مهمترین مشکل کشور چیست؟
مهم ترین مشکل کشور چیست؟ این موضوعی است که دکتر محمود سریع القلم، استاد دانشگاه شهید بهشتی در یادداشتی برای عصرایران بدان پرداخته است که در زیر می آید:
به سه مورد زیر، توجه فرمایید:
.۱ کشورهای عربی حوزه خلیج فارس حدود ۲ تریلیون دلار صندوق دخیره ارزی (خارج از بودجه جاری خود) دارند که در سال چند صد میلیارد دلار از طریق سرمایهگذاری در غرب و آسیا، برای این کشورها و نسلهای آتی آنها سود حاصل میکند؛
.۲ منطقه سی لی کان ولی (Silicon Valley) که مهمترین منطقه فنآوری جهان در شمال کالیفرنیاست با جمعیتی معادل ۶.۸۲۸.۶۱۷ نفر در ماه جاری، درآمد سرانه ۶۳.۲۸۸ دلار که جزء بالاترین در جهان است را رقم زد؛
.۳ چینیها اخیراً موشک زمین به دریای ۱۱۰۰ کیلومتری (DF-21D) با هزینه ۱۱ میلیون دلار با موفقیت آزمایش کردند.
معانی صریح و تلویحی این تحولات عظیم در سطح همسایههای ما و در مقیاس جهانی چیست؟ همه کشورها به فکر توسعه و افزایش توانمندی هستند حتی قطر با جمعیت ۲۵۰ هزار نفری معادل یک محله تهران. اعراب جنوب خلیج فارس بهتدریج در حال خرید روزافزون سهام شرکتهای نفتی بزرگ جهان هستند و اگر ما در آینده بخواهیم بهمنظور دستیابی به فنآوری نفت و گاز، با شرکتهای بزرگ جهان همکاری کنیم چه بسا با دستور کار سیاسی همسایگان سهامدار خود نیز روبرو شویم. آیا میتوان عنصر فنآوری و تکنیک را از فرآیند تولید ثروت و قدرت نادیده گرفت؟ چینیها به دو دلیل وارد عرصه جهانی شدهاند: اول فروش کالا و خدمات و دسترسی به پول و ثروت و دوم همکاریهای مربوط به دستیابی فنآوری. از قدیم روسها و چینیها علاقه وافری به منطقه سیلیکانولی داشتهاند بهطوریکه آمریکا، این منطقه را از مناطق کلیدی امنیت ملی خود تلقی میکند.
آیا میتوان به جز افزایش توانمندیهای اقتصادی، تولیدی، مالی و فنآوری هدف دیگری برای یک کشور در این منظومه موجود جهانی تصور کرد؟ هر هدف سیاسی و هر افق فرهنگی که یک کشور برای خود درنظر بگیرد، تابع تولید امکانات و ثروت است. وقتی روزنامهها و رسانهها را مطالعه میکنیم، هر فردی، هر نهادی و هر جمعیتی، اشکالات کشور را از زاویه دید و منافع خود میبیند: یکی میگوید مهمترین مشکل، آلودگی هوای تهران است. دیگری اظهار میدارد بالا بودن تعداد سارقان و معتادان مسئله اصلی ماست.
باز دیگری تصور میکند که مسئله اصلی ما ایرانیان، تحولات عراق است. آن طرفتر، مطرح می شود هدف اصلی زندگی ما ایرانیان تغییر جهت و ماهیت نظام بین المللی است. همینطور مسایل دیگر: فساد، رانتخواری، فرسوده بودن ناوگان هوایی، بوروکراسی ناکارآمد، جادههای ناامن، بنزین ناسالم، لبنیات آلوده، بحران کمبود آب، تعداد پروندههای قضایی، نبود امکانات برای عامه مردم برای رسیدگی به بهداشت دندان، رسانههای ضعیف و عمدتاً تبلیغاتی و غیره.
شاید این مطلب برای شما مفید باشد!
گزارش یونسکو از تاثیر عجیب تحریم ها بر ایران
آیا با وجود صدها مؤسسه تحقیقاتی و هزاران محقق در کشور، تا بحال “درخت مسائل و مشکلات کشور” را ترسیم کردهایم؟ آیا نباید تقدم و تأخر مشکلات را طراحی کنیم؟ اگر افزایش توانمندی را بهعنوان کلیدیترین هدف کشور بپذیریم، مشکلات و موانع تحقق چنین هدف کانونی کدام است؟ امروز چینی ها در بازارهای مالی آمریکا حضوری فعال دارند. امروز تحولات سیاسی خاورمیانه به سمتی میرود که سرنوشت جریانها و کشورهای شمال آفریقا و خاورمیانه و حتی پاکستان و افغانستان با امکانات مالی کشورهای عربی خلیج فارس تعیین خواهدشد. قدرت و تأثیرگذاری وزارت خزانهداری آمریکا امروز با وزارت دفاع آن کشور همطرازی میکند. در تحولات اخیر مربوط به اوکراین، ظرفیتهای فکری و سیاسی خانم مرکل صدراعظم آلمان نه تنها ۶۲۰۰ شرکت آلمانی بلکه مجموعه اتحادیه اروپا را در رابطه با تحریمهای روسیه، اقناع کرد. در جهان امروز، اقناع سیاسی و اقناع فرهنگی، به پشتوانه قدرت اقتصادی نیاز دارد.
در کشور ما، تعداد همایشها بسیار فراوان است. معمولاً، مسئولان در دو ـ سه ساعت اول حضور دارند. همایشها بعضاً دو روز و حتی سه روز برگزار میشوند. اگر بخاطر بیاوریم در اواخر دهه ۶۰ و اوایل ۷۰، تنها یک فصلنامه تخصصی در متون سیاسی و اقتصادی در کشور وجود داشت. اما امروز نزدیک به سیصد فصلنامه در این موضوعات در کشور تولید و منتشر میشود. علی رغم رشد کمی در اینگونه ادبیات و متون، آیا ما هرم علت و معلولی مشکلات کشور را توانستهایم طراحی کنیم؟
مشکل ۱ و ۲ و ۳ کشور کدامند؟ طبعاً نمیتوان گفت کشور ۲۴۵ مشکل دارد زیرا که مجموعه مشکلات در یک شبکه علت و معلولی معنا پیدا میکنند. نمیتوان در هر سخنرانی، مشکل یک کشور را تغییر داد و یا به تناسب مخاطبان، اولویتهای جامعه را تنظیم نمود. منطقی نخواهد بود که بعضی معلولها را مشکلات اصلی بدانیم و یا ۲۰ اولویت مساوی داشته باشیم. کشورداری و حکمرانی مطلوب به یک نظام فهم دقیق مسایل، علتها و معلولها، هرم مشکلات و طراحی درخت اولویتها نیاز دارد. اتاق فکر بررسی ماتریس مسایل کشور کجاست؟ بخشی دیدن مسایل کشور، غرق شدن در حل و فصل مسایل یک سازمان و نادیدهگرفتن کل سیستم اجتماعی ـ سیاسی ـ اقتصادی ـ فرهنگی ـ خارجی، ما را همچنان مشغول بحثهای بدیهی، کلی با حواشی فراوان کرده و خواهد کرد. اگر با نگاه سیستمی و منظومهوار به کل مسایل ایران ننگریم، نمیتوانیم مشکلات را و ۱ و ۲ و ۳ کشور را تشخیص دهیم.
اگر مجموعه مشکلات کشور را یکجا ببینیم، بنظر میرسد کانون ماهوی این مسایل در ناکارآمدی است. از خرابشدن آسفالت یک هفته پس از تکمیل گرفته تا تأخیر پروازها، از نرخ دو رقمی تورم گرفته تا اول بودن ایران در فرار مغزها، از کشته شدن ۲۲ هزار نفر در جادهها گرفته تا وضعیت دریاچه ارومیه و سایر تالاب ها و رودخانه ها از رتبه بسیار پایین فضای کسب و کار در ایران گرفته تا بیکاری ۶۵ درصد از زنان تحصیلکرده، از سقوط مکرر هواپیماها گرفته تا تعداد محدود روز های هوای پاک در شهر ها. مجدداً تکرار میکنم: اتاق فکر بررسی ماتریس مسایل کشور کجاست؟ آیا ما در مدیریت کشور به تئوری سیستمها قائل هستیم؟ هر چند تمامی خلقت تابع تئوری سیستمهاست.
بر اساس همین منطق، اگر ریشه مشکلات را در ناکارآمدی بدانیم که صدها مصداق میتوانیم برای آن مطرح کنیم، پس باید بپرسیم علتالعلل ناکارآمدی ایران در کدام عنصر و عامل قابل جستجوست؟ علمی و منطقی است که در اتاق فکر کانونی کشور، پاسخهای متعددی به این سئوال داده شود. طی ۲۶ سال گذشته، به یک پاسخ در رابطه با این سئوال، پایبندی علمی و استدلالی داشتهام: علتالعلل ناکارآمدی در ایران، فقدان ارتباطات بینالمللی است.
اگر ما در حد ترکیه با جهان ارتباط داشتیم، تخصص را گرامی میداشتیم و به یک نفر، بیش از ده حکم اجرایی نمیدادیم.
اگر ارتباطات جدی بینالمللی داشتیم، سریع آلودگی هوای تهران، ایمنی جادهها، ترافیک شهری، نظام اداری و دهها مورد را مجبور میشدیم حل و فصل کنیم.
اگر ارتباطات وسیع بینالمللی داشتیم، نمیتوانستیم نرخ دو رقمی تورم را برای دههها حفظ کنیم.
اگر بینالمللی بودیم، در دانشگاههای ما، از اساتید کره ای و ژاپنی گرفته تا محققان مصری و برزیلی حضور پیدا میکردند، تدریس میکردند، آموزش میدادند و میآموختند و افراد دانشگاهی در داخل کشور، خود را محک میزدند.
اگر بینالمللی بودیم، قبول نمیکردیم درصد قابل توجهی از مردم ایران از اتومبیل پراید استفاده کنند.
اگر بینالمللی عمل میکردیم، روبروی شاخص ارزی ایران در صرافیهای خارجی، معادل های بسیار ضعیف را نمیدیدیم.
منظور از بینالمللیشدن چیست؟ سه اصل است: رقابت، کیفیت و استاندارد. تصور نکنید که مقصود تعامل صرفاً با غرب است. یکی از بهترین مصادیق برای فهم بینالمللیشدن، کشور کره جنوبی است. هم پیشرفت خارقالعادهای کردهاند و بدون منابع طبیعی نزدیک به یک تریلیون دلار تولید ناخالص داخلی دارند. هم زبان و فرهنگ و ادبیات خود را حفظ کردهاند و هم میتوانند با سیستمی رقابتی و جهانی که بپا کردهاند، همسایه شمالی خود را تهدید اقتصادی کنند. کره شمالی نگران بازشدن است چون تضادهای درونی آن برملا میشود و نظمی که ایجاد کردهاند را متزلزل میکند.
آیا من و شما میتوانیم سه نفر از مقامات کره جنوبی را نام ببریم. احتمالاً خیر. چون کره جنوبی سیستم است و نه فرد. اما همین که در جهان گفته میشد ونزوئلا یا لیبی، همه میدانستند نام کدام افراد را باید مطرح کنند. اول شرط توسعهیافتگی این است که همه بپذیرند، سیستمسازی مبنای تحول است و افراد صرفاً سیستم را مدیریت میکنند. مبانی پیشرفت و فرآیندهای تحول کیفی در حد عمومی و سهلالوصول شدهاند و مصادیق آن در آسیا و آمریکای لاتین پیدا میشود که میشود آنها را در گوگل جستجو کرد و نیازی به این همه جلسه، همایش، سخنرانی، میزگرد، صدها سایت و جدولهای نافرجام نیست. بنظر میرسد از اوایل سلطنت ناصرالدین شاه تاکنون در کشور ما بحث میشود که پیشرفت خوب است یا بد.
اعتقاد به کشور و آینده کشور و آینده مردم ایران باعث خواهد شد تا از مباحث نظری عبور کرده و به راهبردها و سیاستهای جهانشمول و محکخورده جهانی روی آوریم و مانع از بروز بحرانهای جدید شویم. اگر اینگونه تصمیمگیریها و چرخشها صورت نپذیرد، متأسفانه با قواعد علمی میتوان نتیجه گرفت ایران با یک فرآیند افول پایدار روبرو خواهدشد. مسئله ما ناکارآمدی است و راهحل آن بینالمللیشدن است. سیستم، ترتب، تخصص، کیفیت، رقابت و استاندارد منحصراً در سایه روابط گسترده بینالمللی قابل تحقق است. ملتی که ثروت دارد، میتواند فرهنگ و ارزشهای خود را نیز حفظ کند. ملتی که ثروت دارد میتواند استقلال و حاکمیت سیاسی خود را حفظ کند و حکومتی که تولید ثروت را برای عامه مردم خود تسهیل میکند به مهمترین منبع مشروعیتیابی سیاسی نیز دسترسی پیدا میکند.
در برابر هر آنچه گفته شد اما یک نقطه باقی ماند. در کشور ما بیش از صدها سایت و تنها در شهر تهران ۳۷ روزنامه به اطلاعرسانی، تحلیل و تبلیغ مشغولند. در این آشفته بازار خبر و تحلیل و تبلیغ، فهم دقیق، علمی، سیستماتیک و منصفانه مسایل ایران کار سهلی نیست. در بسیاری از مواقع، مزاج، تعصب، احساس، حسادت، کینهتوزی، تحریف، بزرگنمایی، سیاهنمایی در خبر و تحلیل و تبلیغ و ترویج همه در هم مطرح میشوند. تمیز صواب از ناصواب بسیار مشکل است. تمیز تواضع از تزویر که بعضا با هم آمیخته می شوند، کار هر کسی نیست. بدون تردید هستند روزنامهها و سایتهایی که دغدغه کشور و مردم ایران را دارند و به جامعه معیار و آگاهی میدهند. در عین حال، خلأ تحلیل علمی، بیطرف، سیستموار و آیندهنگرانه مشاهده میشود.
در متدلوژی علوم انسانی، کارآمدترین و دقیقترین روش فهم یک پدیده، مقایسه آن با پدیدههای مشابه است. شاید برای دستیابی به یک تحلیل علمی، سیستماتیک، واقعبینانه و منصفانه از مسایل کشور، مقایسه آن با شاخصهای کشورهایی مانند ترکیه، امارات، کره جنوبی، سنگاپور، مالزی و اندونزی مناسبترین روش باشد
این مطلب چه میزان برای شما مفید بود؟
میانگین امتیاز 2.6 / 5. تعداد نظرات: 7
مطالب زیر را حتما مطالعه کنید
مدیریت مالی در شرایط بحرانی
بهره وری چیست و چطور بهره وری را افزایش دهیم؟
چطور در دام کلاهبرداری های جدید نیفتیم
در شرایط خاص فعلی، شرایط برای کلاهبرداری بسیار مهیا است!
در این مطلب و وبینار، روشهای کلاهبرداری و راههای تشخیص آن را با هم مرور میکنیم.
کاربردها و ابزارهای هوش مصنوعی
هوش مصنوعی این روزها جنبه های مختلف زندگی شخصی و حرفه ای همه ما را تحت تاثیر قرار داده است در این صفحه به مطالب و منابع مفیدی برای استفاده از هوش مصنوعی پرداخته ایم .
تحلیل هزینه – فایده چیست ؟
تحلیل هزینه – فایده روشی نظام مند برای تخمین زدن نقاط قوت و ضعف گزینه های مختلف و انتخاب و تصمیم گیری بین آنها باشد .
ناهماهنگی شناختی چیست؟ راههای کاهش ناهماهنگی شناختی
ناهماهنگی شناختی (تعارض شناختی) برای توصیف ناراحتی ذهنی استفاده میشود که ناشی از داشتن دو اعتقاد، ارزش یا نگرش متضاد با اعمال و واقعیت های بیرونی استفاده می شود. ناهماهنگی شناختی باعث ایجاد حس رنجش روحی درونی می شود ، تصمیم گیری های ما را ضعیف و بهره وری مان را در زندگی شخصی و حرفه ای کم می کند .
4 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ
این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش میشوند.
همواره ساختن و آباد کردن یک بنا به مراتب سخت تر از تخریب کردن آن خواهد بود مضافا اینکه قصدتان بازسازی بنا بر روی فونداسیون یا زیرساخت های اولیه همان بنا باشد. بدون تردید اقتصاد و توسعه رابطه تنگاتنگی با فرهنگ دارد. گسترش فرهنگ کار و تلاش و خودباوری عنصر بشدت تعیین کننده اپی در فرآیند توسعه یافتگی دارد . باید قبول نماپیم که کارهای بزرگ همت های بلند را می طلبد و با آگاهی از این نکته که در نظم جهانی استعمارگونه کنونی توسعه و رفاه و امنیت بدون هزینه و بصورت رایگان هرگزبه کسی هدیه نخواهد شد بنابراین باید به داشته های خودتوجه داشته باشیم . ما تجربه ی موفق و غرورآفر ین دفاع ۸ ساله را در کارنامه خود داریم که عنصر همت بلند و تکیه بر ظرفیت های داخلی را به همراه دارد . امروز علیرغم کارشکنی های فراوان قدرت های نقش آفرین در بین ملت های آگاه کشوری آزاد و مقتدر جلوه می کنیم این اشارات به معنی نادیده گرفته نقاط ضعف نیت بلکه توجه دادن به صرف فعل خواستن است . البته آفت هر نوع حرکت توسعه ایی راضی شدن به وضع موجود است . این حرف درستی است که باید به جوانان و توانمندی هایشان اعتماد بیشتر و موثرتری لحاظ گردد . خلاء این مهم در ساختار اجراپی کشور یک نقطه ضعف اساسی است . مدیران اجرایی کلان کشور بیش از حد مسن هستند و بایستی به اتاقهای فکر و مشورت هدایت شوند و سکان اجرا را به جوانان خلاق باطراوت و با نشاط بسبارند.
اینکه دوستمان می گوید صهیونیستها تصمیم می گیرند درست است و نیز اقتصاد مقاومتی را راه حل می دانند این هم درست است ولی در کشور ماه گره های گم شده ای داریم که نمی توانیم بازش کنیم متاسفانه مشکلات عدیده ای که خودمان بوجود آورده ایم و آن را برای تن خومان تنیده ایم که آلام مانده ایم که چگونه بازش کنیم زمانیکه به استعداد ها و توانمندیهای جوانانمان ایمان نداریم مسولینی را گماردیم که به استعداد و توانمندی مردم کشور ایمان ندارند در تصمیمات شان راه درست را انتخاب نمی کنند و متاسفانه باید بگوئیم بجای بستر سازی و ایجاد ساز و کار های لازم و همراهی توانمندی مردم برایشان راحت است سد راه باشن مصوباتی را بگذرانند که بجای برداشتن موانع ایجاد موانع کنند و … با این اوصاف نمی توان مشکلات کشور را حل کرد و با این وضعیت سر کلاف را بیشتر گم خواهیم کرد
ضمن قبول تجزیه و تحلیل مشکلات اعلام شده از سوی جناب آقای سریع القلم در خصوص ایران باید صراحتا” اعلام نمایم که نسخه درمانی ایشان چاره ی کار نخواهد بود . امروزه بر همگان آشکار گردیده که معادلات توسعه در اختیار کشورهای سلطه گر غربی با مدیریت صهیونیست های بین المللی است که با نفوذ در تمامی ارکان سیاسی افتصادی و فرهنگی کشورها ( حتی آمریکا و سایر دول غربی ثروتمند) به لطایف الحیل اقدام به تصمیم سازیهای پیچیده در جهت افزایش و توسعه منافع خود مینمایند . از هیچ ابزاری برای رسیدن به اهداف خویش فروگذار نیستند و به کسانی اجازه ی رشد میدهند که ابتدا تمام قد در باشگاه تحت مدیریت آنان عضویت یافته و به تمام و کمال از قوانین آنان پیروی نماید . نظم جهانی تعریف شده از سوی آنان کاملا” تعیین کننده حدو مرز اعضاء باشگاه است و با کسانی که بخواهند با قوانین قوام یافته رودرروئی داشته باشند همان برخوردی را مینمایند که نمونه و مصادیق ان را در لیبی سوریه ونزوئلا و غیره مشاهده کرده و میکنیم. امروز به نظر میرسد که نسخه علاج در ایجاد روحیه خودباوری وکسترش و ترویج اقتصاد مقاومتی است باید قبول کنیم که دنیا در حال عبور از یک پیچ تاریخی و دست یافتن به یک نظم جدید است . ترکیه و کره جنوبی بدون تسلیم شدن در مقابل فرهنگ سکولار غربی هرگز نمی توانستند و نخواهند توانست در مدل اقتصادی فعلی جهان کمترین نقشی را ایفا نمایند و بنابراین به هیچ وجه نمی توانند الگوی مناسبی برای کشور اسلامی ایران باشند.
در چند روز گذشته یکی از شاخصهای مهم مقایسه شهرها با یکدیگر را مطالعه میکردم. این شاخص که “تراکم جمعیتی” نام دارد بیانگر تعداد افراد ساکن در هر شهر بر حسب کیلومتر مربع بوده و تحلیل آن بسیار ساده است. هر چه تعداد بیشتری از افراد در یک کیلومتر مربع ساکن باشند، موضوعات حول و حوش ایشان بیشتر بوده و با دشواری بیشتری حل میشوند، آموزش با دشواری بیشتری انجام میپذیرد، ثروت بیشتر توزیع میشود، منابع بیشتر توزیع میشوند، خانهها وسعت کمتری دارند و …
نتیجه گرفتم مردم وقت کمتری خواهند داشت و ناآرامتر هستند و پرداختن به موضوعاتی که دکتر سریع القلم به آن ها اشاره داشتند برای ایشان از اولویتهای پائینتری برخوردار است.
رتبه تهران در بین شهرهای دنیا بعد از شهرهایی ازهند و پاکستان و نیجریه و چین و کلمبیا و … با عدد ۱۰.۵۵۵ نفر در کیلومتر مربع شانزدهم است و شهرهای آمریکا، کانادا، فرانسه، استرالیا، آلمان و … جزء شهرهای آخر لیست هستند. برای مقایسه بد نیست تراکم بعضی شهرها را عرض کنم: کپنهاگ ۱۸۵۰، فرانکفورت ۲۳۰۰، آنکارا ۵۳۰۰، بمبئی ۲۹۶۵۰ و …
تصویر میکنم پیشتر از ناکارآمدی باید به روان سالم مردم و مسئولینی که قرار است کارآمد باشند بیشتر توجه کنیم.