داستان اجتماعی شما + دانلود فیلم

منظورم از داستان اجتماعی شما ، نحوه مدیریتِ شهرتِ دیجیتالیه شماست. افراد، اغلب به شهرتِ دیجیتالیشون فکر نمی کنند، درصورتیکه جستجوی شرکت شما یا نام خودِ شما در فضای آنلاین به شدت به این موضوع گره خورده. مدیریت شهرتِ دیجیتالی خود، این روزها و مخصوصا برای افراد جوان و حتی سازمان ها و برندها، موضوع خیلی مهمیه. حالا میخوام داستانیو تعریف کنم که شاید شنیده باشید و چند سال پیش، سرتیتر همه اخبار در سرتاسر دنیا شد.

یک گروه موسیقی بودند که اسمشون پسرانِ مکسول (Sons of Maxwell) بود. یکبار لیدر این گروه یعنی Dave Carroll سوار یکی از هواپیماهای ایالات متحده شد که مقصدش شیکاگو بود. اون یک پروازِ طولانی بود و زمانیکه اونها فرود اومدند، Dave Carroll بیرون پنجره رو نگاه کرد و دید چند نفر از افرادی که چمدونا رو جابجا می کنند، دارن گیتارِ اونو حمل میکنند، آره، گیتار ۳۰۰۰ هزار دلاریشو داشتند بازرسی می کردند. او واقعا ناراحت شد. نمیدونست باید چیکار کنه، گروه اونا اونقدرا موفق نبود و پول کافی هم نداشتند تا یک گیتار دیگه بخرند. خب، اولین فکری که به ذهنش رسید این بود که از خطوط هوایی ایالات متحده شکایت کنه، و اینکار رو هم کرد تا بلکه یک گیتارِ نو بش بدن. ولی متأسفانه، اونا اینکارو نکردند، اونا حتی حرفش رو هم گوش ندادند و به شکایتِ او کوچیکترین توجهی نکردند. چند هفته گذشت و Dave تصمیم گرفت تا کاری بکنه، تنها کاریو که میدونست چطور اونو انجام بده. او چندتا از دوستاشو جمع کرد و یه آواز خوند.

بله، درست حدس زدید، شرکت خطوط هوایی ایالات متحده، بالاخره این ویدیو و صدای Dave Carroll رو شنید. من تاحالا چندین بار در طول سالهای گذشته راجع به این ویدیو صحبت کردم، چون فکر میکنم اون یک مثالِ عالیه از اینکه چطور شهرتِ یک شرکت میتونه خدشه دار بشه در حالیکه میشد جلوشو گرفت. اما تازه همین پارسال بود که این شانس رو داشتم که بتونم میزانِ این صدمه به برندِ خطوط هوایی ایالات متحده رو اثبات کنم. در حقیقت یک گزارش مطالعه موردی (case study) در باره این موضوع از دیدگاه مالی، در سایت BBC منتشر شد.

شاید این مطلب برای شما مفید باشد!

برنامه ریزی برای موفقیت کارآفرینان در رسانه‌های اجتماعی

در طول پخش این ویدیو در رسانه های اجتماعی، ارزش سهام این شرکت به ۱۰ درصد ارزشه قبلیش رسید یعنی ۹۰ درصد کاهش پیدا کرد!

در این مطالعه موردی، همینطور بیان شده بود که این ویدیوی خاص برای خطوط هوایی ایالات متحده، بیش از ۱۸۰۰۰۰ میلیون دلار آب خورد، بله ۱۸۰۰۰۰ میلیون دلار! پوله خیلی زیادیه برای ویدیویی که برای Dave Carroll حدود ۱۰۰ دلار هزینه برداشت. فکر میکنم این موضوع، تونسته تا حالا دیگه اهمیتِ مدیرتِ شهرتِ شما در فضای دیجیتال رو براتون بازگو کنه. بنابراین، به هرچیز ساده ای که در گوگل درباره ی شما صحبت میشه یا جستجو میشه، توجه کنید، ببینید مردم راجع به شما و برندِ شما در محیط رسانه های اجتماعی چی میگن، امیدوارم که بتونید از وقوع مواردی مثل این جلوگیری کنید.

وقتی راجع به ساختن داستان اجتماعیه خودتون حرف میزنید معمولا فقط راجع به مدیریتِ شهرتِ دیجیتالی بحث میشه، درصورتیکه باید راجع به اینکه چگونه ما از لحاظ اجتماعی نیز مسؤولیم، صحبت بشه. سازمان های زیادی وجود دارند که وارد حوزه رسانه های اجتماعی میشن و هدف های بزرگی رو هم دنبال می کنند، ولی مایل نیستند تا راجع به این اهداف حرف بزنند. در حلیکه فضای دیجیتال، محیط مناسبی برای این کاره، یعنی صحبت راجع به اهداف گوناگونی که شما دنبال میکنید.

یک مثالِ خیلی خوب در طول چند سال گذشته تو این زمینه وجود داره که درباره ی یک شرکته، زنجیره ای از پیامک ها که Chipotle نامیده شد و واقعن کار فوق العاده ایی درباره ی کشاورزیِ سنتی انجام داد، چیزی که خیلی نزدیک به اهداف اونا به عنوان یک شرکت بود. اونها یک ویدیو ساختند که توش یکی از خوانندگان معروف امریکا بنام Willie Nelson آواز می خوند و باعث شد تا این ویدیو میلیونها بیننده داشته باشه. موضوش داستانی راجع به یک کشاورز بود که مزرعه اش رو به کارخونجات کشاورزی بزرگ فروخته بود و بعدِ یک مدت دوباره تصمیم گرفت که به همون چیزهایی که بشون عادت کرده بود و همون مزرعه کوچیکه خودش برگرده و اونا رو پس بگیره.

کل داستان همش در حدود چند دقیقه بیشتر نیست. خیلی از مردم این داستان رو تماشا کردند و از Chipotle بخاطر برگشت به همون شیوه سنتی از او حمایت کردند. همین امر باعث شد تا این ویدیو جوایز زیادی رو ببره. این یکی، اخیرا درسایت Adweek ذکر شد. بنابراین بخشی از روایت رسانه اجتماعی که شما در حال ایجاد اون هستید، بیان داستانی راجع به برندِ خودنتونه. داستانی که بیان میکنه چطور تونستید مخاطبانِ خودتون را جذب کنید که درباره شما همه جا حرف بزنند. این داستان ها شاید ساختنشون خیلی ساده باشه ولی برای ایجاد اونها باید استراتژی داشته باشید.در اینجا یک نقل قول معروف از Arthur Germain هست که مربوط به “معروف سازی برند” میشه.

اصطلاحی که تقریبا برای فضای رسانه های اجتماعی، جدید محسوب میشه و منظور ازون، صحبت راجع به مجموعه ای از داستانهاست که یک برندِ خاص رو به بازار هدف و مخاطبان خودش مربوط میسازه. اون میتونه یک داستان، درباره ی خودِ شرکت، محصولاتش، نوآوری هاش و یا کارکنانش باشه. من تو این دوره آموزشی تا حالا، راجع به داستان های مختلف درباره برند های مختلف صحبت کردم و همه اینها بخشی از نحوه جا افتادنِ برندهاشونو بیان می کنند، چه این برندها خوششون بیاد یا خوششون نیاد. اولین گام در این زمینه، اینه که داستانه خودتون رو کشف کنید. راجع به نکات کلیدی بیندیشید، داستانهای کلیدی که واقعا بیان می کنند سازمان شما یا خودِ شخصِ شما، چی کسی هستید.

این داستانها رو بنویسید. اونا ممکنه چیزای خیلی ساده ای باشند که شما ار دورانِ کودکیتون بخاطر میارید یا شایدم نکاتی راجع به دورانه بزرگسالیتون. مثلا، وقتی من ۸ سالم بود و جلوی در خونمون آشغالی میریختم، خونوادم به جای اینکه شخصه دیگری اون آشغالا رو جمع کنه، شب ها جلوی در نواری رو آویزون میکردن تا من یادم باشه روزِ بعد باید آشغال ها رو خودم جمع کنم و بعد به مدرسه برم.این یک داستانه خنده داره، ولی بخشی از شخصیته منو شکل داده که امروزه کسی هستم که تقریبا همه ی کارامو خودم انجام میدم.مرحله بعدی اینه که دانستانتون رو بازنویسی کنید. بنابراین اگه شما وب سایتی دارید و بِرندتون براتون اهمیت داره، باید در قسمت تاریخچه ی وب سایتتون، داستانتون رو بیارید.

سعی کنید، خلاقانه رفتار کنید، کمی هم جنبه ی طنزآمیز به اون بدید. خیلی از مثال هایی که من درباره ی برند های مختلف بیان کردم، رنگ و بوی طنز توی ویدیوهاشون بوده، واین موضوع ِمهمیه، چراکه باعث ماندگاریه بیشتر تو ذهن مردم میشه. مرحله آخر اینه که داستانه خودتون رو به اشتراک بذارید، اگه واقعن مشتاقید تا شرکتتون یا خودتون برند بشید، باید داستانِ خودتون رو خیلی راحت و خیلی کامل بعضی وقتها حتی با جزئیاته خیلی زیاد به مردم بگید و اونارو مثلا تو سایت Twitter به اشتراک بذارید و نظراته مردم رو راجع به اون بخونید. و اینها، تمامه نکاتِ مربوط به ساختن داستانه شما بودند.

برای نگارش این مطالب آموزشی از سری آموزشهای حرفه ای pluralsight استفاده شده است ترجمه ودوبله ی آن توسط مدیران ایران انجام شده است .