فرصت هاى اقتصادى کجاست ؟
رمز موفقیت شرکتها دست یابى به فرصت هاى اقتصادى است . به همین منظور همه در تکاپو هستند که این فرصت ها را پیدا و یا خلق کنند. آنها در نمایشگاههاى متعدد شرکت میکنند تا با تکنولوژى هاى جدید آشنا شوند و بتوانند فرصت جدیدى بیافرینند. گاهى اوقات در مشارکت خارجى به دنبال این فرصت ها هستند و گاهى هم از مشاورین متعدد بهره میگیرند. بسیارى از این تلاشها نتیجه اى نمیدهد و به جز از دست رفتن بخشى از سرمایه و بالا رفتن هزینه ها چیزى باقى نمیماند. داستان بسیارى از مدیران چنین است . یا مثلا خیلى از مدیران که اتفاقا تلاش زیادى هم میکنند متاسفانه شکست میخورند و نمیتوانند فعالیت خود را ادامه دهند.
همه این مدیران دو اشتباه ساده را میکنند و مشکلات آنها نتیجه این دو اشتباه است .
اول اینکه نمیدانند که فرصت همه جا هست ، ولى آنها چون نمیدانند در به در به دنبالش هستند.
دوم اینکه فرض میگیرند که خودشان مشکلى ندارند و این تکنولوژى ، سازمان ، کارکنان و غیره است که مشکل دارند. دلیل اینکه مدیران شرکتها همیشه براى کارکنان خود ، و نه براى خود دوره هاى آموزشى میگذارند ، همین است . دلیل اینکه مدام به دنبال تغییر تکنولوژى هستند بعضا همین است . ولى چون مشکل اصلى سر جاى خودش است ، تغییرات در شرکت نتیجه اى ندارد.
انشتین معتقد بود که نظریه نسبیت وجود داشت . کسى آن را ندید. تفاوت من با بقیه این است که من آن را دیدم . فرصت ها هم همه جا هستند. بعضى ها آنها را میبینند و بعضى ها آنها را نمیبینند. بنابراین فرصت ها ایجاد کردنى نیستند، فرصت ها کشف کردنى هستند. فرصت ها یا در زمان حال هستند و یا جنس آتى دارند ولى در زمان حال مستترند. بنابراین هر دو کشف کردنى هستند. اولى با حضور و دیدن از طریق ذهن پذیرنده و دوم دیدن آینده مستتر در زمان حال .
ولى چرا بعضى از مدیران نمیتوانند این فرصت ها را ببینند ؟
دلیلش این است که مدیران داراى وسعت دید متفاوتى هستند و اندازه گستردگى این دید بستگى به سازه هاى ذهنى مدیر دارد. این سازه ها حاصل تجربه نامتعادل مدیر است که با بزرگتر شدن این سازه ها را با خود آورده است و همین ها مانع دیدن فرصت ها مى شود. وقتى یک مدیر در دوران تجربه خود آسیب هاى فراوانى دیده باشد ، به طور ناهشیار همیشه محیط را پر از تهدید میبیند و بنابراین قادر نیست فرصت ها را ببیند. ( این سازه ها به یازده گروه تقسیم مى شوند) ، گذشته از آن مدیران دائم به دنبال ساختن ، طراحى ، آینده نگرى و … هستند که علیرغم ضرورت این فعالیت ها ، ذهن مدیران را جهت دار میکند. ولى مدیران باید بدانند که تفکر جهت دارد و قضاوت کننده ، داراى افق محدود و بنابراین کیفیت لازم براى کشف فرصت ها را ندارد. بنابراین ذهن پذیرا قدرت کشف مدیر را بالا مى برد. اگر به مدیران موفق نگاه کنید این ویژگى ها را در آنها میبینید.
دکتر مرتضى ایمانى راد
کانال موسسه بامداد
این مطلب چه میزان برای شما مفید بود؟
میانگین امتیاز 0 / 5. تعداد نظرات: 0
مطالب زیر را حتما مطالعه کنید
کجا و چطور سرمایهگذاری کنیم؟
وبینار رایگان ارزهای دیجیتال
در یک وبینار رایگان ارزهای دیجیتال یک شروع عالی به دنیای ارزهای دیجیتال خواهیم داشت .
کاربردی و علمی با روشهای خرید و فروش ارزهای دیجیتال و سایر روشهای درآمد زایی آن آشنا می شویم .
همه چیز در مورد بیت کوین
چگونه بلاکچین بطور اساسی اقتصاد را تغییر خواهد داد؟ + فیلم ویدیویی
پیش بینی اقتصاد در سال ۹۸
بازار بورس چین و امریکا و واگرایی شدید آنها
این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش میشوند.
دیدگاهتان را بنویسید