بحث آزاد در خصوص افزایش نرخ باروری
- افزایش نرخ باروری با توجه به وضعیت کنونی اقتصاد و مشیعت مردم، امری به جا است؟
- آیا ظرفیت آب و برق کشور (که در این چند روزه با اطلاعیه های جورواجور وزارت نیرو در مرز هشدار است) پاسخگوی جمعیت زیادتر از ۷۵ میلیون کنونی هست؟
- آیا تراژدی دهه ۶۰ باز در حال تکرا شدن است؟
- آیا باز غول کنکور در این کشور، مانع سرشار شدن استعدادهای ناب کشور است؟
- آیا تهدیدات نظامی منطقه، افزایش جمعیت را به هر قیمتی توجیه می کند؟
- آیا سوره ۳۱ اسرا، دلیلی بر افزایش جمعیت است؟ پس آیه ۲۰ سوره حدید چه می فرماید؟
- آیا با افزایش جمعیت، فقر گسترده تر از آن چیزی که امروزه هست نمی شود و ضرر و زیانی که این فقر به کشور خواهد زد بیشتر از خسارت جمعیت پیر نیست؟
- آیا باز بر خلاف تفریط دیروز، امروز را افراط نمی کنیم؟
- آیا نباید به جای این امر، زمینه ازدواج و اشتغال جوانان را فراهم آوریم که جمعیت به صورت طبیعی رشد داشته باشد؟
- آیا جمعیت تهران از مرز انفجار نگذشته است که دنبال افزایش آن هستیم؟ چون با این وضعیت مهاجرپذیری شهر تهران، هر چه بر جمعیت کشور اضافه می شود، بخش قابل توجه ای از آن به بهانه رشد در پایتخت، به این شهر سرازیر می شوند!
این مطلب چه میزان برای شما مفید بود؟
میانگین امتیاز 0 / 5. تعداد نظرات: 0
مطالب زیر را حتما مطالعه کنید
مدیریت مالی در شرایط بحرانی
بهره وری چیست و چطور بهره وری را افزایش دهیم؟
چطور در دام کلاهبرداری های جدید نیفتیم
در شرایط خاص فعلی، شرایط برای کلاهبرداری بسیار مهیا است!
در این مطلب و وبینار، روشهای کلاهبرداری و راههای تشخیص آن را با هم مرور میکنیم.
کاربردها و ابزارهای هوش مصنوعی
هوش مصنوعی این روزها جنبه های مختلف زندگی شخصی و حرفه ای همه ما را تحت تاثیر قرار داده است در این صفحه به مطالب و منابع مفیدی برای استفاده از هوش مصنوعی پرداخته ایم .
تحلیل هزینه – فایده چیست ؟
تحلیل هزینه – فایده روشی نظام مند برای تخمین زدن نقاط قوت و ضعف گزینه های مختلف و انتخاب و تصمیم گیری بین آنها باشد .
ناهماهنگی شناختی چیست؟ راههای کاهش ناهماهنگی شناختی
ناهماهنگی شناختی (تعارض شناختی) برای توصیف ناراحتی ذهنی استفاده میشود که ناشی از داشتن دو اعتقاد، ارزش یا نگرش متضاد با اعمال و واقعیت های بیرونی استفاده می شود. ناهماهنگی شناختی باعث ایجاد حس رنجش روحی درونی می شود ، تصمیم گیری های ما را ضعیف و بهره وری مان را در زندگی شخصی و حرفه ای کم می کند .
35 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ
این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش میشوند.
سلام.
چرا آقای محسن نصیری یک طرفه به قاضی رفته و این بخش را پر از نظرات خودش کرده گویا در این بحث آزاد قصد تحمیل نظرات خود را دارد.
به نظر من هم سوالات مطرح شده کاملا یک طرفه هست
سلام .
خوب شما هم با نگاه خودتان پاسخ سوالهای ایشان را بفرمایید تا به تعادل و چند جانبه نگاه کردن به مساله کمک شود . امکان گفتگو که برای شما و سایرین فراهم است …:)
سلام
هدف از طرح این مبحث نقد آزاد است و هیچ گرایش و تعصب خاصی روی موضوع وجود ندارد.
سلام
من نظر دوستان رو خوندم ولی چند تا نکته جای تأمل بیشتر داره. یکی اینکه سوالات مطرح شده در بحث آزاد کاملا با جهت گیری انجام شده و یک طرفه است. پیش بینی بسیاری از موسسات جهانی برای کشورهایی مثل ایران و با روند نرخ رشد جمعیتی کنونی بسیار خطرناک است. کاهش نرخ رشد جمعیت در ایران نرخ رشد جمعیت را در دهه آینده به کمتر از یک درصد می رساند و این روند قطعا به ضرر کشور است. اگر امروز دچار مشکل اقتصادی و فقر هستیم به میزان جمعیت کشور ربطی ندارد و مشکل از جای دیگر است. این مسأله ابعاد گسترده ی جامعه شناسی، روانشناسی، اقتصادی، فرهنگی، قومی و حتی سیاسی دارد که باید بررسی شود!
سلام و خداقوت، بخش زیادی از سوالات به نکات صحیحی اشاره دارد، اما بحث در چند مقوله قابل اهتمام است:
۱- برخی فرهنگ های اشتباه در مقوله فرزندآوری باید حتماً اصلاح شود، مسائلی مثل تک فرزندی و یا فرزند کمتر زندگی بهتر مواردی نیستند که بتوان در کنار آنها آرام گرفت.
۲- فرزندآوری باید فارغ از شعارهای اشتباهی مانند آنچه در بند قبل گفته شد تابع شرایط عقلانی مانند وضعیت مالی خانواده، شرایط فرهنگی و جغرافیایی منطقه (تفاوت قائل شدن بین روستا و شهرهای کوچک و بزرگ و تهران)
۳- درک خطراتی که جامعه را تهدید می کند، تجربه کشورهای غربی نشان می دهد که منفی شدن نرخ رشد جمعیت موجب بحران های فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی گردیده است و نباید از کنار این خطرات گذشت به خصوص این که همین الان نیز سالانه تعداد دانش آموزان ابتدایی در حال کاسته شدن است و این نشان دهنده جدی بودن خطر است پس منکر آن نشویم.
۴- تغییر فرهنگ مقوله ای بسیار سخت و زمان بر است و اگر قرار باشد روی تغییر فرهنگ و به خصوص سبک زندگی کار نکنیم ادعای روشنفکری مان اشتباه است، این که توجیه کنیم خانواده ای با امکانات مالی خوب و حتی عالی فرزندی با تمام امکانات و تجهیزات را بدون خواهر و برادر تربیت کنند تا بدون این که تعامل و ارتباط را یاد بگیرد تنها یادبگیرد که به هرچه خواسته به راحتی باید برسد نمی تواند نسل آینده خوبی را تضمین نماید. فرزندان راحت طلب، بی تحمل، خودخواه و غیرمعاشرتی نتیجه فرهنگ اشتباه تک فرزند و یا فرزند کمتر و زندگی بهتر است که روشنفکران عزیز باید فارغ از آنچه که در این سالها غربی ها به خوردشان داده اند مسائل را ببینند.
با سلام
شورای نگهبان در اقدامی مثبت، با طرح افزایش جمعیت تصویب شده در مجلس که بسیار مورددار بود، مخالفت نمود و آن را نیازمند اصلاح دانست:
… «در خاتمه به استحضار عالی میرساند:
از آنجا که این مصوبه در بخشهای مختلف از جمله افزایش باروری منطبق با سیاستهای کلی جمعیت، ابلاغی مقام معظم رهبری مدظلهالعالی نمیباشد لذا شایسته است با توجه به سیاستهای کلی مصوبه جامعی تهیه و مورد تصویب قرار گیرد » …
با اجترام
کشورماتوان پذیرش جمعیت بیشترراندارد
دکتر حسن روحانی: مردم در انتخابات 24 خرداد 92 زیرکانه و آگاهانه و با در نظر گرفتن شرایط داخلی و جهانی دولتی را انتخاب کردند و راهی را پیش پای مسئولان گذاشتند [دوشنبه 20 مرداد]
جناب آقای رییس جمهور! با افراط در زمینه باروری چه کنیم؟ مجلس که ره به تاریکی برد، امید است که دولتمردان این چنین نباشند!
هیتلر حرف قشنگی می زد. او می گفت: خوشا به حال حاکمی که مردمانش فکر نمی کنند (متأسفانه این مورد در کشور ما مصداق دارد). من با اجازه از اساتید این حرف را به نوع دیگری بیان می کنیم: بدا به حال ملتی که حاکمانش اندیشه نمی کنند (این مورد هم با کمال تأسف در مورد کشورمان صادق است)
مسئله مهم این است که سیساستهای تدوین شده در این خصوص – مثل ممنوعیت وازکتومی که قبلا رایگان بود، حذف آموزش رایگان روشها تنظیم خانواده و … – بیشتر موجب افزایش موالید در خانوادههای فقیر میشود. چرا که خانوادههای مرفه عموما از روشهای دیگر کنترل موالید و خدمات غیر رایگان استفاده میکنند.
این به معنی افزایش هزینه سربار در خانوارهای فقیر است که نتیجه آن رشد نسلی است که از خدمات آموزشی و بهداشتی کافی بهرهمند نبودهاند و محکومند تا پایان عمر از سیاستهای امروز حکومت ما رنج ببرند.
سلام
بر اساس مصوبه 19 مرداد مجلس شورای اسلامی، ممنوعیت تبلیغات برای پیشگیری از بارداری در رسانه ها به تصویب رسانیده شد! همچنین جراحی پیشگیری از بارداری ممنوع شد و پزشکان متخلف مجازات می شوند!
خدایا به کجا چنین شتابان و عجولانه می روند این افراد، به کجا …؟
در نقد این مصوبه همان سخن آقای پزشکیان که گفته اند «ممنوعیت راه های دائمی پیشگیری از بارداری منجر به افزایش جراحی های زیرزمینی می شود»، خود سخن مجملی است از حدیث فراوان آلام!
به احترام قلم و نوشته آن، سکوت …
با احترام
چند نکته در خصوص مطالب دوستان وجود دارد که لازم دیدم بیان کنم.
مطلبی که در سایت «مشرق نیوز» آورده شده است، بر خلاف عنوانش، افزایش جمعیت را خوب توصیف کرده و به زیان های افزایش جمعیت با توجه به زیرساخت های ضعیف کشور نپرداخته است.
با اوضاع اقتصادی و اجتماعی حال حاضر کشور، افزایش جمعیت یعنی افزایش افراد جانی و شرور. در جامعه امروزی که تعداد مردمان زیر خط فقرش بیش از حد است (آن هم با توجه به این همه استعدادها و ظرفیت های موجود در کشور)؛ در افراد متوسط جامعه، خانم خانه برای گذران زندگی در این دوران متورم و گرانی پا به پای مردان در حال کار کردن است و از تربیت فرزند و وقت گذاشتن کافی برای وی غافل است که نتیجه آن دور شدن بیش از حد فرزند از آغوش خانواده است که این مورد مسائل مربوط به خودش را دارد.
در هیچ جای قرآن، انسان به حرص در اولاد تشویق نشده است. حتی در خطبه 141 نهج البلاغه، حضرت امیرالمؤمنین، امام علی (ع)، نسبت به حرص در اولاد هشدار می دهد.
همه می دانیم که مادر همه فسادها فقر است. وقتی که فعلاً در کشور فقیری (با توجه به پتانسیل های موجود) زندگی می کنیم چگونه توجیه پذیر است که با افزایش جمعیت به ام الفساد دامن بزنیم؟
عزیزی در خصوص جنگ و داشتن ارتش منظم سخن به میان آورده بود. آیا در حال حاضر از سربازان کشور به نحو شایسته استفاده می شود؟ آیا نمی بینید که سربازان در زمان خدمت با مدارک عالی تحصیلی به بطالت وقت مشغول هستند و در برخی از جاها شده اند مأمور نان خریدن برای درجه داران پادگان!! آیا داشتن ارتش قوی، افزایش سرباز است یا بالا بردن کیفیت آموزش سربازی و اجرای طرح سرباز حرفه ای به جای سرباز اجباری؟
کسی مخالف با زود ازداوج کردن و بچه دار شدن به تعداد 3 یا حتی بیشتر نیست. اما چگونه می توان در این محیطی که سطح توقعات بالا رفته است، از پس خرج و مخارج خانواده به نحو مناسب برآمد؟
دوستی حرف قشنگی می زد. این بنده خدا می گفت که پدر و مادران نسل گذشته به راحتی ازدواج کردند اما ازدواج فرزندان خود را سخت کرده اند. چرا نسبت به آینده فرزندان آتی این مرزوبوم بی توجه هستیم؟ چرا از تجربه دهه 60 که معروف به نسل سوخته اند، عبرت نمی گیریم؟
برای رسیدن به جمعیت مناسب باید برنامه داشت؛ باید مدیریت کرد؛ باید اندیشه کرد و هزاران باید منطقی دیگر.
در پایان شایان به ذکر است که این نوشته های بنده دلیلی بر مخالفت با کلیت موضوع نیست بلکه دغدغه بر اجرای طرح بدون برنامه و پشتیبانی عقلانی و به اصطلاح هیئتی کار کردن هست.
ارداتمند
با سلام به دوستان عزيز مدير ايراني
از روزي كه آقاي نصيري عزيز در خصوص موضوع افزايش نرخ باروري مطلبي را ارسال نمودند، بر حسب علاقه شخصي، به يكي دو نفر از دوستانم سپردم كه هر چه در اين خصوص پيدا كردند برايم ارسال كنند.
اصليترين دليلي كه يافتم، فرمايشات رهبري در اين خصوص بود كه مطابق معمول ديگران، دلائل مذهبي و اجتماعي را بر تائيد فرمايش ايشان يافتند.
من تا كنون اين دلائل را از كساني كه در اين زمينه به “فرهنگسازي” مشغول هستند شنيدم:
1) آيه اي از قرآن كه ميفرمايد: شيطان به شما وعده تنگدستي ميدهد و به بدكاري واميدارد و خدا از جانب خود آمرزش و فزوني به شما وعده ميدهد كه خدا گشايشگر داناست.
بقره 268
2) روايتي از رسول خدا(ص) كه فرمودند: فرزند بياوريد كه همانا من در روز قيامت به زيادي امتم به ديگر امم مباهات ميكنم.
وسائل الشيعه، جلد 14
3) دلائل زير كه بصورت پراكنده و جسته گريخته ذكر شده است:
نماز جماعتها و راهپيمائيهاي عظيم
توسعه پايدار جامعه ايران اسلامي
توان علمي و تحقيقاتي كشور
قدرت دولت و دستگاه حاكميتي
انتخابات شكوهمند و پرشور در ايران
بالا رفتن نسبت شيعيان به ديگر مذاهب و اديان در ايران
تبليغ تشيع در روزگار فعلي
جامعه پرشور ايراني، اسلامي
ازدياد محبين علوي و فاطمي (ع)
ازدياد عزاداران حسيني (ع)
ازدياد زائرين رضوي (ع)
نجات مستضعفين عالم از ظلم ظالمان
اقتصاد پويا و بروز
وسعت رزق و روزي هموطنان
توسعه سپاه اسلام
مباهات پيغمبر (ص)
عمل به سنت ائمه (ع)
ازدياد ياوران مهدوي (عج)
پرورش ريحانه بهشتي
كمال والدين
پرورش روحي بيشتر و بهتر فرزندان
پرورش روحيه كرامت انساني در جامعه
نزول نعمت الهي
عمل به قرآن
پرورش فرهنگ ازدواج كثير
بالارفتن گرماي زندگي
آرامش جوانان
فساد كمتر در جامعه
رفع عذاب از جامعه ايران اسلامي
نزول رحمت به كشور عزيزمان ايران
پايبندي بيشتر خانوادهها به ارزشهاي اسلامي
نااميدي شيطان
ترس دشمن
دستور رهبر
عظمت اسلام
امر به معروف
سكون روحي
رشد و شكوفايي آحاد جامعه
رشد فكري آحاد جامعه
شكست توطئهها
پشتوانه رهبر
شوكت ملّت و كرامت ملت
امنيت كشور
نشاط خانواده
سلامت خانه
شتاب فرهنگي
ارزشمندي جامعه ايراني
نابودي اسرائيل و وهابيت و دشمنان اسلام
بالابردن ذخيره اسلام
رشد بسيج سازندگي
ايجاد ارتش قوي
رشد و شكوفايي صعنت در كشو
آرامش خانوادهها
بديهي است كه اين حقير صرفا اين موارد را ذكر كردهام و اين نوشته دليل بر موافقت يا مخالفت من با محتواي آن نخواهد بود.
با احترام
صائبي
چرا تو زندگی همه چی رو دینی می کنیم
چرا با دین بازی می کنیم و به گفته مارکس از آن استفاده ابزاری می کنیم ؟
دین خیلی از چیزهای دیگر هم می گوید که اعمال نمی شود .
پس به برخی از مسائل به دید اجتماعی و فرهنگس نگاه کنید نه دینی
از روزی که سیایتهای جمعیتی اعمال می شود به نظر شما چه قشری و در چه سطحی افزایش جمعیت دارند ؟؟
معلومه 90 درصد قشر پایین
چون زودتر تحت تاثیر قرار می گیرند
چون توانایی تهیه وسایل پیشگیری از بارداری را ندارند و دیگر به راحتی در دست رسشان نیست و …………..
در ضمن تا دیروز شعار ما فرزند کمتر زندگی بهتر بود
چیزی که تقریبا درونی شده
حالا یک دفعه افکار مردم را چگونه می توان عوض کرد ، یا دیروز از فواید قرصها صحبت می شد ولی امروز از معایب
به نظر شما این باعث بی اعتمادی در کشور نمی شود ، کدام حرف درست است حرف دیروز ؟ حرف امروز؟ یا حرف فردا؟
مانند پدری که سیگار می کشد و به فرزندش می گوید سیگار مضر است .
به نکته خوبی اشاره داشتید. افزایش جمیعت در قشر متوسط و پایین جامعه رخ خواهد داد و چون توان امرار معاش برای این اقشار در حد کافی نیست، وضعیت جامعه از شرایط امروز روی به وخامت بیشتری می رود.
گران شدن ابزار پیشگیری و ممنوع شدن عمل های بازدارنده، هم اعمال قانون دیکتاتوری است و هم نشر دهنده بیماری های مربوطه.
نکته جالب آن جاست که واعظی صحبت می کرد و این شعار «فرزند کمتر، زندگی بهتر» را به زمان طاغوت نسبت می داد و می فرمود که اشتباه است. نکنه یادمان رفته که این سیاست تا چند سال پیش هم اجرایی می شد و ریشه طاغوتی نداشت!
چرا ملت را بازی می دهیم؟
به قول بزرگی، انسان نباید روی هیچ چیزی تعصب نداشه باشد و همواره فکر و منطق را راهنمای عمل خود قرار دهد.
به فرموده امام علی (ع)، ببینید نقل چیست نه اینکه ناقل کیست؟
اندیشیدنم آرزو است …
کارتن خوابی چهارمین آسیب اجتماعی پایتخت
http://www.salamaneh.com/page.php?news_id=16690
کارتن خوابی چهارمین آسیب اجتماعی پایتخت/ پاتوق گدایان و بیخانمانهای تهران کجاست
سلامانه : آمارها نشان از افزایش پدیده کارتن خوابی در پایتخت دارد. کارشناسان حوزه اجتماعی معتقدند یکی از اصلی ترین عوامل تشدید این پدیده، فقر و مشکلات اقتصادی است. در میان آوارهها و بی خانمان های تهران، بیماران روانی طرد شده از خانواده و یا معتادان هم وجود دارند. بر اساس پژوهش ها بیشترین متکدیان و کارتن خواب ها در مناطق ۱۲، ۷ و ۱۶ متمرکزند و اعتیاد فراگیرترین آسیب بی خانمانهای تهرانی است.
به گزارش مهر ، امروزه در بسیاری از مباحث علمی و دانشگاهی و مباحث مربوط به سیاستگذاریهای اجتماعی در جوامع، عبارت طرد اجتماعی و عبارت بیخانمانی با هم به کار میرود. آن دسته از افراد جامعه که در خیابانها میخوابند و با عنوان کارتن خواب از آنها یاد میشود، نقطه اوج طرد شدگی اجتماعی به حساب میآیند. آنان از جامعه رانده شده و از شیوه متعارف زندگی که اغلب مردم آن را برای خود بدیهی تصور میکنند، محرومند؛ لذا در بیشتر کشورها، سیاستهای اجتماعی، به شکلهای مختلف و شدت و ضعف متفاوت، این بخش از جامعه شهری را هدف قرار داده و برای بهبود وضعیت آنها اقدام میکنند.
بر اساس پژوهشی که مرکز مطالعات و برنامه ریزی شهر تهران انجام داده است؛ بیخانمانی یک مسئله اجتماعی است که منابع زیادی این امر را تأیید میکنند. افراد بیخانمان ممکن است در خیابانها سرگردان باشند یا به علل برخی بزهکاریهای دیگر که معمولاً توأم با بیخانمانی آنهاست مثل دزدی، اعتیاد و غیره در زندانها یا مراکز نگهداری به سر برند. بر مبنای دیدگاههای مختلف یکی از نیازهای ضروری در دستیابی افراد و خانوادهها به رفاه اقتصادی و اجتماعی دسترسی به سرپناه و مسکن است؛ محلی که فرد و یا خانواده بتواند به واسطه آن بخشی از آرامش و آسایش ذهنی و روحی خود را تأمین کرده و در سایه آن فرصت یابد تا به کارکردهای مطلوب و ارزشمند خود دست یابد. بر این اساس بیخانمانی یکی از مسائل و مشکلاتی است که در اکثر جوامع و کشورها فارغ از سطح توسعه یافتگی و توسعه نیافتگی آنها وجود دارد.
صدیق سروستانی و نصر اصفهانی در تحقیق خود با عنوان اعتیاد، طرد اجتماعی و کارتن خوابی در شهر تهران با استفاده از رویکرد «مسیر بیخانمانی » به جست و جوی علل و ریشههای کارتن خوابی در شهر تهران پرداختهاند.این رویکرد شیوهای از بازنمایی و بررسی تجربیات مختلف افراد بیخانمان است که در آن به ویژگیهای فردی، شرایط زندگی، تجربیات افراد و تمامی عوامل موثر بر وضعیت آنها در بررسی مسئله توجه شده است.
مصاحبهها در این تحقیق، با افراد بیخانمان و کارتن خواب شهر تهران و عمدتاً در مناطق جنوبی تهران انجام شده و مصاحبه شوندهها بین سنین ۲۵ تا ۶۶ سال و کسانی بودهاند که شبها را در اماکن عمومی مانند پارکها و خیابانها به سر بردهاند و یا ساکن گرم خانههای شهرداری بودند.
یافتههای تحقیق نشان میدهد سه عامل مهم و اساسی در کارتن خوابی افراد نقش داشته است؛ اعتیاد و مصرف مواد مخدر، ناتوانیهای جسمی و روانی، مهاجرت و عدم تطابق با محیط جدید.
اعتیاد درد اصلی کارتن خواب ها
اعتیاد یکی از ویژگیهای مشخص و بارز بسیاری از کارتن خوابهاست، به طوری که اعتیاد آنقدر با کارتن خوابی عجین است که بر اساس عقاید قالبی موجود، کارتن خوابها، معتادانی هستند که از خانواده و دوستان خود طرد شده و به ناچار در خیابانها پرسه میزنند و برای تأمین هزینه مصرف خود به گدایی مشغول میشوند. ولی به نظر رابطه بین اعتیاد و کارتن خوابی پیچیده تر از این قضیه به نظر میرسد به طوری که کارتن خوابی و اعتیاد در موارد زیادی یکدیگر را تشدید میکنند و فرد را تا سر حد مرگ پیش میراند.
در مورد عامل دوم تقریباً تمامی افرادی که بیخانمان به حساب میآیند در مقطعی از زندگی خود گسست از شبکه روابط خانوادگی را تجربه کردهاند. یکی از این عوامل گسست، مشکلات جسمانی و روانی این افراد است که در نهایت سبب میشود آنها به سبب عدم توانایی کار و کسب درآمد، از سوی سایر اعضاء طرد یا به خواسته خود مجبور به ترک خانه شوند. در این مورد نیز محرومیتهای اجتماعی و فقر مالی عامل بسیار تعیین کنندهای در ورود فرد به مسیر بیخانمانی است. در مورد عامل سوم نیز گرچه برخی از کارتن خوابهای تهران، متولد همین شهر هستند، اما تعداد قابل توجهی از بیخانمانها، مهاجران هستند، که به دلایل مختلف به تهران مهاجرت کردهاند. در این زمینه مهاجرت بر اثر بیکاری از همه شایعتر است.
مهمترین عوامل گسترش پدیده کارتن خوابی
علی وردی نیا در مطالعه جامع شناختی به مسئله کارتن خوابی، تجارب جهانی و راهکارهای «بررسی موردی شهر تهران» پرداخته است. در این تحقیق پس از ذکر نظریات مختلف بیخانمانی در قالب دو دیدگاه کارکردگرایی و ستیزه، برای چارچوب نظری نظریههای کنترل اجتماعی، نظریههای مربوط به عزت نفس و رفتارهای انحراف، نظریههای خود کنترلی و نظریه فشار استفاده شده است. روش این تحقیق پیمایشی و ابزار جمعآوری اطلاعات پرسشنامه بوده است. جامعه آماری تحقیق کلیه کارتن خوابهای ساکن در مراکز نگهداری تحت عنوان گرم خانهها میباشد و حجم نمونه ۳۱۸ نفر است.
یافتههای تحقیق نشان میدهد که متغیرهای عزت نفس، پیوستگی اجتماعی، پیوستگی مذهبی، پیوستگی با خانواده، باورها، شبکه اجتماعی، فشار عمومی، حمایت اجتماعی، سوء مصرف مواد، خود کنترلی و قربانی شدن بیشترین همبستگی و تأثیر را بر بیخانمانی افراد داشته است.
گرمخانه ها چگونه شکل گرفت؟
مسئله کارتن خوابها و بیسرپناهان از سال ۱۳۸۲ با مرگ چند تن در کنار خیابانهای تهران توجه جامعه را به خود به عنوان یک معضل جدی اجتماعی جلب کرد.
در آخرین روزهای آذر آن سال، با چاپ گزارش مشروح مرگ ۴۰ کارتن خواب در تهران در یکی از روزنامههای سراسری صبح، مرگ این چند نفر به سندیت رسید و مکتوب شد.
البته بهروز هنرمند بازپرس شعبه ۴ دادسرای جنایی تهران که اولین چهره اعلام کننده مرگ کارتن خوابها در تهران محسوب میشود، بلافاصله پس از چاپ گزارش، خبر را تکذیب کرد و «مرگ ۴۰ کارتن خواب در تهران» به رقمی بسیار پایینتر تقلیل یافت.
این مرگ غیرطبیعی و مشکوک در تهران، بازتاب گستردهای در رسانهها پیدا کرد. چنانچه شهرداری و شورای شهر تهران در جلسهای اضطراری با نیروی انتظامی و بهزیستی جهت جلوگیری از تکرار حوادث مشابه به مذاکره نشستند.
کمیسیون فرهنگی، اجتماعی شورای شهر در پی گردآوری اطلاعات مربوط به کارتن خوابهای تهران از نیروی انتظامی درخواست کمک کرد و بر اساس آن عملیات ویژهای در تهران طراحی شد تا نسبت به شناسایی و جمعآوری متکدیان خیابان خواب اقدام شود. طبق توافقی که بین شورای شهر تهران، شهرداری و همچنین نیروی انتظامی انجام گرفت، شورای شهر و نیروی انتظامی موظف به شناسایی این کارتن خوابها بوده و شهرداری نیز با کمک سازمان بهزیستی مسئولیت اسکان آنها را بر عهده گرفت.
با آغاز طرح جمعآوری کارتن خوابها مینی بوسهایی در سطح شهر به حرکت در آمدند تا با همکاری نیروی انتظامی خیابان خوابها را جمعآوری کنند اما این حرکت آغاز شکلگیری بحران جدیدی برای مدیریت شهری تهران محسوب میشد.
شکل ظاهری داستان جمعآوری متکدیان و کارتن خوابهای تهران، نمایش همگرایی مدیران دولتی و شهری را داشت، اما در عمل میان مدیران بالایی و میانی برای ساماندهی کارتن خوابها آشوبی حکمفرما بود.
نیروی انتظامی، سازمان بهزیستی و شهرداری تهران در ابتدا رویه متعادل همکاری را پیش گرفتند ولی با آغاز جمعآوری و گردآوری اطلاعات هر یک از دستگاههای مسئول اعلام برائتی غیرملموس داشته و دستگاه دیگری را مسئول جمعآوری و ساماندهی عنوان میکردند. با افزایش آمار رو به ازدیاد کارتن خوابها، شهرداری نسبت به برپایی چادرهایی جهت اسکان موقت برای آنها اقدام کرد.با گذشت زمان و پس از کشمکشهای فراوان این چادرهای اسکان در نهایت به سازههای ثابت تبدیل شد و تجربه جدیدی در تهران شکل گرفت که به «گرم خانه» موسوم شد.گرم خانهها به نوبت در چند نقطه تهران انتخاب شدند و دو فصل زمستان به طول انجامید تا برای ساماندهی خیابان خوابها آماده شوند.
کارتن خوابی چهارمین آسیب اجتماعی پایتخت
به طور کلی بر اساس گزارشهای سازمان رفاه، خدمات اجتماعی و مشارکتهای مردمی شهرداری تهران، بیخانمانی پس از اعتیاد، تکدیگری، کودکان خیابانی در رتبه چهارم آسیبهای مهم شهری قرار دارد. این رتبهبندی بر اساس رتبهبندی و اولویتگذاری آسیبهای مهم شهری، توسط سازمان رفاه و خدمات اجتماعی صورت گرفته است.
اطلاعات آماری اقامتگاههای موقت نیز نشان میدهد که تعداد بیخانمانها و متکدیان در سیر زمانی روند صعودی داشته است و میزان بیخانمانها و متکدیان ارجاع داده شده و پذیرش شده این اقامتگاهها بیشتر شده است. به طور کلی بر اساس گزارشهای سازمان رفاه، خدمات اجتماعی و مشارکتهای مردمی شهرداری تهران، بیخانمانی پس از اعتیاد، تکدیگری، کودکان خیابانی در رتبه چهارم آسیبهای مهم شهری قرار دارد. این رتبهبندی بر اساس رتبهبندی و اولویتگذاری آسیبهای مهم شهری، توسط سازمان رفاه و خدمات اجتماعی صورت گرفته است.
همچنین بر اساس این گزارشها، پراکنش و بیشترین محل تمرکز متکدیان به تفکیک و اولویت مناطق عبارتند از: منطقه ۱۲ تهران، منطقه ۷ و منطقه ۱۶.
به جای همه این موارد، فقط کافیه به پیر شدن جمعیت کشور در دهه های آتی (بر اثر رشد منفی جمعیت که پیش آمده) فکر کنید! این آمار و ارقامه و آسمون ریسمون بافتن هم نمی خواد! ببینید پدیدۀ پیری جمعیت، چه تاثیراتی بر زندگی آیندۀ جامعۀ ایرانی خواهد داشت.
فرمایش شما کاملا درسته …پیر شدن جمعیت یک پدیده ی مهم است که باید به شکل کلان ، مدیریتی و سیستمی بهش فکر شود .اما متاسفانه ما در دوره ای که کشوری جوان بودیم از این فرصت ویژه استفاده نکردیم و هنو زهم جوانان ما نگران امروز خودشان هستند به همین دلیل ضمن اینکه پیر جمعیت ایران در آینده جدا نگران کننده است اما به نظر نمی رسه راه حل آن افزایش جمعیت بی حساب و کتاب و بدون آماده شدن باشد .
بخصوص با وضعیت کم آبی و سایر مسائلی اقلیمی کشورمون . ما پیش از هرچیز باید بخاطر بسپاریم که باید به همه ی مسائل سیستمی و از وجوه مختلف نگاه کرد .
سلام
آنچه از دو مورد اظهار نظر اینجانب در لینک معرفی شده درج گردیده است، اظهار نظر دوم من است که درواقع در واکنش به عدم انتشار مطلب اولیه نوشته شد و فی نفسه ناقص بوده و دارای انسجام نمی باشد.ً اگر قرار است فرصت برابر برای اظهار نظر مدیران فراهم گردد، مناسب نیست که با گزینش اظهار نظرها جهت انتشار محدود گردد. همانطور که می دانید اظهار نظر اول من در این ارتباط مفصل تر و اصل نظر من بود که نه تنها انتشار نیافت بلکه از درج آن در سایت نیز اجتناب گردید. ما عادت کرده ایم که بگوییم و بنویسیم حتی اگر همواره با چنین برخوردی مواجه شویم. من در همان سال هایی که شطرنج حرام بود و خریدفروش و حمل و بازی آن جرم محسوب می شد ، بیشترین بازی شطرنج را انجام می دادم و همیشه و در همه جا نیز حرام و غیر قانونی بودن آن را مورد انتقاد قرار می دادم. و اصلاً اهمیتی به آنچه فضای رسمی می پسندد، نمی دادم. یکی از تفاوت های جدی بین روشنفکری محافظه کار و مستقل را باید در همین استقلال رای دانست.آگر آنگاه که فضای حاکم مذاکره را مجاز می داند، درباره آن بنویسیم و اظهار نظر کنیم، کار مهمی نکرده ایم. این یعنی دنبال رویدادها رفتن. اگر آنگاه که احمدی نژادیسم رو به افول می نماید، نقدش کنیم، کار مهمی نکرده ایم. روشنفکر باید پیشتاز باشدنه دنباله رو حوادث. اگر روزی زنان را به ورزشگاه راه دهند و …درباره آن بنویسیم، کار مهمی نکرده ایم. اگر بسیاری از موضوعات منطقی و علمی، حقوق بشری و…را پس از اینکه دیگران با پرداخت هزینه های مختلف ، فضای طرح آن را فراهم نمودند، مورد بحث قرار دهیم، کار مهمی نکرده ایم. اگر موقعی که شخصی مثل مرتضوی رئیس سازمان تامین اجتماعی است، سیاست های اورا مورد نقددقرار ندهیم و ساختار غیر دموکراتیک و رویه های غیر قانونی را به چالش نکشیم و بعد از کنار گذاشتن او از این سمت، در این مورد قلمفرسایی کنیم، کار مهمی نکرده ایم. این اگرها دامنه بسیار گسترده دارد و باید همه را شامل گردد. چرا در مورد اینکه تا چه میزان قانونمداری در فضای مدیریتی ما مورد توجه قرار می گیرد، بحثی راه نمی اندازیم و چیزی منتشر نمی کنیم؟ شاید به این دلیل که “گر جکم شود که مست گیرند، در شهر هر آنکه هست گیرند” مدیران روشنفکر و تحصیلکرده ما شایسته فضای آزاد اندیشی ای بیش از آنچه خود را به آن محدود می نمایند، هستند. برای این منظور نباید از چالش بپرهیزند بلکه باید مانند بسیاری ازخبرنگاران و وکلا هزینه های آن را نیز بپردازند. سایت مدیران نباید تحت تاثیر تصمیمات مقامات کشور مباحث خود را دنبال کند.اگر آنها افزایش جمعیت را پسندیدند، در این زمینه بحث راه بیندازد و اگر کنترل جمعیت را بپسندند، برای کنترل جمعیت. چرا در سایت مدیران بحثی در مورد کاهش شدید استانداردهای بهداشتی و ایمنی محیط کار، نقض گسترده حقوق نیروی کار نه بر اساس استانداردهای سازمان بین المللی کار بلکه بر اساس همین قانون کار خودمان راه نمی افتد؟ چرا هیچ بحثی در نقد خصوصی سازی (خودمانی و شخصی سازی)راه نمی افتد؟ دوستان ما باید تکلیف خود را با پارادایم های اقتصادی مطرح در جهان روشن کنند. اگر کینزی می اندیشند، حداقل در حد صاحبنظرانی مانند ژوزف استیگلیتز روندهای حاکم بر سازمان های کسب و کار را مورد نقد قرار دهند. اگر نئولیبرالی و در فضای اجماع واشینگتنی می اندیشند، با اینکه انتظار از آنها نمی رود،اما حداقل به متدولوژیهای علمی پایبند باشند و پژوهش های متعدد در زمینه تاثیرات مخرب سیاست های نئولیبرالی بر زندگی مردم هم در کشورهای توسعه یافته و هم در گشورهای در حال توسعه را در ارتباط با تاثیرات مخرب و ویرانگر این پارادایم فکری مطالعه کنند. اگر هم قرار است هر کسی با هر پارادایم فکری در حوزه های اقتصاد و مدیریت بتواند در این فضا اظهار نظر کند، این نیازمند شهامت و فضای بحث آزاد است.هم در مورد اقتصاد ، هم در مورد مدیریت و هم در مورد قوانین و فرهنگ و…این نیازمند آزادی اندیشه است. یادمان نرود که تشکل های حرفه ای مستقل مانند “کانون مستقل وکلاو حقوق دانها”همواره برای پایبندی به ارزش های حرفه ای خود هزینه پرداخت کرده اند. مهم نیست که این نوشته در سایت انتشار یابد یانه. حداقل مدیران سایت آن را می خوانند. با احترام – امیدی
بسم الله
سلام
در این خصوص شما رو ارجاع میدم به ابلاغ سیاستهای کلی «جمعیت» که 30 اردیبهشت امسال توسط رهبری ابلاغ شد. (از اینجا میتونید ببینید)
در این ابلاغیه راهکارهایی ارائه شده که پاسخ اکثر سوالات شما در آن داده شده، از جمله:
اصلاح و تکمیل آموزش های عمومی در باره اصالت کانون خانواده و فرزند پروری
اصلاح، تقویت و سازگار کردن نظامات تربیتی و آموزش های عمومی، کارآفرینی، فنی حرفه ای و تخصصی با نیازهای جامعه و استعدادها و علایق افراد
تأمین آب با هدف توزیع متعادل و کاهش فشار جمعیّتی
توسعه شبکه های زیربنایی
ایجاد فضای کسب و کار با درآمد کافی
تدوین شاخص های بومی توسعه انسانی
و…
که سالهاست این سیاست ها و مشابه آن ابلاغ می شود ولی متاسفانه هنوز در مرحله بروکراسی دولتمردان گیر کرده…
موفق باشید
سلام
این مواردی که می فرمایید درست است. اما رسیدن به آن ها در فعل باید و نه در قول!
بروکراسی دولتی بخشی از دلایل نرسیدن است و علل دیگری هم دارد، بی کفایتی مجلس، نبود نظارت واقعی در عمل، مدیریت ناصحیح منابع که ناشی از مدیران بی کفایت است که متأسفانه با رانت و پارتی به این مقام رسیده اند، ضعف در رهبری کارآمد نیروهای انسانی و متخصصین این مرز و بوم و …
حال سؤال این جاست که گناه مردم چیست؟ چرا این ملت نباید روی خوش در زندگی شان ببینند و همانند دولت های قدرتمندمان در تاریخ، زندگی ای که لایقش هستیم را داشته باشیم؟ و هزاران چرای دیگر…
این متن در پاسخ به نوشته آقای «محسن کشوری» بیان شده که بیانات ایشان در زیر آمده است. این پاسخ از طریق gmail به فرمایش ایشان داده شده بود که در سایت به شکل صحیحی منعکس نشده است.
با سلام و سپاس از تذکر شما .
راستش متوجه نشدیم دقیقا چه تصحیصی باید انجام شود . دقیق می فرمایید تا در اسرع وقت انجام شود.
مممنون که کامنتهای اخیر را خودتان را مستقیما در سایت قراردادید تا ما اشتباه نکنیم.
با سپاس و احترام
سلام
متنی که از سوی بنده در تاریخ 6 مرداد 1393ساعت 09:13 آمده است مرتبط با متن جناب آقای «محسن کشوری نوشته شده در تاریخ 6 مرداد ساعت 09:16» است که دقیقاً زیر همین نوشته آمده است.
با احترام
سوالهای شما بجاست اما باید به ضررهای پیر شدن جمعیت هم توجه داشته باشیم .ضمن آنکه نگرانی جنگ در کشور ما جدی است و ما باید ارتشی را تجهیز کنیم.
دوستان عزیز و مدیران ارزشمند کشور جواب این چند سوال و هر سوالی در این زمینه مثل جواب ضرب المثل می ماند . به کدام راه ؟؟؟
سلام. بحث خوبی را مطرح کردید متاسفانه در کشور ما به این بحث بیشتر به عنوان یک موج نگاه می شود و اصلا به آن توجه مدیریتی نشده است.
کشوری که 30 درصد جمعیتش اکنون زیر خط فقر است و برای نسل جوانهایی که دارد نمی تواند زندگی متوسط را فراهم کند نمی تواند مردمش را به افزایش جمعیت تشویق کند و اگر بکند تنها کسانی از این تشویق تبعیت می کند که سطح آگاهی کمی دارند و درنتیجه در آینده جمعیتی اضافه شده اند که در خانواده های با سطح فرهنگی ضعیف و بدون شرایط رشد مناسب به دنیا آمده اند.
بهتر است ما بجای کمیت به فکر کیفیت جمعیت کشورمان باشیم.
اگر واقعا می خواهیم کشوری توسعه یافته داشته باشیم ابتدا باید شرایط را مناسب کنیم و سپس به فکر افزایش جمعیت بیافتیم.
با سلام
به نظر من سوالاتی که مطرح شده بیشتر مربوط به امروز است و در صورتی که به طور ناگهانی مثلا 20 میلیون نفر جوان به کشورمان اضافه شوند، ممکن است مواردی از این دست مشکل اساسی کشور شود اما به گمان من از دیدگاه مدیریتی لازم است که در قضاوت این موضوع سالها و دهه های آینده را نیز در نظر داشته باشیم. مثلا در 30 سال آینده حدودا نیمی از جمعیت را افراد بازنشسته و حدود 60 سال تشکیل می دهند که نیاز به حقوق بازنشستگی، خدمات پزشکی و اجتماعی و رفاهی گسترده دارند؛ همین طور نیاز به جانشین هایی در مشاغل سابقشان تا چرخ فعالیتهای کشور را بگردانند. در صورتی که در این زمان ( و با توجه به نرخ منفی رشد جمعیت در زمان کنونی) تعداد جوانان و نیروهای کار کافی نباشد، چه کسی بار مالی و خدماتی مورد نیاز این افراد را به دوش می کشد؟ چه کسانی صنایع و مشاغلی که اکنون در حال ایجاد شدن هستند و درآن زمان احتمالا به باروری و شکوفایی بیشتری خواهند رسید را حفظ می کند؟ حالا که دانشگاههای ما ظرفیت پذیرش دانشجویان را به اندازه کافی دارد، حالا که ما مجبور شدیم مشاغل بیشتری ایجاد کنیم، حالا که زیر ساختهای بیشتری برای جمعیت فراهم شده، حالا که داریم سختترین برحه زمانی به زعم من را پشت سر می گذاریم، حیف نیست که این فرصت را از دست بدهیم ؟
فرصتی برای کشور و نسل آینده که بر روی زیر ساختهایی که ما برایشان می سازیم رشد کنند. به گمان من اتفاقی که برای نسل دهه 60 فعلی افتاد برای نسل آینده با کمی هوشیاری تکرار نخواهد شد و بالعکس نسل آینده با فقط کمی بدشانس نبودن نسل رفاه و شکوفایی خواهد بود، چرا که زیر ساختها برای این نسل آماده است و از امروز برای آنها برنامه ریزی شروع شده است بر خلاف نسل امروز که در شرایط خاصی ناگهان در بستر جامعه افتادند. حتی همین الان بسیاری از شرکتها و حتی اقتصادهای دنیا در حال برنامه ریزی برای احتیاجات 30 سال آینده ما هستند و کشور ما را از اقتصادهای نوظهور دهه های آینده می دانند که مطمئنا سیاستهای افزایش جمعیتی و هزینه های صرف شده برای آموزش نیروهای کار علی رقم تمام مشکلات ایجاد شده سهم به سزایی در این زمینه داشته است
ببخشید، یک سؤال از خدمتتان داشتم:
با استناد به چه چیزی می فرماید که دانشگاه ها ظرفیت کافی برای پذیرش دانشجو دارند؟ از مشکلات آموزشی دانشگاه خبر ندارید؟ از وضعیت منفعلانه دانشگاه ها و عدم ارتباط درست آن با صنعت بی خبر هستید؟ از کلاس هایی با تعداد دانشجویان بالا که تنها گذران وقت هست، چیزی نشنیده اید؟
در یک دانشگاه معتبر کشور به عینه دیدم که کلاس یکی از دروس ریاضی با حدود 200 نفر برگزار می شد و به جز استاد کسی نمی فهیمد که درس چی هست. با این وضعیت چگونه می توان به کشور کمک کرد.
باز کردن در دانشگاه و بالا بردن ظرفیت آن و کنکوری کردن دکترا دلیلی بر بارور بودن دانشگاه نیست!
با احترام
با عرض سلام خدمت مدیران بزرگوار/
برادر متاسفانه اینجا اول تصمیم میگیرند و بعد از چندین سال که ضرر و زیان و نابودی بیشماری رخ داد ، بحث جلوگیری و … راه می اندازند؟ ما اگه بخواهیم اصولی فکر کنیم و منطقی عمل کنیم! الان چند جوان بالای 30 سال داریم که نه شغل مناسب دارند و نه ازدواج کرده اند؟ مسئولین به جای طرح تولید انبوه بچه بتوانند سروسامانی به زندگی کنونی بچه هاو جوانان امروزی بدهند خود به خود اون مشکل کمی جمعیت هم حل میشود اما… اینجا ایران است.؟
هرکسی میخواهد بسوزد مهم این است که چند قشر بالا رده به حیات ادامه بدهند.
درد زیاد است اما به جای درمان فکر تشدید آن هستیم؟؟
Ebrahim_Azd
سلام
موضوعات ارائه شده همه نشان از منفی بودن یا به اصطلاح نهی کردن این امر می باشد
اما
لازم است بدانیم کشوری که در آن زندگی میکنیم به سمت نسلی نابودی داره پیش میره و اگر اعتقادات ما کنارگذاشته بشه حتما موارد گفته شده شما تایید نمی گردد
امیدوارم فراموش نکنیم با از نسل کوروش کبیر هستیم و مفتخریم به آریایی بودنمون و نسل ما همیشه جاودان خواهد بود
پایدار باشید
الیاس لطفی
به نام خدا
با سلام واحترام
جناب آقای نصیری ، با سپاس از ایده و پیشنهاد جالب شما در خصوص یکی از مهمترین مباحث توسعه کشور، به نظر می رسد که تبادل نظر و ارائه نظرات علمی نیازمند نشست ویا جلسات کارشناسی حضوری می باشد . چرا که ارائه نظرات و بررسی اندیشه های متفاوت در یک چنین محافلی می تواند بیشترین کارایی را به همراه داشته باشد.
چنانچه امکان این جلسات حضوری فراهم باشد ، اینجانب به عنوان فارغ التحصیل رشته جمعیت شناسی در خدمت می باشم .
با تشکر مجدد
داود مرادی
با سلام
مشخص است که پیش از انکه شعور دخیل در ماجرا باشد شور است
کشور ما فضای مناسب برای گنجایش جمعیت دارد
اما امکان زیست اقلیمی وجود ندارد
کشوری نیمه خشک و از طرفی مواجه با کمبور زیر ساختها
پس حرفهای ژاپنی زیر ساخت ژاپنی میخواهد
نه افغانی؟؟؟؟؟
نگاهی به کل دنیا و منابعش در برابر ازیاد جمعیت که مشکلاتی مانند ازیاد زباله، مصرف بی رویه انرژی، فقر زمین های کشاورزی، آلودگی هوا و … دارد فقط یک راه حل قابل قبول پیش پا میگذارد: دست بکار شدن برای بهینه سازی توزیع جمعیت در دنیا. فقط یک تفکر کوتاه در مورد اصول sustainable economy کافیست که نه در ایران و نه در هیچ جای دیگر دنیا به ازیاد موالید – مصرف کنندگان فکر نکنیم.
کم نیستند کشورهایی که مهاجر پذیر و کودک پذیرند. راه هم برای ورود مهاجران بعنوان منابع انسانی باز است و هم راه قبول حضانت کودکانی که در مکانی محروم در دنیا به دنیا امده اند و منتظرند آغوش گرمی انها را بپذیرد.
من نوعی اگر صاحب فرزند شدن را به معنای اهدای عشق و مراقبت به یک کودک بدانم، اگر مفهوم صاحب فرزند شدن برایم امید به آینده و زندگی است نباید فقط به فکر ازیاد سلولهای خودم باشم. کسی که مهر یک والد را در وجود دارد، برایش فرقی نمی کند آنرا به چه کسی اهدا کند. همینکه بتواند یک زندگی را به ثمر برساند و نقشی در تامین آینده بهتر برای دنیای فردا داشته باشد کافیست.
در این تفکر نه تعصبات نژادی راه دارند و نه خودخواهی حقیر زمینی برای به دنیا آوردن کودکی با کد ژنتیک خود .
سلام
تمام این اما ها و آیا ها قابل تامله
خرسندم که نکته بینانه به این مهم نگرش داشته و این چنین سوالات تفکر بر انگیزی را مطرح کردید
یقینا ابتدا با ید زیر ساخت فراهم شود و بعد این اتفاقات رقم بخورد.نه تنها در این حوزه بلکه
در خیلی موارد مشابه نیز به این نتیجه می رسم که در کلان مدیریتی کشور ما ابتدا کاری انجام شده
و بعد بررسی میشه که آیا درست بوده یا نه.
عموما در 8 سال گذشته متوجه شدیم که بهای تصمیمات اشتباه و احساسی چقدر تاوان دارد.
پیروز باشید
نیما حکیمی
nima hakimi
d.m of wac
باسلام و احترام
جناب آقای نصیری حقیقتا بحث به این سادگی هم که مطرح فرمودین نیست اتفاقا بحث بسیار خوبی هست که جای صحبت هم داره البته مستدل و منطقی و بدون جهت گیری های سیاسی و احیانا تعصبات عقیدتی
http://www.mashreghnews.ir/fa/news/135002/%D8%A7%D9%81%D8%B2%D8%A7%DB%8C%D8%B4-%D8%AC%D9%85%D8%B9%DB%8C%D8%AA-%D9%81%D8%B1%D8%B5%D8%AA-%DB%8C%D8%A7-%D8%AA%D9%87%D8%AF%DB%8C%D8%AF-%DA%86%D8%B1%D8%A7-%D8%BA%D8%B1%D8%A8-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%DA%A9%D8%A7%D9%87%D8%B4-%D8%AC%D9%85%D8%B9%DB%8C%D8%AA-%D8%B1%D8%A7-%D8%AA%D9%88%D8%B5%DB%8C%D9%87-%D9%85%DB%8C-%DA%A9%D9%86%D8%AF