ساختن برند در منطقه داغ بازاریابی
امروزه بهترین خرده فروشان فهمیده اند که داشتن محصولات درست در مکانهای درست در قفسه هایتان و در ویترینهایتان کافی نیست. شما باید یک محیط کلی ایجاد کنید که برای خریدن محصولاتتان هدایت کننده باشند.
در دنیایی که هر صنعتی هر فروشگاه بزرگی هر قفسه که به وسیله رقابت و ذهن هر مصرف کننده ی با اطلاعات شلوغ شده به نقطه فروش نزدیک و نزدیکتر شده است.
تحقیق لابلاز نشان می دهد که حدود ۸۰ درصد از تصمیمات مربوط به برند در سوپرمارکتها روی قفسه ها گرفته می شوند.این قانون برای سایر دسته بندی های خرده فروشی بیشتر و بیشتر صدق می کند.
مصرف کنندگانی که از اطلاعات محصول و اعتماد خرید در حال سرریز شدن هستند خرید های بزرگتر و بزرگتری را به انگیزه ی داشتن تلویزیونهای بزرگ پلاسما ، مبلمان ، و خانه انجام می دهند.

راهروی میان خرده فروشیها، منطقه داغ بازاریابی امروزی هستند. کل چرخه هوشیاری تامل و آزمایش در آنجا رخ می دهد.
چندین سال پیش یک بازاریاب انبوه شاید امید داشت که مصرف کنندگان را وادار کند تا درون فروشگاه با سوت زدن آهنگ شعری از تبلیغات تلویزیون راه بروند . امروزه تبلیغات نمی تواند این منطقه داغ خرده فروشی را منتقل کند. در بهترین حالت هنگامی که تبلیغ به طور یکدست با عرضه کردن به بازار، بسته بندی و تجربه محصول ، ادغام شده است اید تبلیغ در ذهن مشتریان هنگامی که به آن قفسه می رسند شروع به نمایش کند.
بازاریابی در منطقه داغ برتری بازاریابی انبوه را کاهش می دهد. دیوارهای محکم محصولات بزرگ اغلب با مفاهیم جالبی از برندهای تهاجمی که راه خود را به سوی توجهه مشتریان بازکرده اند، احاطه شده است.
با دانستن اینکه مصرف کنندگان انتخاب و تنوع را می خواهند خرده فروشان به این ایده های تهاجمی فرصت بیشتری را نسبت به قبل می دهند . همه اینها گرمای بازاریابی را افزایش می دهد.
محصول، اطلاعات محصول، نمایش کالا، بوها و صداهای دعوت کننده همه اینها منطقه داغ را تعریف می کنند. اینها فقط جزئیات هستند و شامل همه چیز هستند.
برای مثال نگاهی به دیزنی بیندازید. اگرچه آنها درسالهای اخیر به خاطر رقابتی که از مفاهیم پیشتاز آنها جلو افتاده از خود تزلزل نشان داده اند ، اما فروشگاههای دیزنی خرده فروشی اسباب بازی رابا ایجاد اولین خرده فروشی در مناطق داغ متحول کرد. پیش از گسترششان مفهوم تحریک کننده در یک فروشگاه اسباب بازی فروشی نگه داشتن کالا دور از دست این طفلکهای کوچک قاپ زن بود.
اسباب بازیها را در بالا یا پشت شیشه یا ویترین نگه می داشتند. قیمت آنها در صورت شکسته شدن و افت سود به خاطر دزدی کاهش می یافت . اما دیزنی این اصل را وارونه کرد. آن اسباب بازیها را چنان چید که از طبقه های ویترین آویزان بودند و روی زمین می ریخت . مغازه ها کودکان را تشویق می کردند تا اسباب بازیها را قاپ بزنند و با آنها بازی کنند.
صفحه های بزرگ تلویزیون اطمینان می داد که کودکان اسباب بازیها را به خیال بافی های انیمیشنی که به آنها الهام می بخشید ارتباط می دهند. البته دیزنی دریافت شاید برای کودکان سخت باشد تا از اسباب بازی که با آن بازی می کردند جدا شوند اما این امر مشکل والدین خواهد بود. با این همه این مشکلی بود که با مستر کارت یا ویزا کارت حل می شد.
بخشی از کتاب بازایابی یورشی
مدیران ایران
این مطلب چه میزان برای شما مفید بود؟
میانگین امتیاز 0 / 5. تعداد نظرات: 0
مطالب زیر را حتما مطالعه کنید
بولتژورنال: ابزاری ساده و کاربردی برای مدیریت بهتر همه کارها
راهکارهای برون رفت از کاهش درآمد در دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی غیردولتی در ایران
10 نکته برای فروش اینترنتی بیشتر
معرفی انواع فروشگاه اینترنتی
فرمول طلایی فروش
گرگ وال استریت کیست؟
گرگ وال استریت، نام لقبی است که به جردن بلفورت ، یکی از فعالان سرشناس بورس در وال استریت (بازار بورس آمریکا) داده شده است . داستان پر فراز نشیب زندگی جردن بلفورت جذابیت زیادی دارد که برای اهالی کسب وکار نکته های قابل توجه زیادی دارد.
This site uses Akismet to reduce spam. Learn how your comment data is processed.
دیدگاهتان را بنویسید