یکی از چیزهایی که این روزها و مخصوصاً در فضای کسبوکار، زیاد شنیده میشود واژه «کوچینگ» -coaching- است.
در توضیحات صفحه اینستاگرام، در کارت ویزیتها، در پروفایل شبکههای اجتماعی و …
من فلانی هستم، کوچ کسبوکار ؛ لایف کوچ؛ کوچ تحول فردی و ….
اما این کوچ و کوچینگ به چه معناست؟
اجازه بدید با یک سوال شروع کنیم:
اگر مشکلی در کسبوکار یا زندگی شخصی شما ایجاد شود، چه کار میکنید؟
اولین کار این است که خودمان بنشینیم و فکر کنیم.
ببینیم چه راهحلهایی داریم و با بررسی محاسن و مضرات هر راهحل، یکی را انتخاب کنیم.
اما این کار، به چند دلیل ممکن است برایمان کمی سخت باشد:
- نداشتن اطلاعات کافی
- استرس زیاد
- درگیر شدن با مسئله و توان ذهنی کمتر
راه مکمل بعدی، کمک گرفتن از افراد متخصص است؛ مثل یک مشاور خوب.
بنابراین باید به دنبال مشاوری بگردیم که نسبت به موضوع مورد نظر ما، آشنایی و تخصص کافی داشته باشد.
مسئله را با او مطرح میکنیم و راهکار میگیریم و تمام.
اما یک راه دیگر هم کمک گرفتن از فرد دیگری به نام «کوچ» است. بر خلاف مشاور، کوچ حتی راهکار هم نمیدهد؛ ولی مشکل ما حل میشود!
چطوری؟ با ما همراه باشید…
معنی کوچ و کوچینگ
داستانهای مختلفی برای ریشۀ کلمه کوچینگ هست. حتی بعضیها میگویند این واژه ایرانی است و از کوچ کردن (جابجایی محل عشایر) سرچشمه میگیرد!
ولی ریشه محکمتر کوچینگ را به نام کالسکههایی نسبت میدهند که افراد را از نقطه A به نقطه B میرسانده و میگویند کُوچ (Coach) کسی است که کمک میکند افراد از نقطه A به نقطه B برسند.
کالسکهچی یا کوچ، قضاوتی در مورد مبدأ و مقصد ندارد. کار او کمک به مسافر برای رسیدن به مقصد است و همین کار را انجام میدهد.
اما چیزی که با شنیدن واژه «کوچ» برای ما آشناتر است، شاید همان کوچها و مربیهای ورزشی باشند. مربیهایی که به افراد کمک میکنند بهترین بازیِ خودشان را بروز دهند.
در فارسی، معنی خیلی خوبی برای کوچینگ نداریم. خیلیها «کوچ» را «مربی» و «کوچینگ» را «مربیگری» عنوان میکنند. اما اعتقاد کلی این است که مربیگری ورزشی با کوچینگ زندگی و کسبوکار، متفاوت است و نباید آنها را هممعنی دانست.
ترجمۀ دیگر و شاید بهتری از کوچینگ، «ره یاری» است. به معنی یاریرساندن در راه.
و اجازه بدهید برای اینکه درگیر واژهها نشویم، کوچینگ را همان کوچینگ و کوچ را همان کوچ صدا بزنیم!
کوچینگ چیست؟
بعد از بررسی معانی مختلفی که از جابجایی و مربیگری ورزشی نشأت میگرفت، شاید تعریفی ساده و امروزی برای کوچینگ، این باشد:
کوچینگ، فرایندی است که در آن، یک نفر (مراجعهکننده = مُراجِع = کوچی) در مورد موضوع، دغدغه یا مشکلی مشخص، با شخص دیگری (کوچ) گفتگو میکند و با راهنماییهای کوچ، به راهکاری که ویژۀ خودش هست، میرسد.
ویکیپدیا، کوچینگ را اینگونه تعریف میکند:
کوچینگ نوعی برنامۀ توسعه است که در آن یک فرد با تجربه (کوچ) ، مراجع یا یادگیرنده را با آموزشها یا راهنماییهایش، تا رسیدن به یک هدف شخصی یا حرفهای، حمایت میکند.
تعریف فدراسیون بینالمللی کوچینگ:
کوچینگ، یک همکاری و مشارکت بین کوچ و مراجع است؛ که در طی آن، مراجع با استفاده از تفکر عمیق و خلاقیت خود، تواناییهای شخصی و حرفهای خود را افزایش میدهد
تعریف ساده کوچینگ به زبان خودمانی
کوچینگ، در سادهترین شکل، یک گفتگوی دو نفره بین کسی است که مشکلی دارد و شخص دیگری که مهارتهای کوچینگ را بلد است.
در طی این گفتگو و با کمک سوالات و تکنیکهای کوچ، کسی که مشکلش را بیان کرده، راهحلهای مختلفی را کشف و از بین آنها، بهترینشان را انتخاب و اجرا میکند.
در فیلم زیر، ندا مفاخری، کوچ بینالمللی، با زبانی ساده این فرایند را توضیح میدهد:
کوچ کیست و چه کار میکند؟
کوچ، کسی است که به مهارتهای کوچینگ مسلط است و با تجربیاتی که در این زمینه دارد، به دیگران کمک میکند تا راهکار ویژۀ خودشان را پیدا کنند.
کوچ، راهکار را نمیداند و اگر بداند هم جایز به گفتن نیست.
کوچ، فقط راهنما است و وظیفه دارد ذهن مراجع را برای پیدا کردن راهحل، آماده کند.
این آمادهسازیها و روشن کردن مسئله، با پرسیدن سوالات مختلف و شنیدن فعالانه شکل میگیرد.
کوچ قاضی نیست. کارآگاه است. تحقیق میکند، سوال میپرسد، جمعبندی میکند و نتیجه را تحویل مراجع میدهد تا خودش قضاوت و تصمیمگیری کند.
کوچینگ برای چه موضوعاتی کاربرد دارد؟
برای هر موضوعی که با مشکل، دغدغه و یا سوالی مواجه شده باشیم، میتوانیم از کوچینگ برای پیدا کردن راهحل کمک بگیریم.
مسائل خانوادگی، مشکلات کسبوکار، دغدغههای فکری، توانمندسازی و توسعه فردی، درآمد بیشتر، … و هر چیزی که ذهنتان را درگیر کرده است، میتواند موضوع مناسبی برای جلسات کوچینگ باشد.
یکی از اصول مهم کوچینگ این است که مراجع، بهترین شخصی است که راهکارها را میداند و طی فرایند کوچینگ، باید به او کمک کرد که خودش، مشکل و راهحل را شناسایی کند.
بنابراین، تکنیکها و اصولی که استفاده میشود، یکی است و موضوعات مختلفی میتوانند در این جلسات مطرح شوند.
کوچینگ برای رهبران؟
کوچینگ کجا کاربرد ندارد؟
اگر با مسئلهای تخصصی مواجه هستید که هیچ سررشتهای در آن ندارید، باید به متخصص این کار مراجعه کنید که میتواند مدرس یا مشاور باشد.
مثلاً برای انجام کارهای مالی شرکت، نیاز دارید که از کسی که قوانین را میداند و با کارهای مالی و مالیاتی آشنا است، کمک بگیرید و کوچینگ در این زمینه کمکی به شما نمیکند.
آیا کوچ، هرچیزی را میداند؟ همه چیزدان است؟!
سوال مهمی که پیش میآید این است که مگر کوچ، همه چیز را میداند که بتواند در حل همه مشکلات کمک کند؟
پاسخ منفی است. اصلاً مگر کسی را داریم که همه چیز را بداند و تجربه کرده باشد؟
رویکرد کوچینگ این است که هیچکس به اندازه خود شمایی که با مشکل مواجه شدهاید، شایستگی و توانایی پیدا کردن راه حل را ندارد. هیچکس به اندازه شما، با ابعاد مختلف قضیه آشنا نیست. و هیچکس نمیتواند وضعیت شما را تصور یا تجربه کند که بتواند راهکار مشخص و دقیقی برای آن بدهد.
اینجاست که کوچ، با مهارتهایی که دارد، ذهن و افکار شما را ساماندهی میکند و خودتان به راهحلهایی میرسید که برای شرایط شما، بهترین است.
البته تجربه نشان داده که تجربه، نقش بسیار مهمی در کنار مهارتهای کوچینگ بازی میکند و نباید از تجربیات کوچ غافل شد. بنابراین پیشنهاد میکنیم از کوچی استفاده کنید که ضمن داشتن تجربیات جلسات مختلف کوچینگ، تجربیاتی هم در زمینه مورد نظر شما داشته باشد. البته واجب نیست؛ مستحب است!
انواع مهارتهای کوچینگ چیست؟
میگویید کوچ، مهارتهایی دارد که میتواند جواب هر سوالی را پیدا کند! اینها چه مهارتهایی هستند؟!
البته کوچ جواب سوالات را پیدا نمیکند، خود مراجع یا کوچی، به پاسخهای مناسبش میرسد. کوچ، فقط یاریگر او در مسیر یافتن پاسخها است. و این مهارتهای کوچینگی، مهارتهای عجیب و غریب یا مخفیانهای نیستند!
مهارتهای کوچینگ، مهارتهایی انسانی هستند که همه ما باید داشته باشیم.
این مهارتها چیز عجیبی نیستند. ولی یک کوچ، با تمرینهای مداوم یاد میگیرد که چطور از همین مهارتهای پایه کوچینگ، در رساندن مراجع به هدف، استفاده کند.
بعضی از این مهارتها را ببینیم:
مهارتهای پایه کوچینگ:
- شنیدن موثر
- پرسشگری
- ارتباط موثر
- همدلی
- بازتاب و انعکاس
- تشخیص باورهای بازدارنده
- حضور فعال
- قضاوت نکرن
- بازخورد دادن
- راهکار ندادن
کوچینگ چطور کار میکند؟ روال جلسات کوچینگ چگونه است؟
در جلسات کوچینگ، مراجع یا کوچی، مشکلش را بیان میکند و کوچ، با پرسیدن سوالاتی، مسئله را بازتر میکند. کوچ، به دقت به صحبتهای مراجعش گوش میکند تا بتواند ریشهها و روندهایی را شناسایی کند.
کوچ، بدون قضاوت و دخالت دادن تجارب شخصیاش، و با استفاده از سوالات و تکنیکهای متنوع، از هوشیاری و آگاهی قدرتمند مخاطب برای رسیدن به پاسخهای مختلف، استفاده میکند.
خیلی از اوقات، همین گفتگوها، کار خودشان را میکنند و درها و راههای جدیدی برای مراجع باز میشود.
و در نهایت، کوچ، راهحلها را جمعبندی کرده و با همراهی کوچی، راهحل مناسب انتخاب و اجرایی میشود.
مدرس، مشاور، منتور و یا کوچ ؟
فرق کوچینگ و مشاوره
فرض کنید شما در کسبوکار خودتان به مشکلی برخوردهاید. میتوانید پیش مشاوری بروید که تجربه کافی در موضوع مورد نظر شما داشته باشد. از او راهکار میگیرید و احتمالاً اجرا میکنید. اما موفقیت شما، به عوامل مختلفی مثل تجربه مشاور، تناسب راهحل با شما و مشکلتان، علاقه، انگیزه و توانایی شما برای اجرای راهکار و … وابسته است.
مثلاً اگر مشاور شما، تجربه کافی در این زمینه نداشته باشد، شاید نتواند راهکار خوبی بدهد.
و یا اینکه اگر مشاور، راهکاری عالی بدهد ولی شما به دلایل شخصی، توان اجرای آن را نداشته باشید، باز هم طعم موفقیت را نخواهید چشید.
در مشاوره، انتظارمان این است که مشاور، راهکار ما را بداند و ارائه کند. برای خیلی از کارها هم قطعاً باید از حضور مشاور کمک بگیریم. مثلاً اگر در مسائل مالی، حقوقی و قانونی، اطلاعاتمان کافی نباشد، قطعاً به مشاور حرفهای نیاز خواهیم داشت.
اما برخلاف مشاوره که دانش و تجربۀ مشاور در آن، بسیار مهم است، در کوچینگ، لازم نیست کوچ، تجربهای در موضوع مورد نظر ما داشته باشد. چرا که اصلاً قرار نیست کوچ مشکل ما را حل کند! مشکل ما با همراهی کوچ و توسط خود ما حل خواهد شد.
بهعنوان مثال، وقتی صاحب یک کسبوکار، در نحوه مدیریتش به مشکلی برخورد کرده، خودش از هر شخص دیگری شرایط را بهتر درک میکند. او این سازمان را از هر شخص دیگری بهتر میشناسد و به تواناییها و ویژگیهایش خودش، آگاهی دارد.
بنابراین با همراهی یک کوچ با تجربه، میتواند به راهکارهایی برسد که مختص اوست.
مثلاً ممکن است در همین مشکل، مشاور بگوید که باید نیرویی که با تو مخالفت کرده را اخراج کنی.
ولی در جلسۀ کوچینگ، به راهکاری برسد که ارزشمندتر بوده و تبعات تصمیمهای دیگر را هم نداشته باشد.
برخلاف مشاوره که دانش و تجربۀ مشاور در آن، بسیار مهم است، در کوچینگ، لازم نیست کوچ، تجربهای در موضوع مورد نظر ما داشته باشد. چرا که اصلاً قرار نیست کوچ مشکل ما را حل کند! مشکل ما با همراهی کوچ و توسط خود ما حل خواهد شد.
تفاوت کوچینگ و منتورینگ
منتورینگ را میتوان همان «استاد-شاگردی» دانست. استادی که تجربه خوبی در موضوعی مشخص دارد و شاگردی که میخواهد از تجربیات استاد یاد بگیرد تا رشد کند. استاد، آموزش میدهد، انگیزه میدهد و هر جا شاگرد خطا کند، به او تذکر میدهد.
کوچینگ اما استاد و شاگردی نیست. در کوچینگ، الزاماً کوچ، فرد با تجربهتر نیست. در کوچینگ، آموزش و قضاوتی در کار نیست. فرایند کوچینگ به مراجع کمک میکند تا خودش راهش را پیدا کند و حتی نسخهاش را خودش بنویسد!
فرق مدرس و کوچ
مدرس، یک مطلب را آموزش میدهد. آن هم با روشی که قرنها است متداول است. از بیرون به درون.
مدرس یک مطلب را با روشهای مختلفی مثل بیان داستان و مثال و … ، بیان کرده و آموزش میدهد.
کوچ اما آموزش نمیدهد و به جای آن، با سوالاتش کاری میکند که خودِ مراجع، به چیزی که میخواهد دست پیدا کند.
مراجع در جلسات کوچینگ، یاد میگیرد، اما تجربه یادگیریاش درونی است و به همین دلیل ماندگار خواهد بود.
میتوان به این روش گفت: یادگیری از تجربه.
مقایسه مشاوره، منتورینگ، تدریس و کوچینگ
مشاوره | منتورینگ | تدریس | کوچینگ | |
---|---|---|---|---|
ارائهدهنده | مشاور با تجربه | – استاد با تجربه – | – مدرس – | کوچ ماهر |
نحوه آموزش | بیرونی | بیرونی | بیرونی | درونی |
ارائه راهکار | دارد | دارد | دارد | ندارد |
قضاوت | دارد | دارد | دارد | ندارد |
موضوع | محدود | محدود | محدود | نامحدود |
فعالیت مراجع | کم | متوسط | متوسط | زیاد |
تعداد جلسات | متوسط | زیاد | متوسط | کم |
احتمال اجرایی شدن | کم | متوسط | کم | زیاد |
مثالهایی برای مقایسه مشاوره، منتورینگ و کوچینگ
تصویر کنید بهعنوان مدیر یک کسبوکار، میخواهید فروش سازمان را بیشتر کنید.
- مشاور، کارهایی که انجام دادهاید را بررسی میکند و خیلی شفاف میگوید که باید این کارها را انجام دهید.
- منتور، برنامهای که ریختهاید را نگاه میکند، شاید آن را اصلاح کند و در جلساتی با تیم، ضمن آموزش روشها و بیان تجربیاتش، پیشرفتها و مشکلات را بررسی کرده و راهکارهایی بیان میکند.
- کوچ، سراغ ریشهها میرود. کارهایی که انجام شده، الگوهای موفق قبلیتان، بررسی راهکارهایی که الان دارید، بررسی تناسب آنها با شما و در آخر، کمک به انتخاب بهترین راهکار.
حالا تصور کنید همان جناب مدیر هستید و یکی از نیروهایتان، کلافهتان کرده است:
- مشاور منابع انسانی، سابقه کارمند مورد نظر را بررسی میکند. احتمالاً موارد دیگری هم در پروندهاش پیدا کند که دلیل خوبی برای اخراجش داشته باشید! تبعات و روش قانون اخراج را به شما میگوید و شاید خودش حکم اخراج شما را به همکارتان بدهد.
- اگر منتور داشته باشید، ممکن است به جای شما با همکارتان صحبت کند و احتمال دارد این بار هم با ریشسفیدی و وساطت او، مشکل برطرف شود.
- کوچ، ریشه مشکل شما و ریشه اخلاق همکارتان را بررسی میکند. از کی این مشکلات ایجاد شدهاند؟ چه زمانهایی با هم خوب بودهاید و … و در آخر معلوم نیست به چه نتیجهای میرسید ولی هر تصمیمی که بگیرید، قطعاً با لحاظ کردن جوانب مختلف خواهد بود و انتخابی است که مناسب شرایط شما است؛ و نه یک حکم از پیش صادر شده.
این بار تصور کنید که در ارتباط با فرزندتان، مشکل دارید.
- مشاور خانواده، در مورد شرایط سنی فرزندتان و حال و هوایی که دارد، برایتان میگوید و راهکارهایی برای ارتباط بهتر با فرزندان این سنی، به شما میدهد.
- اگر بتوانید استادی را پیدا کنید که با شما ارتباط نزدیکی داشته باشد و فرزندتان هم به خوبی بشناسد، اگر تخصصش را داشته باشد، راهکارهایی به شما خواهد داد.
- کوچ، نیازی به شناخت شما و فرزندتان ندارد. از گذشتهتان میپرسد و زمانهایی که اوضاع خوب بوده است. با شما همراه میشود و در حین گفتگو، خودتان به راهکارهایی میرسید که حتی شاید در هیچ کتابی ننوشته شده باشد ولی برای شما جواب میدهد.
کوچینگ چه فایدهای دارد؟
مؤسسه Manchester Consulting با بررسی مراجعین ۱۰۰ کوچ نشان داد که:
مراجعین کوچینگ، ۶ برابر هزینهای که برای جلسات کوچینگ انجام دادهاند، توانستهاند به منافع مالی دست پیدا کنند.
همچنین در افزایش عملکردشان به موضوعات زیر اشاره کردهاند:
- افزایش راندمان وبازدهی: ۵۳ درصد
- افزایش کیفیت محصولات: ۴۸ درصد
- افزایش توان و قدرت سازمان: ۴۸ درصد
- بهبود روابط سازمانی: ۷۷ درصد
- بهبود رابطه میان سرپرست و کارکنان: ۷۱ درصد
- بهبود کار تیمی: ۶۷ درصد
- افزایش رضایت کاری: ۶۱ درصد
واقعاً کوچینگ جواب میدهد؟
با نگاهی به جدول مقایسه مشاوره، منتورینگ و کوچینگ، شاید به این نتیجه برسیم که کوچینگ، نه آموزشی میدهد و نه راهکاری. پس چه فایدهای دارد؟
نگاه کوچینگ اینگونه است که مراجع، بهترین کسی است که میتواند از دل مشکلات، راهحل مخصوص خودش را شناسایی کند.
بنابراین یک کوچ حرفهای سعی میکند با راهنماییهای به موقع، سوالات هوشمندانه، شنیدن فعال، قضاوت نکردن، بازتاب دادن و ارائه بازخوردهای موثر، همراه مراجع پیش برود تا خودش راهکارش را پیدا کند.
و چون این راهکار، منحصربفرد و مخصوص همان مراجع است و توسط یک منبع درونی (مراجع) کشف شده است، احتمال اجرایی شدنش بسیار بالا است.
یکی از مهمترین تفاوتهای مشاوره و کوچینگ هم همین است.
مشاوره، راهکاری از بیرون میدهد و کوچینگ، باعث کشف راهکاری از درون خود مراجع میشود.
با همین چند سوال و فقط در یک جلسه به راهحل میرسیم؟!
اگر با روال کار و جلسات کوچینگ آشنا نباشید، شاید اینکه میتوان با مهارتهایی پایهای، پرسشگری و جمعکردن پاسخها به نتیجهای عالی رسید، کمی اغراقآمیز و یا حتی تخیلی باشند!
ولی کوچینگ، ساده و در عین حال، عالی است و واقعاً جواب میدهد.
بعضی وقتها در 15 دقیقه، یک مشکل حل میشود. بعضی موضوعات هم عمق یا پیچیدگی بیشتری دارند و ممکن است طی چند جلسه، حل شوند.
بنابراین تعداد یا ساعت مشخصی برای رسیدن به راهحل وجود ندارد.
حتی گاهی مشکل مراجع در جلسه کوچینگ باز میشود و بعد از جلسه، یکدفعه حل میشود. (راهکار مناسبی برایش پیدا میشود)
کوچینگ برای چه کسانی مفید است؟
اگر شخصی بخواهد چیز جدیدی یاد بگیرد، باید از معلم، کلاس، سمینار و یا کتابها استفاده کند. کوچ، با روش سنتی آموزش و از بیرون، چیزی را یاد نمیدهد.
ولی اگر قصد برطرف کردن مشکلی باشد، کوچینگ در هر زمینهای میتواند راهگشا باشد.
منتها چند شرط مهم برای مفید بودن جلسات کوچینگ است:
- مراجع بخواهد که تغییر کند.
- مراجع، کوچپذیر باشد.
- مراجع، به تعهداتش عمل کند.
اما نکته خیلی مهم، کوچپذیری یا کوچیبل بودن مراجع است. اگر کسی که وارد جلسه کوچینگ میشود، این ویژگی را نداشته باشد، کوچینگ، هیچ سودی برایش نخواهد داشت.
کوچینگ برای چه کسانی جواب نمیدهد؟
برای کسانی که کوچپذیر نباشند و اهل تغییر نباشند.
کوچپذیری یا کوچیبل بودن (Coach-able) یعنی چه؟
کوچ، فقط با کسانی میتواند کار کند که خودشان بخواهند. یعنی مثلاً اگر منِ کوچ، احساس کنم کسی نیاز به کوچ دارد، حق ندارم بدون اجازه او، وارد فرایند کوچینگ با او شوم. پس اولین شرط، خواستنِ مراجع است.
اما حتی اگر کسی خودش بخواهد وارد فرایند کوچینگ شود، باز هم یک شرط دیگر دارد. او باید «کوچِیـْبِل» یا «کوچپذیر» باشد.
یعنی او باید این فرایند را قبول کند.
باید بپذیرد که قرار نیست آموزش ببیند؛ بلکه قرار است مشارکت کند و در فرایند رسیدن به پاسخ یا هدف، همکاری کند.
مراجع باید بپذیرد که خودش بهترین فردی است که میتواند راهکار ها را پیدا کند و وقفهها و سوالات کوچ، جزئی از روال کار است.
مراجع باید به کوچش اعتماد کند تا ارتباط خوبی بین آنها شکل بگیرد.
اگر مراجع، گارد بگیرد، احتمال موفقیت، بسیار پایین خواهد بود. بنابراین خیلی مهم است که چه کسی را بهعنوان «کوچ» انتخاب میکنیم.
سلف کوچینگ یا خود مربیگری یعنی چه؟
سلف کوچینگ وقتی است که شما به فرایند، مهارتها و تکنیکهای کوچینگ مسلط باشید و بخواهید آنها را برای حل یکی از مشکلات یا دغدغههای خودتان به کار ببرید.
بنابراین در این فرایند، هر دوی کوچ و مراجع، یکی هستند. یکبار در نقش کوچ، خودمان را به چالش میکشیم و یکبار دیگر در نقش کوچی (مراجع) پاسخ میدهیم.
سلف کوچینگ، در کنار نیازش به مهارتهای کوچینگ، به شدت به قبولکردن و دوستداشتن خودمان نیازمند است. من باید بتوانم با خودم روراست باشم و همینطور جرأت پرسیدن سوالات سخت را از خودم داشته باشم. و در عین حال، خودم را قضاوت نکنم!
سلف کوچینگ، کار نسبتاً سختی است و به همین دلیل، معمولاً خود کوچها هم کوچ دارند و برای حل مسائلشان، به همکارانشان مراجعه میکنند.
برای اطلاعات بیشتر در مورد سلف کوچینگ یا خود مربیگری، لطفاً مطلب «خود مربیگری چیست؟» را بخوانید.
چرا اکثر آدمهای موفق کوچ دارند؟
اریک اشمیت در کتاب مربی تریلیون دلاری اذعان میکند که اگر کوچ نداشتند، شاید گوگل هیچوقت به موفقیتهای امروزیاش نمیرسید.
آقای بیل کمپل، کوچ اریک اشمیت (مدیرعامل سابق گوگل)، استیو جابز (مدیرعامل افسانهای اپل) و خیلی از بزرگان سیلیکون ولی، بودند و خدماتشان انقدر تاثیرگذار بوده که اریک اشمیت، کتابی را در مورد او نوشته است.
بیل گیتس (بنیانگذار ماکروسافت) میگوید همه به یک کوچ نیاز دارند. شاید بد نباشد توضیحات بیشتر را از زبان خود بیل گیتس بشنوید:
ورود فلسفه کوچینگ به فضاهای مختلف
روشهایی که کوچها استفاده میکنند، تقریباً وارد هر سیستم، نظام و اتمسفری شده است.
مثلاً میخواهید در مورد روشهای نوین تربیت فرزند تحقیق کنید، میبینید تقریباً بهترین روش تربیتی که کشورهای پیشرفته در حال حرکت به سمت آن هستند، مشابهت زیادی با تکنیکهای کوچینگ دارد!
میخواهید جدیدترین روشهای مذاکره را یاد بگیرید. میبینید که باز هم رد پای کوچینگ در این روشها قابل مشاهده است. (اشاره به کتاب هرگز سازش نکنید)
در آموزشهای نوین، مدارس پیشرو از تکنیکهای کوچینگ برای یادگیری بهتر بچهها استفاده میکنند و به سمت یادگیری از تجربه پیش میروند.
و این قصه ادامه دارد…
آیا لازم است خودمان کوچینگ را یاد بگیریم و یک کوچ حرفهای شویم؟
یادگرفتن کوچینگ، چیز خوبی است! حتی میتوانید با دید یک شغل به آن نگاه کنید (اطلاعات بیشتر در بخش بعدی آمده) .
اما برای اجرای بهتر امور زندگی و کاری، پیشنهاد میکنیم به جای کوچ شدن، نگاه کوچینگی را تمرین کنید.
یک مدیر، وقتی کوچینگ را یاد میگیرد، ارتباط خیلی بهتری با همکاران و مشتریانش خواهد داشت.
یک پدر یا مادر با یادگیری کوچینگ، ارتباط بهتری با سایر اعضای خانوادهاش خواهد داشت.
و برای یادگیری کوچینگ، لازم نیست حتماً یک کوچ حرفهای شوید. میتوانید در دورههای کوتاهمدتی شرکت کنید که با مفهوم بنیادینِ پشت نگاه کوچینگ و همینطور با تکنیکهایش بیشتر آشنا شوید.
مدیر در نقش کوچ
اگر بهعنوان یک مدیر، با نگاه، مهارتها و تکنیکهای کوچینگ آشنا شوید، ارتباط بهتری با اطرافیانتان (همکاران، مدیران دیگر، مشتریان و …) خواهید ساخت.
برای تبدیلشدن به مدیری که کوچ هم هست، علاوه بر مطالعه و یادگیری، به تمرینهای زیادی نیاز داریم. چرا که در مدیریت یاد گرفتهایم باید هر چیز را به دقت اندازهگیری کنیم؛ کار بدهیم و بازخواست کنیم. و حالا با رویکردی جدید مواجه میشویم که هرچند در ابتدا شاید کمی سخت باشد، ولی بازدهی بهتری دارد. کمی پایینتر، کتابی را در این زمینه معرفی میکنیم.
شغل کوچینگ
خیلی از جوانان، کوچینگ را بهعنوان شغل خود انتخاب کردهاند. اشکالی هم ندارد.
ولی این موضوع باعث شده تا با تعداد خیلی زیاد کوچهای جوان و بیتجربه مواجه شویم. حتی گاهی به شوخی میگویند که تعداد کوچها از تعداد مراجعین بیشتر شده!
پیشنهاد ما این است که افرادی وارد این حوزه شوند که تجربیات دیگری غیر از کوچینگ هم دارند.
شاید از آن تجربیات بصورت مستقیم در جلسات کوچینگ استفاده نکنند، اما این تجربیات، کمک میکنند که بهتر بشنوند و یاریگر مناسبتری باشند.
در کنار یادگیری اصول و تکنیکهای کوچینگ، تمرین و تجربه، نقش بسیار مهمی در تبدیل شدن به یک کوچ حرفهای بازی میکنند.
اگر شما هم علاقمند هستید که کوچینگ را بهعنوان شغلتان انتخاب کنید، میتوانید بخش راههای یادگیری کوچینگ را بخوانید.
راههای یادگیری و آموزش کوچینگ
برای یادگیری کوچینگ با دورههای آموزشی، میتوانید از راههای زیر اقدام فرمایید:
همچنین میتوانید کتاب بخوانید و یا تحقیقات آزادی در اینترنت داشته باشید.
معرفی کتابهای خوب در زمینه کوچینگ
- مدیر در نقش کوچ (ترجمه افشین محمد)
- عادت مربیگری (مایکل بونگی استانیر)
- مربیگری به سبک بازی درونی (تیموتی گالوی)
- کوچینگ، مربیگری درخشان
- کوچینگ زندگی (دکتر علی صاحبی)
- فنون و ابزارهای مربیگری در توسعه رهبری
- راهنمای کوچینگ (مربیگری) سازمانی (نازنین سخاوتی)
- آشنایی با کوچینگ (محبوبه مظاهری)
- مربی برتر (مایکل نیل)
- و دهها کتاب خوب دیگر …
بیزینس کوچینگ یعنی چه؟
بیزینس کوچینگ، یکی از شاخههای کوچینگ است که تمرکز اصلیاش روی کسبوکار مراجع است.
بنابراین اگر به بیزینس کوچ مراجعه کنید، احتمالاً با فردی مواجه خواهید شد که تجربیاتی در حوزه کسبوکار است و ادبیات کسبوکار را خوب میفهمد.
اما دورههایی هم به نام «بیزینس کوچینگ» وجود دارند که هدفشان آموزش مجموعه مهارتهایی است که استعدادها و پتانسیلهای بالقوۀ فرد را شکوفا میکند، تا بتواند در زندگی شخصی و حرفهای خود، کارایی و عملکرد بهتری داشته باشد.
کسی که دورههای بیزینس کوچینگ را میگذراند، میآموزد که با نگاه کوچینگ به بیزینس و کسبوکار خودش نگاه کند و مشکلات را با این نگاه، حل کند.
بهترین دوره بیزینس کوچینگ
در مطلب دیگری به معرفی دورههای بیزینس کوچینگ پرداختهایم که پیشنهاد میکنیم به آن هم نگاهی بیندازید:
ما در دوره بیزینس کوچینگ مدیران ایران، به موارد زیر میپردازیم:
- آموزش نگاه کوچینگی
- بهبود مهارتهای فردی
- توسعه مهارتهای کسبوکاری
- جلسات کوچینگ خصوصی
- حضور و بهرهمندی از گروه هماندیشی
هزینه جلسات کوچینگ
هزینه جلسات کوچینگ بسیار متنوع است. برای مدیران و مسائل آنها، این هزینه از ساعتی 1 تا 3 میلیون تومان، متغیر است. سطح نیاز مخاطب + دانش، تجربه و مهارت کوچ، عوامل تاثیرگذار در قیمت جلسات کوچینگ است.
گاهی به شوخی میگویند مشاورها حرف میزنند و پول میگیرند؛ ولی کوچها حرف زیادی هم نمیزنند و پول میگیرند!
شوخی درستی است! ولی خب… تاثیری که جلسات کوچینگ میگذارد، آنقدر هست که مراجعان سابق، همیشه با رضایت، جلسات بعدی را رزرو میکنند.
خدمات کوچینگ مدیران ایران
مدیران ایران می تواند خدمات کوچینگ (مربیگری حرفه ای) را برای شما یا سازمانتان انجام دهد.
مراحل کار بدین صورت است:
- اعلام درخواست از طرف شما (بصورت تلفنی، ایمیلی و یا تکمیل فرم زیر)
- بررسی وضعیت و جستجوی مشاور یا کوچ ِ مناسب
- برگزاری یک جلسه کوتاه برای آشنایی بیشتر طرفین و بررسی بیشتر وضعیت موجود (بصورت حضوری، اینترنتی و یا تلفنی)
- بستن قرارداد بین طرفین و دریافت خدمات مشاوره یا کوچینگ
درخواست جلسه کوچینگ
اگه احساس می کنید با یک مشکل جدی مواجه شده اید و می خواهید از شر آن خلاص شوید
و یا مشکل خاصی نیست، ولی فکر می کنید می توانید و باید بهتر و موفق تر از الان، عمل کنید
شما به یک کوچ نیاز دارید.
همین الان با یکی از روشهای زیر با ما تماس بگیرید تا در مورد موضوع مورد نظرتان کمی گفتگو کنیم.
و اگر به نتایج خوبی رسیدیم، میتوانیم جلسات بعدی را هماهنگ کنیم:
- تماس با تلفن ۴۴۸۴۱۹۹۱ – ۰۲۱
- ارسال پیام واتساپی برای شماره ۰۹۳۸۳۶۴۴۵۳۱
- ارسال ایمیل برای info@modiriran.ir
- تکمیل فرم زیر: