۲۰ عامل عقب ماندگی ایران و ایرانی ها
عوامل عقب ماندگی ایران
می خواهیم در این مقاله به بررسی علل عقب ماندگی ایران و همچنین دلایل عقب ماندگی کشورهای جهان سوم بپردازیم .
آن بخش از مسائل فرهنگی که به نگرشهای ایرانیان مربوط میشود، تحت بیست عامل، قابل احصا یا شمارش است. استدلالهای من هم بر این مطالب بیشتر دروننگرانه است. یعنی مخاطب باید به درون خودش مراجعه کند و ببیند که در خودش چنین حالتی وجود دارد و اگر وجود دارد میتوان گفت سخن روی صواب دارد.
همچنین شما میتوانید این مقاله که درباره آینده ایران است را نسز مطالعه کنید.
۱- پیشداوری
اولین عامل عقب ماندگی ایران خصوصیتی که در ما وجود دارد، پیشداوریهای فراوان نسبت به بسیاری از امور است. اگر هر کدام از ما به درون خودمان رجوع کنیم پیشداوریهای فراوان میبینیم. این پیشداوریها در کنش و واکنشهای اجتماعی ما تأثیرات منفی زیادی دارد.
معمولا وقتی گفته میشود پیشداوری، بیشتر پیشداوری منفی محل نظر است ولیآثار مخرب پیشداوری منحصر به پیشداوری منفی نیست. پیشداوریهای مثبت هم آثار مخرب خود را دارد. از جمله خوشبینیهای نابهجا که نسبت به برخی افراد و قشرها و لایههای اجتماعی داریم.
۲- جزمیت و جمود
نوعی جزمیت (دگماتیسم) و جمود در ما ریشه کرده است. من اصلا تحقیقات روانشناختی و تحقیقات تاریخی در اینباره ندارم که چرا ملت ایران تا این حد اهل جزم و جمود است.
یعنی واقعیت آن برای من محل انکار نیست اگرچه تبیینش برای من امکانپذیر نیست. آنچه که در ما وجود دارد که از آن به جزم و جمود تعبیر میشود این است که باور ما یک ضمیمهای دارد. یعنی ممکن است که ما معتقد باشیم که فلان گزاره درست است این سالم است اما اگر معتقد باشیم که فلان گزاره محال است که درست نباشد. این محال است انسان را تبدیل به انسان دگمی میکند.
۳- خرافهپرستی
یکی دیگر از عوامل عقب ماندگی ایران ، ویژگی دیگر ما خرافهپرستی است هم خرافه در بافت دینی و مذهبی و هم در بافتهای غیر دینی و مذهبی، خرافه در بافت مذهبی یعنی چیزی که در دین نبوده و در آن وارد شده است.
اما مهمتر این است که به معنای سکولار آن هم خرافهپرست هستیم. خرافی به معنای باور آوردن به عقایدی که هیچ شاهدی به سود آن وجود ندارد ولی ما همچنان آن عقاید را در کف داریم.
این سه مساله نخست را میتوان سه فرزند استدلال ناگرایی ما دانست. هر که اهل استدلال نباشد اهل این سه ویژگی است بنابراین راهحل درمان این سه تقویت روحیه استدلالگرایی است.
۴- بهادادن به داوریهای دیگران نسبت به خود
ما به ندرت در منی که از خودمان تصور داریم زندگی میکنیم و همیشه توجهمان به منی است که دیگران از ما تصور دارند و همیشه ترازوی ما در بیرون ماست. این بهادادن به داوریهای دیگران علتالعلل یکسری مشکلات فرهنگی جامعه ماست.
۵- همرنگی با جماعت
نکته پنجم ناشی از نکته چهارم است به این معنا که ما هیچوقت در برابر جمهوری که با آن سروکار داریم نتوانستهایم سخن بگوییم که در مقابله با آن است و همیشه همرنگ شدن با جماعت برای ما مهم است.
۶- تلقینپذیری
تلقین یعنی رایی را بیان کردن و آرای مخالف را بیان نکردن و مخاطب را در معرض همین رای قرار دادن. هر وقت شما در برابر هر عقیدهای نظر مخالفان آن را هم خواستید نشان میدهد که تلقینپذیر نیستید. تلقینپذیری یعنی قبول تکآوایی.
۷- القاپذیری
از عوامل دیگر عقب ماندگی ایران القاپذیری به لحاظ روانشناختی با تلقینپذیری متفاوت است. در القا یک رای آنقدر تکرار میشود تا تکرار جای دلیل را بگیرد. اگر من گفتم فلان گزاره صحیح است شما از من انتظار دلیل دارید اما من به جای اینکه دلیل بیاورم ۲۰۰ بار فلان گزاره را تکرار میکنم و کمکم ما فکر میکنیم که تکرار مدعا جای دلیل را میگیرد. یعنی به جای اقامه دلیل خود مدعا تکرار میشود و این هنری است که در پروپگاندا یا آوازهگری وجود دارد.
۸- تقلید
منظور من از تقلید نه آنست که در فقه گفته میشود. مراد تقلید به معنای روانشناختی آن است. یعنی اینکه من آگاهانه یا ناآگاهانه تحت الگوی شخصی باشم.
یعنی من خودم را مانند تو میکنم و به تو تشبه میجویم و تقلید، یعنی من تو را الگو گرفتهام. آنچه که در عرفان گفته میشود که تشبه به خدا بجویید اگر این کار را با انسانها انجام دادیم تعبیر به تقلید میشود و این تقلید هم در ادیان و مذاهب و عرفان مورد توبیخ است.
۹- تعبد
تعبد یعنی سخنی را پذیرفتن صرفا به این دلیل که فلان شخص آن را گفته است. یعنی اینکه اگر صورت استدلالی من ذهن من را آزار ندهد که فلان گزاره صحیح است چون فلان شخص گفته است فلان گزاره صحیح است من اهل تعبد هستم.
۱۰- شخصیتپرستی
کمتر مردمی به اندازه ما شخصیتپرستند و شخصیتپرستی جز این نیست که شخصیتی خود را بر خود عرضه می کند و خوبیهایی که در زندگی اطراف خودمان نمیبینیم از سر توهم به او نسبت میدهیم و او را به دست خودمان بزرگ میکنیم.
۱۱- تعصب
تعصب عامل یازدهم عقب ماندگی ایران ، هم افق با شخصیتپرستی است. تعصب به معنای چسبیدن به آنچه که داریم و نگاه نکردن به چیزهای فراوانی که نداریم. اگر من شیفته آنچه که دارم شدم و فکر کردم و جای نداشتهها را هم برایم میگیرد من نسبت به آن تعصب پیدا کردهام و اینجاست که من نسبت به کسانی که به آن وفاداری ندارند دو دیدگاه پیدا میکنم.
گروهی خودی میشوند و گروهی غیرخودی. قرآن خودی و غیرخودی را رد کرده است چرا که درباره حب و بغض میگوید وقتی با گروهی دشمنید، دشمنی باعث نشود درباره آنها عدالت و انصاف را فراموش کنید.
۱۲- اعتقاد به برگزیدگی
هر کدام از ما اگر به خودمان رجوع کنیم میبینیم به نوعی فکر میکنیم و به نوعی مورد لطف خدا هستیم. یعنی درست است که ممکن است وضع ما به مو بند باشد اما پاره نمیشود و اکثر اهمالها و بیتوجهیها ناشی از همین نکته است. لایپنیس اصطلاحی داشت که برای موارد دیگری به کار میبرد. این اصطلاح هماهنگی پیش بنیاد بود به معنی اینکه گویا همه امور از پیش حاصل آمده است اما گویا ما این هماهنگی پیشبنیاد را راجع به خودمان قائلیم.
۱۳- تجربه نیندوختن از گذشته
پس از اقدامات انساندوستانه افرادی چون ماندلا واسلاوهاول دو جمله که در باب فرهنگی کردن سیاست است را زیاد شنیدهایم که ببخش و فراموش کن یا ببخش و فراموش نکن. اما داستان بر سر این است که اگر شما ببخشانید و فراموش کنید باز هم از همانجا ضربه میخورید.
انسانهای سالم کسانی هستند که در درونشان میتوانند بزرگترین دشمنان خود را از لحاظ عاطفی ببخشایند، چرا که از لحاظ عاطفی باید بخشود اما از لحاظ ذهنی نباید فراموش کرد. اما متاسفانه ما عکس این عمل میکنیم،از لحاظ عاطفی نمیبخشیم و کینهجویی در ما زنده است اما به لحاظ ذهنی فراموش میکنیم چرا که حافظه تاریخی ملت ما بسیار کند و تار است.
۱۴- جدی نگرفتن زندگی
سقراط از ما میخواست که در عین شوخطبعی زندگی را جدی بگیریم کسانی زندگی را جدی میگیرند که دو نکته را باور کنند.
۱-باور به مستثنی نبودن از قوانین حاکم بر جهان.
دلیل هر جدی نگرفتن مستثنی ندانستن خود از قوانین هستی است.
۲-نسبتسنجی در امور
روانشناسان اصطلاحی دارند با این مضمون که انسان باید بتواند وزن امور را نسبت به هم بسنجد. انسانهایی که زندگی را جدی نمیگیرند چیزهای مهمتر را برای چیزهای مهم رها میکنند. فراوانند انسانهایی که در طول زندگی خطای تاکتیکی نمیکنند اما خطای استراتژیک عظیم دارند یعنی کل زندگی را میبازند اما در ریزهکاریها وسواس دارند.
۱۵- دیدگاه مبتذل نسبت به کار
دیدگاه کمتر مردمی نسبت به کار تا حد دیدگاه ما نسبت به کار مبتذل است. ما کار را فقط برای درآمد میخواهیم و بنابراین اگر درآمد را بتوانیم از راه بیکاری هم به دست آوریم از کار استقبال نمیکنیم. در واقع ما کار را اجتنابناپذیر میدانیم در حالی که باید دیدگاه مولوی را درباره کار داشته باشیم که معتقد بود کار جوهر انسان است.
۱۶- قائل نبودن به ریاضت
ریاضت در این جا نه به معنای آنچه که مرتاضان انجام میدهند ریاضت به معنای اینکه در زندگی همه چیز را نمیتوان داشت، باید دانست که باید چیزهایی را فدا کرد تا چیزهای باارزشتری را به دستآورد. قدمای ما میگفتند دنیا دار تزاحم است یعنی همه محاسن در یکجا قابل جمع نیست به تعبیر نیما یوشیج تا چیزها ندهی چیزکی به تو نخواهند داد.
در زبانهای اروپایی قداست از ماده فداکاری است. عارفان مسیحی میگفتند اینکه فداکاری(Sacrifice) و قداست (Sacried) از یک مادهاند به این دلیل است که قداست به دست نمیآید مگر به قیمت از دست دادن چیزهای فراوان.
۱۷- از دست رفتن قوه تمیز بین خوشایند و مصلحت
از دیگر عوامل عقب ماندگی ایران مردمی هستند که منافع کوتاهمدت را ببینند و قدرت دیدن منافع درازمدت را نداشته باشند در معرض فریبخوردگی هستند. دلیل موفقیت سیاستهای پوپولیستی در کشور که در یک سال اخیر هم رواج پیدا کرده، ندیدن منافع درازمدت است. وقتی منافع بلندمدت دیده نشود منافع کوتاهمدت تامین میشود به قیمت نکبت و ادبار درازمدت.
۱۸- زیادهگویی
ما درست برخلاف آنچه که در ادیان و مذاهب گفته میشود زیادهگو هستیم و پرحرف میزنیم. نقل است که عرفا هم در سکوت تبادل روحی داشتند اما ما ملت پرسخنی هستیم و آسانترین کار برای ما حرفزدن است.
۱۹- زبان پریشی
بدتر از پرسخنی ما زبانپریشی ما است. زبانپریشی به این معنا است که انسان حرف خود را خودش هم متوجه نمیشود یعنی اگر تحلیل روانشناختی در سخنان ما انجام شود اصلا برخی جملات معنا ندارد.
سخنان همه مانند شهرکهای سینمایی است که در زمان فیلم پر از دژ و قلعه است اما وقتی فشار میدهیم فرو میریزد. به تعبیر دیگر حرفهای ما پشتوانه ندارد و همه ما از صدر تا ذیل یاوه میگوییم. و به همین دلیل هم به لحاظ ذهنی تا این حد پریشانیم. کسانی که سرگردانی ذهنی دارند اول باید زبان خود را پالایش کنند. یعنی باید حرف را فهمیده بزنند و از طرف مقابل هم حرف فهمیده بخواهند.
۲۰- ظاهرنگری
و آخرین دلیل عقب ماندگی ایران ، ظاهرنگری، به دلیل غلبه روحیه فقهی در دین بر کل کارهایمان سایه افکنده است. یعنی به جای آنکه ما به ارزش و انگیزه کار توجه کنیم فریفته ظاهر میشویم. این ظاهربینیها ما را برای ظاهرفریبی آماده میکند.
در پایان پیشنهادی دارم که دارای دو نکته است:
اول اینکه در باب هر کدام از موارد مطرحشده فکر کنیم که درست است یا نه. اگر درست است اول کاری که باید کرد این است که در شخص خودمان بررسی کنیم.
یعنی اینکه این نکتهها را ذرهبین نکنیم و روی دیگران بگیریم بلکه اول ذرهبین را روی خودمان بگیریم.
دوم اینکه اگر مطالب گفته شده درست است روشنفکران و مصلحان اجتماعی به جای اینکه همیشه مجیز مردم را بگویند و فکر کنند تمام مشکلات متوجه رژیم سیاسی است. باید از مجیزگویی مردم دست بردارند و به مردم بگوییم: ((چون شما اینگونهاید حاکمان هم آنگونهاند.))
(خلقیات ما ایرانیان، فراستخواه) | مدیران ایران
این مطلب چه میزان برای شما مفید بود؟
میانگین امتیاز 3.7 / 5. تعداد نظرات: 126
مطالب زیر را حتما مطالعه کنید
متمرکزها به بهشت میروند، غیرمتمرکزها به همه جا!
تغییر رفتار
چطور خودمان به خودمان آموزش دهیم؟
خطای نتیجه + دانلود فایل صوتی
چرا دوره های آموزشی عمومی اینترنتی(هنوز) مهم هستند؟
حق داریدرفتار،افکار واحساساتتان را قضاوت کنید
41 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ
این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش میشوند.
به نظر بنده دین عامل مهمی در عقب ماندگی کشور بوده یا حکومت های دینی از این پس حکومت غیر دینی باید به جای آن بنشیند کاری به اسلام و زرتشت و اینا ندارم باید فقط منافع ملی ایرانی برای آن مهم باشد و بامدیریت درست کشور رو به پیشرفت برود
هیچ چیزی با هیچی چیزی در این مملکت باهم تناسب معقول معنادار سازگار ندارد و اصلا قانون تناسب برنظامات زیستی فکری رفتاری ما حاکم نیست و نوعی انارشیسم سراسری ملی نظام مند ساختار یافته مزمن برکل مردم ایران سایه حاکم شده و هزار بار هم در ایران انقلاب شود مملکت درستتر بهتر نمی شود بلکه سقوط سریعتر می کنیم بلکه انقلاب فکری فرهنگی اقتصادی رفتاری زیربنای تمام رشدها هم در این دنیا هم ان دنیا است…این همه بهم ریختگی ناهنجاری خریت حماقت رذالت فلاکت پستی ذلت خفت نکبت کثافت در رفتار بسیاری از ایرانیان شاهدیم و مایه ابرو ریزی فرهنگ تمدن ریشه تاریخی ما شدند و همه چیز ایران به لجن کشیدیند و اینها همه نشانه های واضح از افول سقوط فروپاشی بهم ریختگی سراسری ملی ماست که دلایل ریشه های ریز درشت زیادی پشت ان خوابیده
راه نجات ایران و ایرانی و ترقی همه جانبه ملت ما این است که فرهنگ تربیت اموزش پرورش مملکت از پایه دگرگون شود ملتی که فرهنگ پایین ضعیف فقیری دارند شعور ادب کمی هم خواهند داشت و عقل کمتری هم خواهند داشت و پست تر حقیرتر خواهند شد و اموزش و پرورش ایران جز مدارس بسیار اندک و معلمان بسیار اندک قلیل و نظام اموزشی ناکارمد نیاز به شخم دارد و اقتصاد هم مردم وحشی یاغی هار عصبی کرده و خرافات دینی و تعصبات جهل ها هم به ان دامن زده و مشکلات ما مزمن و ترکیبی شده که راه حل و نجات سخت تر پیچیده تر زمان برتر کرده تازه فشار خارجی هم قوز بالا قوز
به نظر من فقط و فقط رمز تغییر در ایران
اموزش و اموزش و اموزش است با معلم باسواد
حتی خونواده هم نباید تو این اموزش نقش داشته باشه
محصل از صبح باید بره مدرسه تا شب
فقط همین
تنها راه اموزشه
همه این مطالب رو اونجا میتونند به محصل ها اموزش بدن
آموزش و آگاهی دادن به تنهایی کافی نیست. همه کسانی که در زمینه های مختلف مرتکب خلاف یا جرم میشوند، درجاتی از آموزش را دریافت کرده اند و بر خلاف بودن کارشان آگاهند ( مثلا در بحث ساده رانندگی). آموزش بدون ضمانت اجرا و بازخورد گرفتن از اجرا و تصحیح مکرر، نمیتونه خیلی موثر باشه.
آفرین. کاملا درست فرمودید. آموزش باید حرف اول را در مملکت بزند. آنهم آموزش درست توسط شخصیت های متعادل و تعلیم دیده که خودشان هیچگونه مشکلات روحی روانی اجتماعی و سیاسی نداشته باشند. گرچه سخت است ولی عملی است.
ایرانیان را بواسطه صفات رذیله فرومایگی و دروغگویی و ریاکاری و تظاهر و چاپلوسی و کلاهبرداری و تجسس در امور زندگی دیگران و حسادت و غیبت و تهمت و تن پروری و بزرگنمائی و جوگیری با تبلیغ و تعریف و تمجید و رقابتهای ناسالم و خشونتگرائی و قلدری که کشتی باستانی نمونه بارز انست، اسفل نژادهای بشری و غربیها و دیگر نژادهارا که از این صفات مبری هستند افضل نژادها نامید. انقلاب ما قبل از انکه حافظ منابع و منافع و اصالت فرهنگ ایرانی باشد در محو انها عمل کرده که نشانه کج اندیشی نژاد ایرانی میباشد که در هر فرصت اثار شوم خود را بروز میدهد. انچه موجب پیشرفت غربیها شده، اول نداشتن همین صفات و دوم شرایط طبیعی مناسب است.
بزرگترین نقص ایرانیان توجه نداشتن به جهان و تاریخ خود است
سلام بالاخره هر کسی نظری داره ولی کشور ما خیلی عقب افتاده است دلایل ان هم خیلی زیاده مثل جمعیت زیاد فرهنگ اشتباه نسبت به امورات مهم مثل ازدواج فقرا که اشتباهه اموزش وپرورش ضعیف داشتن قانون کارضعیف با در امد ضعیف برای کارگران و… اشاره کرد اگه اینو ثبت کننده درج نکنه خدا لعنتش کنه!
ایران سرزمینی با کثرت قومی و متفرق که اغلب در تضاد با یکدیگر زندگی میکردند و حکومتهای فردی و زورمدار که به توسعه قدرت خود می اندیشیدند و حفظ قدرت خود را در حفظ کشور میدانستند هرگز در اندیشه رشد جامعه نبوده و توان مدیریت نداشتند. مردم از مفهوم حکومت بعنوان پلکان رسیدن به رفاه و قدرت اجتماعی درک داشتند و برای رسیدن به این هدف با چاپلوسی و ابراز ارادت به حاکمیت موجب افزایش اقتدار کاذب حاکمان و تبدیل انها به انسانهای مافوق و بت میشدند. جامعه سرکش و تمدن گریز و خودبین و کوته فکر ایرانی زمینه ساز ظهور حکومتهای خودکامه و فاسد بوده و بهمین دلیل علیرغم قدمت تاریخی از کشورهای نوپا عقبمانده تریم و افراد نالایق و فرصت طلب رشته امور را بدست میگیرند. علیرغم گذشت 43 سال از انقلاب ، مردم ماهیت فاسد خودرا حفظ کرده اند اما مهارت مخفی کردن انرا دارند تا مانع کسب منافع نشود و در فرصت مناسب بروز میکند.
یکی از علل اصلی عقب ماندگی ما خود تحقیری ملی ، دینی و تاریخی است .
هیچ ملت و گروهی با تحقیر کردن دین (اسلام) ، مذهب (تشیع) و ملیت (ایرانی بودن) خود به پیشرفت نرسیده که ما دومین آن باشیم .
با سلام و احترام
موضوعاتی که مربوط به پیشرفت یک کشور و یک ملت میشود اصلا ربطی به تاریخ و دین و ملیت ایرانی آنها ندارد. مدیریت یک تخصص است که صرفا با خواندن چهار تا کتاب و یک تجربه سه یا چهار ساله بدست نمی آید. علم و تجربه در این چهل و سه سال کاملا نادیده گرفته شده و همین است که میبینیم در سال ۵۷ سنگاپور و کره جنوبی با دهان باز به پیشرفتهای ایران نگاه میکردند و جزو جهان چهارم و پنجم به حساب میامدند اما اکنون هر دو کشور با وجود وسعت بسیار کمی که دارند در زمره جهان اول قرار گرفته اند. هیچ ملتی و هیچ کشوری نمیتواند از صفر شروع کند و با صرف اتما به خود و نفی علم و دانش و تجربه و آموزش از طریق پیشرفته تر ها به جایی برسد. این منیت و من من زدن ها مربوط به انسانهای بی سواد و بی شعور است. امروزه همه میدانند که هر کاری باید گروهی انجام شود نه به تنهایی. آیا ما این موضوع را در مدارس و دانشگاهها آموزش داده ایم؟! قطعا خیر. امروزه حتما باید مدیران سطح عالی از خارجی ها انتخاب شوند و مدیران میانی و دستیاران آنها باید در تماس نزدیک با آنها تکنولوژی و روشهای موفق را یاد بگیرند و در دانشگاه ها هم می بایست همان اساتید خارجی تدریس کنند تا روشهای جدید و کار آمد را به دانشجویان بیاموزند. و همچنین از تحصیلکردگان ایرانی در خارج از کشور باید استفاده شود. چرا فکر میکنیم همه چیز را ما بلدیم و به جای هزینه کردن در یادگیری مدیریت فکر میکنیم اگر یک مدیر بی تجربه یا کم تجربه که به هیچ عنوان در شرکتهای بزرگ بین المللی تخصص و تجربهای ندارد را میتوان با حقوق های بالا در پست های حساس به کار بگیریم؟! آیا ۴۳ سال تجربه این عواملی که بعضا متعهد نبوده اند و خیلی اسلامی هم نبوده اند و هیچ تحصیلات مرتبطی هم نداشته اند کافی نیست؟! باز هم بایدجر وبحث های صد من یک غاز کنید؟! اگر واقعا پیشرفت ایران و ایرانی مد نظر است فقط با آموزش و مدیران ارشد خارجی فعلا میسر است تا بعدا بتوانیم مدیران ارشد خودی را جایگزین کنیم و این هزینه ها در مقابل پیشرفت هیچ است. حالا که دیگر از لحاظ دفاعی هم که مملکت مشکل ندارد پس همه سرمایه گذاری ها نیز باید متوجه تاسیسات نفت و گاز شود و سرمایه گذاری اول در بخش آموزش و مدیریت انجام شود. کاری که امارات هم انجام داد و با مدیریت انگلیسی بندر دوبی را به یک هاب اصلی در خاور میانه برای توصیه کالاها و کشتیرانی و حمل و نقل تبدیل کرد!.
بر این مقاله نقادانه یه نقد اساسی وارده و اون اینکه بیشتر این موضوعات در دیگر کشورهای دنیا هم هست پس چرا اونها بیشتر مشکلات و مسائل ما را ندارند ؟
علت اصلی عقب ماندگی ایران این چیز ها نیستند بلکه غرب گراها و بی هویت های دیکتاتوری هستند که در طول 200 سال گذشته با آرزوی تبدیل کردن ایران به آمریکا و ژاپن پدر انسان ایرانی را درآورده اند.
والسلام
باهوش اونوقت تو این چهل سال که هیچ چشم داشتی به غرب نداشتید اینقدر غرب ستیزی کردید به کجا رسیدید. نه تنها پیشرفت نکردید بلکه دارید مارو به سطح زندگی صدر اسلام میرسونید👏واقعا یه عده هیچوقت نمیفهمند. لیاقتتون همین زندگیه
سلام
دیدگاه شما آلوده به کبر و تحقیر است و اینکه با دکتر جوری حرف میزنی انگار عضوی گروهی است بدون اطلاعات کافی چیز درستی نیست من از گفتن اینها فقط یک نیت دارم …
اول خودمان را اصلاح کنیم بعد برای دیگران دست با اصلاح بزنیم مگرنه قصد آزرده کردنت را ندارم با تشکر
با عرض سلام و احترام
همه واقعیته واقعیت محض
مسعله خیلی ساده هست
پسر نوح با بدان بنشست …..خاندان نبوتش گم شد
سگ اصحاب کهف روزى چند…….پى نیکان گرفت و مردم شد
یعنی اگر میخواهید صنعت شما مثل ژاپن بشه باید با ژاپنی ها نشست برخاست کنید اگر میخواید مثل یک اروپایی با فرهنگ بشید باید با اونها بگردید شما مجموع عادات کسانی رو دارید که با اونها ارتباط دارید حال الان ما در اثر دوری از کشور های صنعتی فرهنگی روز دنیاست وقتی به همه دنیا داریم فهش میدیم خودمونم هیچی نیستیم دلمون خوشه به اون دوهزارو اندی سال چشم مون رو هم به حال بستیم
اگر واقعا میخوایم وضع عوض شه باید هم مردم هم مسعولین باهم اقدام کنن چون مردم و دولت اینه همن این دولت از تو همین مردم اومده از ماه نیاوردنشون منتها ما عادت کردیم همش دیگران رو مسئول بدونیم
قبول کنیم هیچی حالیمون نیست اگر بود وضع این نبود بعد مثل ژاپن برای هر بخشی مسئول مربوطه از کشور مطرح در اون مورد وارد بشه بعد اختیارات به اون داده بشه تا شاید طی ۴۰ سال اینده از این وضع خجالت باذ خارج بشیم اما خود بزرگ بینی و دشمنی عدپ قبول واقعیت زیراب زنی از این اقایون هیچ وقت مجالی برای انجام این امر نمیده به امی سالی که نفت دیگه مورد درخواست دنیا نباشه تا مدیریت درست منابع رو ما یاد بگیریم
سلام
قبل از همه عرض کنم که من یک کاربر هستم
یک مشکل بزرگی که هست اینه که ما فکر میکنیم همه چیز رو میدونیم من نمیگم حرفتون غلطه ولی مطمئنا کاملا پاسخ جامع نیست همانطور که میبینیم دکتر برای یک سوال ۲۰ تا دلیل آورده این یدونه جواب شما نمیتونه کل مسئله رو حل کنه
بنظر زیاد به حرف های کارشناس اعتنا نمیکنید
از شما انتظار دارم که به حرف داناتران از خود گوش دهید
اینم اضافه کنید که علت عقب ماندگی ایران چشم دوختن به پیشرفت کشورهای پیشرفته و تعصب بیخود و بی جهت نسبت به اونها است و نه یادگیری نحوه پیشرفتشون .. همه زور میزنن خودشونو اونور ابی نشون بدن ولی تلاش نمیکنن که مثه اونا رفتار کنن. مثلا از جنیفرلوپز قرتی بازی یاد میگیرن و لخت شدن و اینا و به شدت نسبت به امثالش تعصب دارن یه چی در موردشون بگی میان سرتو ببرن ولی یادنمیگیرن چقد زحمت کشیده و چه هنرها و ورزش و سبک زندگی و چندتا بیزینس و منبع درامد داره … من کل قران رو با معنی دقیق خوندم و فکر کردم بهش. به جرات میگم اگر مطابقش رفتار بشه با حمایت خدا بشر بسیار رشد می کنه.. و به هیچ وجه عقاید دینی اسلام رو مانع نمیبینم و برای حرفم هزاران دلیل دارم که ایجا جاش نیست مهم تر از همه اینکه احساس داشتن یه حامی قدرتمند همراه به نام خالق هستی به انسان ارامش روانی میده به دور از همه ترسها و اضطرابها و منفی نگری ها و این اولین عامل پیش برنده انسان در موفقیته … بقیش بماند… و دین اسلام به شدت به انسان شخصیت مستقلی میده که این خودش هم یه عامل اصلی سازندگی و پیشرفته …. ولی مردم ما توکلشون به آمریکاعه بیاد یه گوشه چشمی بندازه… دین به من میگه جز خدا هیچ کسی قدرت نداره منو رشد بده … و در سایه این تفکر از افراد پیشرفته سطح جهان الگو میگیرم و برنامه ریزی می کنم ولی منتظر نمیشینم اونا بیان بهم پیشرفت بدن
دقیقا 👏👏👏👏👍👍👍
سلام
تکنولوژی فقط با یاد خدا کردن بدست نمیاد.
حتی اگر خدا با شما باشد زمان و پول بسیاری را باید صرف کنید تا راهی را که دیگران رفته اند را دوباره بروید.
امروزه هیچ کشور و ملتی نیست که بدنبال خودکفایی باشد. بلکه هر کشور بدنبال نو آوری جهانی است و در این راه از همه کشورهای دنیا راه حل و تکنولوژی و متخصص طلب میکند.
برای مثال قرار بود بین دو جزیره در دانمارک پلی بکشند، برای سدی که مخصوص استقرار پایه های پل بود از متخصص هلندی استفاده کردند و برای سیم های کلفت که پل را نگه میدارد از متخصص و تکنولوژی آمریکایی استفاده کردند و بطور کلی ۲۸ کشور در ساخت این پل کمک کردند. خوب این باعث میشود که اولا این پل نمونه ای در دنیا و باعث افتخار اول دانمارک و سپس همه کشورها و متخصصینی که در آن شرکت داشته اند بشود.
شما حتی یک اتومبیل را در نظر بگیرید. هنوز که هنوزه کشوری مثل کره جنوبی سیمهای برق را از آمریکا وارد میکند و کاربراتور را از کشورهای دیگر. آنچه به خورد ما به عنوان خودکفایی میدهند کاملا واهی و غیر واقعی و بی ارزش است.
احسنت
دلایلی که ذکر شده به هر حال کارشناسی شده است اما من با نتیجه گیری پایانی این مطلب مشکل دارم چراکه به نظر من تاثیر جامعه بر حکومت خیلی کمتر از تاثیر حکومت بر جامعه است.
این سیاست و رفتار حکومت است که در بلند مدت نوع نگرش و رفتار جامعه را به سمتی چه خوب وچه بد هدایت میکند،مثل رفتار والدین و تاثیرش بر فرزندان یا نوع آموزش و پرورش در مدارس بر دانش آموزان
با سلام وتشکر از مقالعه پر مغز و پر از معنا عالی بود
خاک بر سرت وطن فروش
مقاله بسیار خوبی بود از نظر بنده بیشتر عوامل عقب ماندگی ما از خرافات و عقایدی مثل قسمت استخاره و مانند آن است به امید ازادی و اندیشه آزاد در ایران.
البته خرافات رو نباید با مسائل دینی مخلوط کرد چون استخاره برای مثال عملی است که زیاد به فرهنگ جامعه مربوط نیست و خرافه بودن اون ثابت نشده
گذشته از این ها ما باید زمانی که یه امر خرافه رو تو جامعه میبینیم باید پی ببریم که اصل اون کار چی بوده و حالا چی شده مثل رسم تخم مرغ شکستن برای رفع چشم زخم که در زمان های قدیم اصلا به روش دیگه ای انجام میشده
مواردی که در این مقاله ذکر آن ها رفته است همه معلول هستند. چه علت یا علت هایی سبب شده است که ما به این انحراف ها آلوده شویم کدامند؟ و راه برون رفت آن چیست؟
دین یعنی تعیین پاسخ همه سوالهای موجود برای زندگی یک مومن. وقتی مومن پاسخ همه سوالهایش را در یک منبع یا یک عالم(مجتهد) جست و جو کند دیگر دلیلی برای تفکر و اندیشه نخواهد داد. راه توسعه از طریق اندیشه و تفکرات نو می گذرد. پس دین راه های قدیمی و گذشته را ثابت و لاتغییر می کند. با روش های دینی نمی توان نوسازی و باز سازی کرد.
موافق دیدگاه شما هستم
دین اگر میتوانست در این چند هزار سال فرصت داشت که انسان رو به ترقی پیشرفت و اون مدینه فاضله ای که ادعاش رو داره برسونه
مورد بعدی هم وقتی ذهنی با تعصبات دینی و یا خرافات پر بشه جای برای افکار نو و تفکر باقی نمیمونه
وظیفه دین نزدیک کردن انسان به خداست.نه درست کردن یه شهر رویایی برای دین دار ها.من نمیدونم چرا هر چیزی رو به دین ربط میدید.عامل پیشرفت تلاش و پشتکاره و گرنه دین یه سبک زندگیه
سلام . بسیار عالی بود ! همین چند نکته را در تمام مدارس نهادها سازمانها وزارتخانه ها مدارس فقهی دانشگاهها و همه جا و همه جا از صب تا شب تبلیغ کنید ! و رعایت نمودنشان را بشکلی اجباری کنید تا مردم از تفکر مفتخوری و دلال منشی بیرون بیایند ! البته ناگفته نماند دلیل اصلی خالی بودن جامعه ما از خردورزی فرار قشر با وجود و باهوش و با ادب مان از کشور است ! کشورمان دچار فقر مغزیست . مسلم است قشر فرهیخته نمیتوانند شرایط جو غلیظ وذهبی و امنیتی جامعه را تحمل کنند و لاجرم پا بفرار میگذراند
آقا لطفا شما مغز های متفکر برید کعبه آمالتون آمریکا .
چرا زمین و سرمایه و قدرت در ایران را گاز زدید .
لطفا همتون برید و ما مذهبی ها و امنیتی ها را تنها بذارید ، قول می دیم خودمون بعد از یه مدت کوتاهی بیایم خدمتتون ، نگران نباشید .
خیلی عالی بود تشکر
سلام.متاسفانه ما میتوانستیم از بدو بنیان گزاری اسلام درک درستی رو از اسلام به مردم و نسل آینده منتقل کنیم که به نظرم این اسلامی که تاسیس کردن کمی فرق داره با اسلام پیامبر..حرف بنده این هست که مشکل ما مشکل فرهنگی هستش..مشکل ما نفوذ فرهنگ نوینی در ذهن مردم هستش که من به این اصطلاح میگم جاهلیت نوینی..اسلام میتوانست خیلی در فرهنگ ما برای درک درست زندگی و فلسفه ی زندگی برای نسل های بعد تاثیرگذار باشد اما افسوس که کسی کاری نکرد و حالا شاهد فساد در کشور هستیم و نوعی خودبزرگ بینی هستیم که ..نمیدونم حرفام درست هستش یا خیر..ولی بالاخره نظر بنده هست و امیدوارم که■امیدوار که نه زیرا در دنیای نوینی هستیم که فرهنگ را نمیشه تغییر داد و مردم جهان سومی را تغییر داد.به دلیل پیشرفت،پیشرفت و پیشرفت دنیای نوینی..
متاسفانه کاملا درسته..کشورمون واقعا عقب افتاده است
اتفاقا مسائل دینی سایه ی سنگینی بر این فرهنگ داشته و قابل کتمان نیست و میشه گفت به عنواندیک عامل کمکی در تشکیل این فرهنگ اثر زیادی داشته
توی همین صفحه یکی از دلایل اصلی عقب ماندگی ما ایرانیان مشهود است. فکر شده و مقاله ای به این خوبه نوشته شده بعد در طی شاید بیش از دو سال گذشته فقط ۱۵ نفر تا حالا بهش امتیاز دادن و فقط برای دو نفر مهم بوده که نظر دادن. حالا اگر همین مقاله در مورد یک موضوع چرتی مثل ازدواج یا طلاق فلان بازیگر بود در عرض یک روز هزاران کامنت زیرش ثبت میشد.
سلام انصافا خیلی خوب بود،مشکلات واقعی کشورمان بود،به امید خدا روزی این مشکلات در کشورمان نباشد
سلام. متاسفانه تمام مواردی که در این سایت ذکر شده بود واقعیت داشت… ای کاش همه بتوانیم خیلی از این موارد رو کنار بگذاریم، مطمئنا همه چیز بهتر خواهد شد. مطالب مفیدی بود . امیدوارم کشور ما یک روز بتونه پیشرفت های بزرگی بکنه و جز بهترین کشور ها بشه
با سلام و احترام
مطالب فوق العاده تفکر برانگیز و عالی بود
با تجدید احترام، یک جای متن استباه نوشته بود
“دلیل هر جدی نگرفتن مستثنی ندانستن خود از قوانین هستی است. ”
یکی از افعال منفی باید مثبت شود ب نظر بنده.