از طریق به وجود آوردن افق‌های تازه‌ای از امکان در حوزه‌هایی از زندگی که برایشان اهمیت دارد. و راه جدیدی که بتوانند در آن قدم بردارند و در واقع مهارت‌هایی برای بودن در جهان کسب کنند.
که این خودش زندگی را سرشار از امید می کند.

در این برنامه حرف افراد شنیده می‌شود و قدرتی به آنها داده می‌شود که به عنوان یک انسان بتوانند یک انتخاب مهم داشته باشند، بین زنده ماندن و زنده بودن. زنده بودن را یاد بگیرند، این که برای زندگی به تقدیر تکیه نکنند و خودشان دست به کار شوند. در آن لحظۀ مهم انتخاب، لحظه‌ای که موجودیت خود فرد حضور پررنگی دارد جهان تغییر می‌کند، و آنجاست که امکانات و فرصت های جدید در زندگی به وجود می‌آیند.

آن چیزهایی که قبلا مهم بوده است دیگر مهم نیستند. مثل درست بودن، خوش قیافه بودن و هر چیز دیگری.
مسئله دیگر این نیست که چه چیزهایی دارید. برای کسی که انتخاب می‌کند با تمامیت خودش زندگی کند دیگر مهم نیست که چه چیزهای با ارزشی در زندگی دارد.
اینجاست که زنده بودن شکل می‌گیرد، بیانگری شکل می‌گیرد، یک زندگی سرشار و هدفمند شکل می‌گیرد. از هیچ به همه چیز میرسد.

از اینجا به بعد یک بازی جدید شروع می‌شود و این دوره قرار است آن بازی را به شما یاد بدهد.
این بازی کمال و غایت زنده بودن است. بازی‌ای که احوالتان را دگرگون می‌کند و یک تفاوتی ایجاد می‌کند و آن اینکه دگرگونی رو به صورت فرد به فرد یاد می‌‌گیریم، در خودمان، در دیگران و در جهان و اساساً مفهوم دگرگونی.