خاطره ای از آینده: لحظه تحویل سال ۱۴۵۰

خاطره ای از آینده: لحظه تحویل سال ۱۴۵۰
ذهن خود را آزاد کنید. بروید به نیم قرن بعد! لحظه تحویل سال ۱۴۵۰ است. همه بلند میشن، روی هم رو می بوسن و سال نو رو بهم تبریک میگن.
یکی میره یک قاب عکس می آره یا اینکه عکسی رو از موبایلش به همه نشان میده و همه یاد اون می افتند. اون عکس کیه؟ عکس من و تو!
۵۵ سال بعد تبدیل شدیم به خاطره ای از گذشته! می توانی همین الان بنشینی و برای خودت بنویسی که چه چیزی پشت سرت می گویند:
۱- یک آدم معمولی که شاد زندگی کرد. سرش به کار خودش بود و رفت.
۲- یک آدم خودخواه که البته به ثروت و مکنت رسید اما فقط خودش خورد و رفت.
۳- یک آدم فوق العاده که ثروت آفرید، بخشید، شاد کرد، خوبی ها به یادگار گذاشت و نرفت بلکه در خاطره ها ماند.
کدام را دوست داری؟
۱- انسانی که شبیه خدا نبود، چون نه مهربان بود، نه خلاق و نه بخشش گر، نه یاری گر.
۲- انسانی که واقعا جانشین خدا بود. بوی خدا را می داد. آرامش می بخشید، یاد می داد، عشق می ورزید.
شاید بگویی اینکه چه چیزی پشت سر ما بگویند، مهم نیست. تا حدودی درست است.
اما خودت! خودِ خودت دوست داری کدام یک از این آدم ها باشی.
آن آینده ات را بساز! تا خاطره ای از آینده تبدیل به خاطره ای از گذشته نشده!
منبع:
کانال استراتژیست، دکتر مجتبی لشکربلوکی – @Lashkarbolouki