چطور وقتی نمی خواهید کار کنید، کار کنید!
چطور وقتی نمی خواهید کار کنید، کار کنید!
پروژه ای عقب مانده دارید که به طرز ناخوشایندی در حال نزدیک شدن به تاریخ تحویل آن هستید؛ یا مشتری دارید که باید با او تماس بگیرید و می دانید جز شکایت کردن و گرفتن وقت شما چیز دیگری ندارد. امسال تا حالا چند بار تصمیم گرفتید به یک باشگاه ورزشی برید و نرفتید؟
تصور کنید اگر به طریقی بتوانید خود را وادار به انجام کاری کنید که تمایلی به انجام آن ندارید، کاری که در حقیقت انتظار می رود یا مجبورید انجام دهید، خیلی کمتر احساس گناه، استرس و ناامیدی خواهید داشت. چقدر شادتر و اثربخش تر خواهید شد؟
خبر خوب ( خبر خیلی خوب) این است که شما می توانید با استفاده از روشی صحیح، مشکل به عقب انداختن کارهای خود را حل کنید.
انتخاب روش صحیح در درجه ی اول به این بستگی دارد که چرا شما یک کار را به عقب می اندازید:
دلیل شماره ۱: می ترسید نتوانید از عهده ی انجام آن برآیید یا خرابکاری کنید.
راه حل: بر پیشگیری تمرکز کنید.
به دو طریق می شود به یک کار یا وظیفه نگاه کرد. یکی اینکه کاری را انجام می دهید چون می دانید اگر آن را انجام دهید وضعیتتان بهتر خواهد شد، دستاوردی خواهید داشت. مثلا رئیستان را تحت تاثیر قرار خواهید داد یا کارمند خیلی خوبی بنظر خواهید رسید. از لحاظ روانشناسی، این را تمرکز بر پیشرفت می گویند؛ و تحقیقات نشان می دهد وقتی اینگونه باشید، با اندیشه ی بدست آوردن چیزی کار کنید، باعث ایجاد انگیزه خواهد شد، و وقتی مشتاق و خوش بین باشید، این مورد خیلی خوب عمل خواهد کرد.
حال اگر بترسید که مبادا آن کار را خراب کنید، این دیگر چیزی نیست که روی آن تمرکز کنید.
شک و اضطراب، انگیزشی که بخاطر پیشرفت ایجاد می شود را تحلیل می برد و باعث می شود شما میل کمتری به اقدام به کار پیدا کنید.
کاری که باید بکنید این است که نحوه ی نگاه به چیزی که لازم است انجام دهید را طوری تغییر دهید که شک را از شما بردارد. بر پیشگیری تمرکز کنید.
به جای اینکه فکر کنید که آیا می توانید آن کار را خوب انجام دهید یا نه، آن را از این دید ببینید که اگر کاری نکنید چیزی که تا الان بدست آورده اید را از دست خواهید داد. در روش تمرکز بر پیشگیری، اتمام موفقیت آمیز یک پروژه راهی است که از عصبانیت رئیس یا تغییر طرز فکر او نسبت به شما جلوگیری کنید. منظم کار کردن راهی است که شغلتان را از دست ندهید. ده ها سال تحقیق نشان داده است که ، انگیزش در اثر پیشگیری، با اضطراب تقویت می شود، اضطراب درمورد اتفاقات بدی که اگر آن کار را انجام ندهید خواهند افتاد.
کاملا مشخص است که تنها راه رفع خطر، اقدام فوری است. هر چه بیشتر نگران شوید، سریعتر دست به کار می شوید.
روش خوشایندی بنظر نمی رسد، اما برای غلبه بر ترس، بهترین راه این است که به عواقب وحشتناک انجام ندادن آن کار به طور جدی فکر کنید.
حسابی خودتان را بترسانید، ناخوشایند بنظر می رسد اما مفید واقع می شود.
دلیل شماره ۲: دوست ندارید آن کار را انجام دهید.
راه حل: به احساسات خود توجه نکنید. آنها مانع راه شما هستند.
اغلب اوقات وقتی چیزی مثل این می گوییم: ” نمیتونم صبح زود از خواب پاشم” یا ” نمیتونم ورزش کنم”، منظور واقعی ما این است که این کارها را دوست نداریم. هیچکسی شما را به تخت نبسته است، یا چیزی در ورودی باشگاه ورزشی مانع شما نیست. از لحاظ فیزیکی هیچ مانعی وجود ندارد، بلکه فقط شما دوست ندارید آن کار را انجام دهید.
آیا باید صبر کنید تا زمانی که علاقهی انجام آن کار در شما ایجاد شود؟ اینطور نیست.
گاهی در مسیر زندگی، درگیر فکر و ایده ای می شویم و آن را باور می کنیم بدون آنکه آگاهانه آن را بفهمیم، و آن هم این که برای اینکه انگیزه داشته باشیم و اثربخش باشیم لازم است که آن کار را دوست داشته باشیم تا انجام دهیم. باید مشتاق باشیم تا آن را انجام دهیم. اصلا نمی دانم چرا همچین باوری داریم، چون ۱۰۰% بی معنی است.
در بعضی مواقع لازم است متعهد باشید به کاری که انجام می دهید، لازم است که اتمام پروژه یا بدنی سالمتر را تصور کنید، اما نیازی نیست که حتما علاقه داشته باشید.
خیلی از هنرمندان شناخته شده، نویسندگان و مخترعان به این دلیل موفق شده اند که به عادت های کاری تکیه کرده اند و ساعات مشخصی از روز کار کرده اند، بدون توجه به اینکه چقدر اشتیاق داشته اند. اشتیاق و الهام بخشی برای تازه کارها است. حرفه ای ها در محل کارشان حضور پیدا می کنند و کار می کنند.
پس اگر نشسته اید و دست روی دست گذاشته اید و کاری نمی کنید چون به آن علاقه ندارید، به یاد داشته باشید که حتما لازم نیست علاقه داشته باشید تا کاری انجام دهید. هیچ چیزی مانع شما نیست. احساسات خود را ندیده بگیرید و دست به کار شوید.
دلیل شماره ۳: کاری که می خواهید انجام دهید سخت، خسته کننده یا ناخوشایند است.
راه حل: از برنامه ریزی اگر-آنگاه استفاده کنید.
اغلب اوقات، ما سعی می کنیم این مشکل خاص را با اراده کردن حل کنیم: ” دفعه ی بعدم، خودم رو مجبور میکنم کار کردن روی این موضوع رو زودتر شروع کنم”
البته، اگر ما حقیقتا قدرت اراده ای داشتیم که آن کار را انجام دهیم، هیچ وقت آن را عقب نمی انداختیم. مطالعات نشان داده است که مردم معمولا توان خودکنترلی خود را بیش از اندازه واقعی فرض می کنند و غالبا برای نجات از مشکلات به آن اتکا می کنند.
به خود لطف کنید و این حقیقت را بپذیرید که قدرت اراده شما محدود است و در نتیجه همیشه آنقدر بالا نیست که از پس چالش انجام کارهای سخت، خسته کننده و ناخوشایند برآیید.
در عوض از برنامه ریزی اگر-آنگاه استفاده کنید تا کارهایتان را انجام دهید.
ریختن یک برنامه ی اگر-آنگاه چیزی بیشتر از تصمیم گیری درمورد گام هایی است که لازم است برای تکمیل یک پروژه بردارید، بلکه شامل اینکه کی و کجا آن گامها را بردارید هم می شود.
– اگر ساعت ۲ بعد از ظهر است، آنگاه هر کاری که در حال انجام آن هستم را متوقف می کنم و بر روی گزارشی که رئیس از من خواسته است کار می کنم.
– اگر رئیس من در جلسه به درخواست افزایش حقوقم اشاره ای نکرد، آنگاه قبل از اتمام جلسه دوباره آن را مطرح خواهم کرد.
اینکه قبل از انجام کاری تصمیم بگیرید که دقیقا چه کاری می خواهید انجام دهید و کی و کجا قصد انجام آن را دارید، وقتی که زمانش برسد دیگر برای انجام آن کار درنگ نخواهید کرد. خبری از این افکار نخواهد بود که : “آیا واقعا باید الان اینکارو بکنم؟” یا ” میتونم بعدا انجامش بدم” یا ” شاید بهتره بجاش کار دیگه ای بکنم”.
این همان لحظه ای است که قدرت اراده را برای تصمیم گیری مهم می شود اما با برنامه های اگر-آنگاه وابستگی به قدرت اراده کم می شود، از آنجا که شما بدون توجه به آن لحظه ی بحرانی از قبل تصمیم صحیح را گرفته اید.
در واقع نتایج بیش از ۲۰۰ مطالعه نشان داده است برنامه ریزی اگر-آنگاه، نرخ دستیابی به هدف و بهره وری را به طور متوسط بین ۲۰۰ تا ۳۰۰ % افزایش داده است.
فکر کنم این سه روشی که به شما گفتم، فکر کردن درمورد عواقب عدم انجام کار، نادیده گرفتن احساسات و تعهد به برنامه ریزی دقیق، به خوشایندی ” علایقت را دنبال کن!” یا “مثبت فکر کن ” نیست، اما اگر از آنها استفاده کنید واقعا مفید و اثربخش هستند.
منبع :hbr ترجمه : محمد یوسفی ، مدیران ایران
این مطلب چه میزان برای شما مفید بود؟
میانگین امتیاز 0 / 5. تعداد نظرات: 0
مطالب زیر را حتما مطالعه کنید
متمرکزها به بهشت میروند، غیرمتمرکزها به همه جا!
تغییر رفتار
۲۰ عامل عقب ماندگی ایران و ایرانی ها
چطور خودمان به خودمان آموزش دهیم؟
خطای نتیجه + دانلود فایل صوتی
چرا دوره های آموزشی عمومی اینترنتی(هنوز) مهم هستند؟
این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش میشوند.
دیدگاهتان را بنویسید