داستان سرایی در محل کار +دانلود فایل صوتی مقاله

اکثر رهبرها از اهمیت فنون برقراری ارتباط باخبر هستند. اما، خیلی ها هنوز از قویترین مکانیزم برقراری ارتباط که تا به امروز بوجود آمده بی خبرند : مکانیزم داستان.
فایل صوتی این مقاله را همین جا بشنوید!
حجم این فایل صوتی ۳MB و درحدود ۴ دقیقه می باشد.
تمام رهبرها باید قصه گوهای خوبی باشند، چون قصه کمک میکند اطلاعات خیلی بهتر و موثرتر در حافظهی شما باقی بماند. داستانها ، یک پیام را بصورت زنده بیان میکنند. این مثال را در نظر بگیرید.
من میتوانم به شما بگویم که مراقب باشید و هیچوقت نگذارید رسیدن به بهره وری مانع رسیدن شما به اثربخشی بشود، و بالعکس. چون ما به هر دو ی اینها نیاز داریم.
یا، میتوانم با گفتن یک داستان کمک کنم این نکته را خیلی شفافتر درک کنید. یکشب سر کلاس مدیریت بودم و داشتم در مورد سیستمهای ناخواسته و نزولی به وجود آمده برای کمک به اثربخشی بیشتر حرف میزدم.
میدانید که وقتی بعضی سیستمها کمک میکنند تا فرآیندهای اثربخش را خلق کنیم، بهطور ناخواسته کمی از بهرهوری را هم در کنارش قربانی میکنند.
این سیستمها میتوانند بدون دوراندیشی مانع تغییرات لازم بشوند. حالا، من وسط این بحث بودم که یکی از آقایان توی کلاس یکهو زد زیر خنده. حالا نخند و کی بخند! من ساکت شدم و همه به این آقا خیره شدیم.
ازش پرسیدم که به چی میخندی. این آقا برای کلاس تعریف کرد که یک آشپز آماتور است که دوست دارد هر از گاهی برای خانوادهاش غذا درست کند.
بعد گفت که همسرش مهندس صنایع ست که یکبخشی از کارش ارزیابی کار و زمان است. گفت که خانمش یکی از طرفدارهای بهرهوری است.
او حداقل یکبار در هفته زودتر از سرکار میآید تا شوهرش را موقع آشپزی کردن ببیند. بعدش که مینشینند برای صرف غذا، خانم با کلی افتخار برای شوهرش توضیح میدهد که موقع آشپزی چقدر زمان را حرام کرده و حرکتهای بیخودی داشته است.
همونطور که فکر میکنید،این آقا از اظهارنظر همسرش چندان خوشش نمیآید و خانم فکر میکند که این موضوع خیلی هم بامزه است، اما آقا چنین تصوری ندارد.
تا حدی که گاهی اوقات تعجب میکند چطور این دو نفر هنوز باهم زندگی میکنید. متوجه منظورم شدید؟ من میتوانم به شما بگویم که هیچوقت اجازه ندهید اثربخشی فدای بهرهوری بشود، یا بالعکس، و این ازنظر منطقی خیلی هم قابلفهم است.
یا میتوانم یک داستان کوتاه برایتان تعریف کنم و شمارا بهطور حسی به این موضوع وصل کنم. این توانایی و قدرتی است که یک داستان خوب دارد. حالا به داستانهایی از کارتان فکر کنید که میتوانید برای یاددادن هر چیزی به تیمتان آز آنها بهره بگیرید.
به مهمترین دستاوردهایتان و همینطور به بزرگترین شکستهایتان فکر کنید. تمام اینها بهترین مواد خام برای پختن داستانی هستند که بتوانید بقیه را با آنها به فکر وادارید. عناصر ماندگار بودن یک داستان را هم فراموش نکنید.
یک شروع، وسط و پایان واضح و روشن. در داستانهایتان برای اینکه بتوانید به هدفتان برسید از هیجان استفاده کنید و بعضی وقتها از تضاد. داستانها باعث میشوند که اعضای تیم همینطور که به مسائل فکر میکنید، آنها را حس هم بکنند.
برای شروع، سعی کنید حداقل ماهی یکبار، توی یکی از جلسات عادیتان، یکی از این داستانها را تعریف کنید. سعی خودتان رو بکنید و یادتان باشد، همه عاشق داستانهای خوب هستند.