با خود نرود
2- افزاد دارای مدرک باید با کسب توانمندی شایستگی های محوری خود را تقویت کنند تا احتمال جذب آنها در سازمانها بیشتر گردد .
3- افرادی که توانایی دارند ولی مدرک ندارند باید کار آفرینی کنند یعنی حرفه و شغلی را خود بوجود آورده و به عنوان شرکت و یا گروهی در بازار به دنبال ارائه ارزرش های مورد نیاز جامعه و سازمانهای مختلف باشند
لطفا بگین من کجای این صنعت فلج بدون برنامه واینکه ندونن کی کجا وچه کاره است تجربه تجربه ویا(طجروبح) تبهر طبحور
نام ونام خانوادگی : بهروز امینی زاده
متولد:رفسنجان تاریخ تولد: 3/10/1350 ش ش : 172 متاهل تلفن تماس :09131980630
اینجانب دارای17سال سابقه کاری درشرکت های صنعتی وکارخانجات فنی وتولیدی
درسمت: مدیریت تولید-مدیرمنابع انسانی تشکیلات وروشها– مدیردفترفنی مهندسی (نقشه کشی) ونظام تضمین کیفیت.
تخصص ها :
1- نقشه کشی-نقشه برداری (کروکی برداری) با Auto CAD ونرم افزارMechanicalوSolid Work و SPI ونقشه کشی سیستم تابلوهای برق
2- طراحی صنعتی(GAD) General Arrangement Design
3- مستند سازی مبتنی براستاندارد نظام تضمین کیفیت (مدیریت توسعه اقتصادی)
4- مدیریت صنعتی گرایش تولید(کنترل پروژه ومواد)
5- آشنایی با فروش وبازار فروش وروابط عمومی بالا
6- مدیرکارگاه ماشین کاری وماشین سازی(استراکچر-تجهیزات متعلقه متحرک {مکانیکی-الکتریکی})
7- مدیریت ومدیریت اجرایی ساخت سازهای پیچی وسازه ایی
8- اجرای متریال وشاپ کردن نقشه های ساختمانی وصنعتی واموردفترفنی ومهندسی
9- مدیریت کل کارهای ساختمانی وسدسازی وصنعتی ازفندانسیون وبتن ریزی تا پایان پروژه درسمت (مدیرکارخانه)
10- مشاوره درزمینه ساخت کارخانجات صنعتی وازجمله طرح (فرومولیبدن وفرومنگنزوسیمان وفولاد)
11- مشاوره واجرای طرح کارخانه عمل آوری رنیوم
12- مشاوره طراحی ومدیریت برساخت ماشین آلات کشاورزی
مدارک تحصیلی ودورهای آموزشی :
1- رشته تحصیلی گرافیک – گرایش (طراحی صنعتی)
2- گواهینامه مدیریت بهینه سازی – توسعه اقتصادی وبرنامه ریزی (از Rwtuv آلمان)
3- گواهینامه موسسه آموزش علوم رایانه وطراحی با سیستم (2 گواهینامه)
4- گواهینامه تضمین کیفیت ومرغوبیت وچیدمان فلوچارت سازمانی وپرسنلی از ایران (سامانه ساز صنایع) مدیرمنابع انسانی
5- گواهینامه کاربا نرم افزار طراحی 3D
6- تدریس علوم کامپیوتری در زمینه نقشه کشی وطراحی
به امید ایرانی سربلند سرافراز وآباد.
با تشکر از انتخاب موضوع مناسب و بجا
در نظر اول وقتی صحبت از بیکاری به میان می آید همه به دنبال این هستند که مسئولیت اصلی برعهده دولت است و اولین انگشت اتهام به سوی دولت نشانه می رود اما حقیقت بیکاری به عنوان معلول باید مورد بحث و بررسی قرار گیرد . وابستگی تورم و بیکاری و آنچه که به عنوان شاخص فلاکت در اقتصاد به آن پرداخته می شود هر دو از جنس معلول هستند و با هم رابطه دارند. اما علل واقعی بیکاری بخصوص در قشر جوانان تحصیلکرده چیست ؟
کاری به مسئولیت دولت ندارم که سیاستگذار اصلی در این زمینه دولت است اما در این پیام قصد دارم در مورد مسئولیت خانواده ها صحبت کنم. در گذشته تابستانهای بچه ها با کار پر میشد کارکردن هنر بود و یک مهارت اما اگر امروزه دانش اموزی در همان تابستان حتی به مغازه یا کارگاه پدر یا خیاطی مادر برود جامعه متاسفانه دید خوبی به وی پیدا نمی کند و وی را یک فردی که مستحق کمک است و نیاز مادی دارد می دانند. همین رویه ادامه می یابد و فرد در چنین اجتماعی بزرگ می شود حال اگر روزی در خانه خودشان هم کارگری کند و مثلا به عنوان کارگر در مزرعه یا در ساختن خانه کمک کند باز جامعه دید خوبی ندارد این یک بحث فرهنگی است . چگونه انتظار داریم وقتی بچه هایمان را از همان کودکی در کلاسهای فوق برنامه و تابستانی و زبان و….. می گذاریم و اصطلاحا در پر قو بزرگشان می کنیم وقتی به سن بزرگسالی رسیدند سراغ کارهای یدی بروند و اگر به آنها که در خانه بیکارند بگوییم برو کار فیزیکی انجام بده و انتظار نداشته باشیم بگویند این کارها مخصوص افغانی هاست یا کار مال عمله است . ( ضمن احترام به هر دو قشر)
فرهنگ کار در خانواده به درستی تبیین نشده و حتی رسانه های ما هم به درستی نقش اعضای خانواده را برای ارزش دادن به کار و کارگر مشخص نکرده اند .
موضوع بعدی بحث بهره وری در همان افراد شاغل است .بسیاری از دولتی ها در همان ساعت کاری واقعا بیکارند وبهره وری لازم را ندارند.
من فکر می کنم که خیلی از افرادی که در ظاهر جویای کار دیده میشن و در آمار افراد بیکار جای می گیرن، در حقیقت دنبال کار نیستن. کسی که واقعا بخواد کار کنه، نمی تونه بیکار بشینه. هر کاری که بتونه انجام میده حتی اگر مناسب شرایطش نباشه. و با این موضوع هم شدیدا موافقم که خیلی از جوون ها کوچک ترین مهارت های لازم برای انجام یک کار ساده رو ندارن. اصلا نقاط ضعف خودشون رو نمیشناسن و نمی دونن که برای بر طرف کردنش چه کاری باید انجام بدن. ضمن اینکه متاسفانه در سازمان ها، مراکز آموزشی و حتی خانواده ها، جای کسانی که راهنمایی درستی به افراد ارائه بدن، خالی هست.
یک راه حلی که به ذهنم می رسه اینه که خونواده ها شرایطی رو فراهم کنن تا بچه ها در سنین پایین، در اوقات فراغتشون کار کردن در شغل های مختلف رو تجربه کنن. خیلی از کارآفرین هایی که باهاشون مصاحبه کردم کسانی بودن که تمام تعطیلات تابستونشون رو به کار کردن پیش استاد کارها در حرفه های مختلف گذرونده بودن. این کار باعث شده بود تا هم مهارت جدیدی یاد بگیرن و هم حوزه مورد علاقه خودشون رو پیدا کنن و در سنین بالاتر و در رشته تحصیلی دانشگاهیشون پیگیرش باشن.
با سلام
من دانشجوی کارشناسی it هستم و بیکار تو کار خودم تخصص دارم ولی مدرک ندارم ولی هر جایی که استخدام میکنه بدون بررسی شرایط اول باید مدرک داشته باشی که این خودش یه مشکل بزرگه یعنی مهم نیست چیزی بلد باشی مهم اینه که مدرک داشته باشی
یعنی مدرک گرایی نه تخصص گرایی
با سلام
اولين گام براي موفقيت آگاهي است بنده به جرات مي توانم بگويم كه فرصتها بسيارند ولي أفراد به واسطه نداشتن آگاهيهاي لازم و عدم مهارتهاري لازم براي كسب و كار اين فرصتها رو از دست مي دهند.براي مثال آيا ميدانيد كه امروزه در ايران مي توان بدون سرمايه و بدون تخصص يك كسب و كار بزرگ با درآمد عالي راه اندازي كرد؟
رحمتي ٠٩١٢٤٣٨٦٨١٣
واقعا؟؟؟
چه جوری؟؟؟؟؟؟؟
راهنمایی کنید ما هم بدونیم.
اتفاقا این مشکل را من نیز از نزدیک لمس کرده ام.
آقای کمالیان به نکات بسیار مهم و ضروری اشاره کرده اند.
به طور کاملا خلاصه دو پیشنهاد زیر را دارم:
– شروع یک کار فرهنگ سازی برای تغییر و اصلاح نگرش متقاضیان کار.
– راه اندازی یک سایت کار یابی ( شفاف و منصفانه ). جاییکه هر دوطرف بتوانند همدیگر را پیدا کنند.
با تشکر
با سلام و احترام خدمت دوستان گرامی
من نیز به نوبه ی خود در سازمانی هستم که شاهد مشکلات جذب نیرو میباشد و چند سال است که شاهد این موضوع هستم که نیروی کار مناسب در دسترس سازمانها نیست .
بنده به سهم خود به متقاضیان کار پیشنهادی دارم که میتونه مفید باشه و به توصیه جناب کمالیان که فرمودند مهارتهای خودتون رو افزایش بدین باعث تغییر در شما خواهد شد :
“هر روز سری به وبسایتها و مراجعی بزنید که شراط احراز کار مورد علاقتون رو نوشته باشه وبا مطالعهی آنها و خودتون رو در معرض سنجش قرار بدید و چایگاه خودتون رو نسبت به اون شغل پیدا کنید و برای رسیدن به اون موقعیت اقدام کنید.”
اونوقت متوجه میشین که چرا نمیتونید کار مناسب پیدا کنید.
با سپاس فراوان