دادگاهی برای مدیران
تلخ است و تامل بر انگیز ، در خبر ها آمده است : “قصور پزشکی و انتظامی در پرونده عباس کیارستمی ثابت شد”
این یعنی این قصور ملت ایران و تمام دنیا را از داشتن یک هنرمند بزرگ محروم کرده است .
یعنی قصور پزشکی باعث شده است از داشتن و حضور فردی که بیش از یک نفر بود تمام مردم دنیا محروم شوندو چقدر قصور تلخ غیر قابل جبرانی است .
البته خوب است که حداقل دادگاهی برای قصور پزشکی هست.
کاش دادگاهی برای قصور مدیریتی داشتیم
اگر دادگاهی برای مدیران به وجود بیاید به نظر شما چه خواهد شد؟؟
حداقل پزشکان برای شروع کار ملزم به ارائه مدرکی هستند و در طی کار نگران دادگاهی …. مدیران اما …
یعنی اگر دادگاهی ویژه مدیران و قصور مدیران داشته باشیم چه خواهد شد ؟
کسانی که باعث حیف و میل بیت المال به هر شکل می شوند ، کسانی که باعث شدند برنج آلوده و سمی به بازار بیایید؟ کسانی که بنزین آلوده و هوای آلوده را به مردم فروختند ، کسانی که اختلاس های بزرگ و کوچک را دیدند و دم نزدند ، کسانی که زمین های نجومی را بین خود تقسیم کردند و دست فروشان را به رعایت نظم شهر دعوت کردند ، به کسانی که با نداشتن دانش کافی مسوولیتی را قبول می کنند ، به کسانی که منافع یک ملت را فدای بحث های جناحی خود می کنند ، به کسانی که به جای مدیریت پیوسته در حال گرو کشی هستند ، فیش های نجومی ، دکل های گم شده و….و….
کاش هرچه زودتر دادگاهی برای رسیدگی به پروندگی مدیران داشته باشیم . قصور مدیران می تواند سرنوشت ملتی را به تباهی بکشد و یا باعث سر بلندی و پیروزی شود
ندا مفاخری mafakheri@modiriran.ir
این مطلب چه میزان برای شما مفید بود؟
میانگین امتیاز 0 / 5. تعداد نظرات: 0
مطالب زیر را حتما مطالعه کنید
مدیریت مالی در شرایط بحرانی
بهره وری چیست و چطور بهره وری را افزایش دهیم؟
چطور در دام کلاهبرداری های جدید نیفتیم
در شرایط خاص فعلی، شرایط برای کلاهبرداری بسیار مهیا است!
در این مطلب و وبینار، روشهای کلاهبرداری و راههای تشخیص آن را با هم مرور میکنیم.
کاربردها و ابزارهای هوش مصنوعی
هوش مصنوعی این روزها جنبه های مختلف زندگی شخصی و حرفه ای همه ما را تحت تاثیر قرار داده است در این صفحه به مطالب و منابع مفیدی برای استفاده از هوش مصنوعی پرداخته ایم .
تحلیل هزینه – فایده چیست ؟
تحلیل هزینه – فایده روشی نظام مند برای تخمین زدن نقاط قوت و ضعف گزینه های مختلف و انتخاب و تصمیم گیری بین آنها باشد .
ناهماهنگی شناختی چیست؟ راههای کاهش ناهماهنگی شناختی
ناهماهنگی شناختی (تعارض شناختی) برای توصیف ناراحتی ذهنی استفاده میشود که ناشی از داشتن دو اعتقاد، ارزش یا نگرش متضاد با اعمال و واقعیت های بیرونی استفاده می شود. ناهماهنگی شناختی باعث ایجاد حس رنجش روحی درونی می شود ، تصمیم گیری های ما را ضعیف و بهره وری مان را در زندگی شخصی و حرفه ای کم می کند .
5 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ
این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش میشوند.
بنازم به این جرات نماینده مجلس وظیفه دوست:
لطفا این نطق را حتما با دقت بخوانید و به جای آنکه به دیدن لباس پادشان اعتراف کنید . صادق و شجاع و مسلمان باشید .
نطق دیروز حسین دهدشتی در مجلس یکی از نطق هایی بود که سال هاست نمونه اش را در این مجلس نشنیده بودیم.
اگر چند نطق علی مطهری و مسعود پزشکیان را از این مجلس فاکتور بگیریم، می شود به نطق دهدشتی، عنوان بی نظیر در مجلس نهم را داد.
گزیده ای از نطق دیروز دهدشتی را که امروز متن آن در شرق منتشر شد، در ادامه می خوانید:
?یکی از مهمترین انگیزه های مبارزه مردم با نظام ستم شاهی، فساد اقتصادی آن، در کنار فساد سیاسی و اختناق حاکم بر جامعه بود.
و اما ما بعد از گذشت ۳۷ســــال از انقلاب، در این باب چه کرده ایم؟
پرونده های عدیده ای مانند اختلاس سه هزار میلیاردی، دکل های گم شده و آهن پاره، بابک زنجانی و تخلفات فراوان سعید مرتضوی در تامین اجتماعی.
آقایان مسؤول! آقای خاوری هم قبل از خروج از کشور، محاسن داشت، چفیه برگردن می انداخت و در راهپیمایی ها شرکت می کرد و ارزشی می نمود.
همین ظاهرپسندی ها موجب هدر رفتن هزاران میلیارد از سرمایه های کشور شد.
بنده به شدّت به این رویه اعتراض دارم.
رییس جمهور سابق، شخصی را که متهم به فساد است به سمت ریاست “ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی” و مجلس هم او را به ریاست دیوان محاسبات می گمارد، کمی بعد هم فساد ایشان اثبات و محکوم می شود.
چه کسی پاسخگوی این پارادوکس تلخ است؟
این هزینه برای نظام نیست؟! چرا نباید دادگاهی تشکیل شود و آقای احمدی نژاد پاسخگوی این گونه انتصابات و قانون گریزی های عدیده اش باشد؟
وقتی با کاپشن رنگ و رو رفته مقابل دوربین های تلویزیونی قرار گرفت و دم از عدالت زد و هنگامی که همه رؤسای جمهور پیش از خود را دزد بیت المال خواند و آن گاه که از حیف و میل اموال عمومی توسط خاندان هاشمی سخن گفت و به فرزندان ناطق نوری اشاره کرد، اصولگراها از ذوق، هفت کنسرت بزرگ غیر مجاز لس آنجلسی را درون خود احساس می کردند،
و مردمی هم که به ظاهر توجه می کردند، فریب این سخنان را خورده و با تبلیغات وسیعی که از ماه ها قبل توسط رسانه ملی، به نفعش جریان داشت و تریبون های مساجد، که در اختیار داشت و برخی ازنیروهای نظامی که با اضافه شدن حقوقشان سر از پای نشناخته و تمام قد از وی حمایت می کردند و با توزیع سیب زمینی و سهام و سفر استانی و توزیع پول بیت المال، شد رئیس جمهور دهم…
هر چند که رئیس دولت نهم شدنش هم شبیه همین داستان بود.
او رئیس جمهور شد و هر روز دستش در جیبش بود تا لیست مفسدان اقتصادی را اعلام کند و همانند مارگیری که در طول زمان معرکه گیری، هر از چندی سراغ جعبه مار می رود و دائم از طول و عرض مارش سخن می گوید و آخر معرکه هم مارش را نشان نمی دهد، وی نیز معرکه چهارسال اول دولتش را با وعده نشان دادن مار فساد گذراند و با همین وعده هم چهار سال دومش را به پایان برد تا این که بعد از وی، مار بد خط و خال فساد، آرام آرام از درون جعبه بیرون آمد و در کمال تعجب، همگان دیدند که این مار بد خط و خال، کسی جز دولت نهم و دهم و یارانش نیستند .
این اصولگرای ظاهر فریب، هشت سال مردم را با بگم بگم هایش جادو، و فاسد ترین دولت تاریخ ایران را اداره کرد و امروز، اصولگرایان و یاران دیروزش بجای عذرخواهی از مردم، همچنان او را تقدیس می کنند و گناه مفاسد به وجود آمده را گردن دیگران می اندازند و احمدی نژادی که باید امروز در زندان باشد ــ نه برای ملاقات یاران ــ آزادانه می چرخد و به ریش همگان می خندد و هم چنان هم قیافه حق به جانب می گیرد و در عوض، عده ای که با او و سیاست هایش مخالف بودند، امروز پشت میله های زندان هستند؛ عده ای که پرده از اسرار این جادوگر اصولگرا برداشتند و امروز، به اتهام همدستی با دشمن گرفتار آمده و هر روز به عنوان فتنه گر مورد شماتت هم قرار می گیرند.
آیا این افراد فتنه گر بوده و هستند یا محمود احمدی نژاد؟ و جالب تر این که اخیرا” در اقدامی تأمل برانگیز، سید محمد خاتمی، کسی که پاک ترین دولت را در ایران اداره کرد هم، به همین اتهام، ممنوع التصویر و ممنوع البیان می شود.
یعنی در این کشور، کسی که دزدی می کند و بیت المال را حیف و میل می کند، آزاد است و حق بر صدر نشستن را دارد، اما کسی که حق بگوید و دست بوس نباشد، باید فتنه گر نامیده شود.
سرکار خانم مفاخری
با سلام و تشکر از مقاله تامل برانگیزتان که لازم است در کلیه شبکه های اجتماعی باز نشر یابد تا شاید به عنوان کمپینی برای مواخذه مدیران نامدیر ایجاد شود
حداقل این موضوع میتواند در پذیرش پستهای مدیریتی حداقل هایی را در نظر بگیرند
ارادتمند
مهدی آقایی
سرکارخانم مفاخری
با سلام و احترام
به نظر من آزادی مطبوعات و آزادی بیان در جوامع بشری، شخصیت واقعی مدیران را برای عموم مردم آشکار می نماید و مانع از ادامه فعالیت ایشان می گردد . ارجاع این گونه مدیران به دادگاه تحقیقا” نوشدارو پس از مرگ سهراب است . این گونه اشخاص قابلیت جبران خسارات مالی به جوامع انسانی تا سقف اشتباهات خود را ندارند . با سپاس
داود براتی
سلام و سپاس از نگاه هوشمندانه و وزنگ خطر بجا وتامل برانگیزتان خانم مهندس مفاخری بزرگوار
آنچه مسلم است همواره در غالب کشورها بویژه سکانداران قدرتهای جهانی و منطقه ای، بیشترین هزینه ها و آخرین تکنولوژیها را برای تقویت و توسعه بنیه نظامی خود بکارمیگیرند وبعبارتی ساده تر چرخ کارخانجات اسلحه سازی همیشه باید بچرخد و ادامه این چرخش و بلکه حیات آنها بستگی به تولید دارد و تولید هم باید! مصرف شود چه برای خودشان و چه برای دیگران! وچه بهتر که در این راه هراز چندگاهی منطقه ویاکشوری به کوچکترین بهانه ای برهم بریزد و در آنجا نزاع و درگیری اتفاق بیافتد و همانگونه که اشاراتی در متن داشتید به اعتقاد من در برخی کشورهای مورد نظر! حتی نخبگان و اتاق فکرهایی را باهزینه های بالا بکارمیگیرند تا ایده و طرحهای تنش زایی و جنگ فروزی و حتی دشمن سازی بدهند!
بنظرمن و انچه تاریخ تاکنون نشان داده هرکشوری که به بهانه تقویت بنیه نظامی خود برای خرید تسلیحات و جنگ افزارهای پیشرفته در دام گسترده این سکانداران قدرتهای جهانی و حتی منطقه ای بیافتد، اولین طعمه سهل الوصول! در اجرای تنش زایی و بازار جنگ افروزی خود آن کشورها خواهند بود!
شاید برای یافتن یک الگوی مناسب و حی و حاضر! بهترست تا نگاهی دقیقتر به نقش جهانی و منطقه ای دو کشور پیشرفته و ارزشمند سوئیس در اروپا و مالزی در آسیا( که من از آن بعنوان سوئیس آسیا نام می برم ) بیاندازیم و بیاموزیم!
باتجدید احترام
محمدعلی مقیسه
پژوهشگر و مشاور بهبود کسب و کار و مهارتهای فردی و اجتماعی
باسلام وتبریک عید امامت بحضوریکان یکان شما جامعه شریف و سپاس ویژه و ممتد از تلاشهای ارزشمند و خستگی ناپذیر دو زوج هوشمند وفرهیخته بانو مهندس مفاخری بزرگوار و جناب مهندس شاکری عزیز که بنیانگذاران دردآشنا و دلسوز جامعه مدیران ایران هستند.
در تکمیل مطلب بانو مفاخری گرامی لازم دیدم تا به چند نکته وبلکه آسیب! از هزاران آسیب موسع و مزمن جامعه مدیریتی کشور از جمله چرخه معیوب، بعضا رانتی و سلیقه ای نظام انتخاب و انتصاب مدیران، فقدان غالبا تعمدی! سنجش و نظارت و پاسخگویی در قبل،حین وبعد از انتخاب یا انتصابها اشاره کنم، که مولود نامبارک آنها رشد روزافزون نظارت گریزی، سنجش هراسی و عدم پاسخگویی البته بدون هیچ دغدغه پیگیری و یا وجدان دردی! در آینده است که در این راه ضعف ویا فقدان بعضا تعمدی! حافظه تاریخی مردم و نظام مدیریتی و نقش ضعیف و یا سویه دار رسانه ها نیز این فضای پرآسیب و زیانبار را در اغلب سطوح و گرایشات مدیریتی خرد و کلان تقویت و توسعه داده است!
باتجدید ارادت و احترام
محمدعلی مقیسه
پژوهشگر و مشاور بهبود کسب و کار و مهارتهای فردی و اجتماعی