تنها بی سوادان بازار بورس را قمار می پندارند!

4 دیدگاه

به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.

• آیا تامین مالی برای تولید کشور، قمار است؟
  آیا گزارش یا تحلیل عملکرد مالی و تجاری یک بنگاه اقتصادی قمار است؟!!!
  آیا جمع آوری نقدینگی سطح جامعه برای تزریق به صنایع، قمار است؟!!!
  آیا بهرمند شدن عموم طبقات جامعه، به نسبت سهمشان از یک بنگاه تولیدی قمار است؟!!!
  آیا توزیع سود و زیان گروه های صنایع بین آحاد ملت قمار است؟!!!
  آیا شفافیت، خودانتظامی، قانونمند بودن و فلسفه “تابلوی بازار بورس” قمار است؟!!!
  آیا صورت های مالی قمار است؟!!!
  آیا ارزش بازاری و قیمت قمار است؟!!!
  آیا سایر بازارها این چنین نیستند؟!!!

  دوست من شما فرمودید تامین مالی ؟!ساختار پوسیده و بروکراتیک حتی اجازه عرضه اندام به ابزارهای مالی نمی دهد کدام شرکت می تواند از بازار مالی تامین مالی نماید بالای نود درصد تامین مالی بر دوش بانکها هست ( همان بانک هم نقدینگی را راکد و فریز کرده است )

  آیا شما در فرایند تهیه صورتهای مالی شرکتهای بورسی بودید که به راحتی می فرمایید گزارش عملکرد مالی و تجاری و تحلیل و وقتی واقعیت شرکتها و کارمردهاشان با صورتهای کاغذیشان تناسبی ندارد بعد می فرمایید بهره مندشدن افراد و تقسیم سود شما تشریف ببرید به مجامع و وضعیت تقسیم سود ها را ببینید بعد اظهار نظر بفرمایید مردم سهمی از شرکتهای بورسی ندارند کدام شفافیت مالی و خود انتظامی مگر می شود یه شرکت بورسی شفافیت مالی داشته باشد و سهامدارن عمده و سود تقسیم نکند و نفری ۳۰۰ میلیون تومان برای هر کدام از اعضای هیت مدیره پاداش رد کردند بله صورتهای مالی که هنوز براساس استانداردهای فسیل شده ومنسوخ در دنیا و با دستکاری فراوان ارایه می شود قمار است دوست من و اینکه سایر بازارها قمار است ؟ شما در بازارها دیگه اداره شان وابسته به متغیرهای فراوانی نیست طرف محصولی (کالا و خدمات ) دارد می خرد یا می فروشد ( تمام تولید کنندگان نهایت فروشنده هستند ) و همه چیز مشخص است اما در بورس خود من امسال ۲ میلیون سهم از یک بانکی را دارم کجا از من در مورد مدیریت سوال شده من کجا مشارکت داده می شم سودی که به هز سهم من دادند افتضاح هست ؟ بله بازار ایران با اینهمه هرج و مرج قمار است دوست من . احساسی صحبت نکنید. ایا در سراسر دنیا قمار است یا نه ؟ نیازمند تحلیل های لحظه ای و دانش و بینش بسیار بالایی هست و سیستم های مشاوره صادق و امانت دار که در هیچ کجا دنیا نیست جنبش ضد وال استریت را چطور نمی بینید ؟ بهرنگ احمدی راهبر و کوچینگ کسب و کار دانش آموخته مدیریت کسب و کار هوشمند .با تشکر از کروه مدیران

  پاسخ

  • ببشید دوست عزیز نظر دهنده!!!اگر بخواهیم نظر شما را در بخش نظرات مد نظر قرار دهیم ،همه ی دنیا از نظرتان قمار است و اصلا خودمان قماریم

    پاسخ

• سلام
  از آنجا که به شما و تیم اجرایی تان علاقه و ارادت دارم، به ذهنم رسید که عرض نمایم اجازه ندهید چنین عناوینی، سرفصل مباحث علمی شما باشند.
  اینجا که تریبون توهین نیست. نویسنده یک مطلب و شما به عنوان منتشر کننده اگر اعتقاد به چنین چیزی دارید پس چرا دیگر منتشر می کنید و در ایمیل های ارسالی تشویق به تبادل نظر می کنید؟ مگر شما با جامعه بی سوادان در ارتباطید؟

  اگر شما با جامعه ی مدیران در ارتباطید و یک مدیر باید بر روی موضوعی به اسم الف نظر دهد، خب قرار نیست که همه موافق باشند. اگر مخالف هم معنا دارد و شنیدن نظرش جالب است، نباید اجازه دهید که عنوان متن و داخل متن آکنده از توهین به نظر مخالف نویسنده باشد.

  مثل آن می ماند که خبرنگار صدا و سیما در داخل خیابان از مردم بپرسد که نظر مثبت شما نسبت به حجاب چیست؟
  یا حتی از بدتر از آن، چون از در منفی و توهین وارد شده است.

  نویسنده حتی آن قدر از بورس نمی داند که ننویسد بازار بورس و این خطای فاحش را مرتکب نشود – زیرا بورس خودش بازار است. خوشبختانه من هم مخالف نظر ایشان نبودم ولی نقد علمی نوشتم ولی الان که عنوان ایشان را می خوانم احساس می کنم که من مخالف بوده ام و البته متن ایشان که آکنده از توهین به مخالف نظر ایشان است.

  ارادتمند شما عزیزان

  پاسخ

• به نظر من، نویسنده خیلی احساسی به موضوع پرداخته است و متن ایشان اصلا علمی نیست و شاید علت آن این است که قدری هم از تخصص فاینانس بدور هستند.
  در فمار بحث تفریح مطرح نیست بلکه سهم ایده ی “سرنوشت خود را به شانس و تاس و سکه سپردن ” هم مهم است. یک بورس غیر پیشرفته می تواند در تئوری و مثلا در یک کشور فرضی جهان سومی، حاوی حضور تعداد زیادی سهامدار دارای اکانت معاملات آنلاین باشد که به صورت یک موج داخل بازار شده اند و دوست دارند که بر حسب حدس های تقریبی و بیشتر از آن، بهره مندی از شانس و اقبال، ریسک و بازده خود را مدیریت کنند.
  چنین بورس، یا بازار سهام فرضی ای، می تواند به یک مکانیزم ملی و بزرگ قماربازی بیشتر شبیه باشد. اگر شبیه بود، تقصیر از عنوان کاغذی بورس نیست، بلکه ناشی از مدیریت ناکارمد، سطح پایین فرهنگ و دانش، و …، و در یک عبارت، توسعه نیافتگی آن بازار باشد.
  امکان الصاق ویژگی قمار به سایر موضوعات مالی نیز وجود دارد. به عنوان مثال سوآپ بخش مالی یک موضوع حمل و نقلی، به دمای هوای یک شهر یا جاده می تواند از این جنس باشد. شاید یک شرکت تولید یا پخش کننده درگیر مدیریت ریسک خود باشد، ولی یک متخصص مالی دارای دسترسی بالا به اطلاعات بسیار دقیق تر هواشناسی، در حال خالی کردن جیب یک مدیر کم اطلاع تر، و به نوعی قمار با وی باشد. قماری که چون خوب بازی می کند، عموما برنده هم باشد.

  نتیجه می گیرم که در عمده موارد، قمار بودن یا نبودن موضوعات، مرتبط با خود موضوعات نیست و مرتبط با نحوه استفاده از آن موضوعات یا ابزارها یا فرصت ها است. برای همین هم، همواره مراجع بزرگ سرمایه گذاری جهان، توصیه داشته اند که کارشناسان مالی از این فضا و ابزارها به نحو درستی استفاده نمایند تا این بخش از علم و صنعت جهان، متهم به قماربازی نگردد و به خصوص بازار سرمایه و فعالان خوب اش، از این اتهام مبرا باشند. این نصایح به این دلیل در آموزه های ایشان منتشر می گردد که به دلیل رفتار غلط بازیگران این قبیل عرصه ها، اگر غلط رفتار کنند، امکان زدن برچسب اتهام ایجاد خواهد شد و در واقع مقصر را باید در بین نقش آفرینان و در نگاهی کلی تر، مدیریت بالادستی این عرصه ها یافت و بی معنی است که با درج فهرست طویلی از مزایای بازار سهام یا فلان ابزار مالی، بخواهیم ثابت کنیم که این ها برای اقتصاد خوب هستند. خب معلوم است که خوب هستند و در این موضوع شکی نبوده است.

  پاسخ