سرمایه اجتماعی چیست ؟
سرمایه اجتماعی را می توان تأثیر اقتصادی مؤلفه های فرهنگی یک سیستم اجتماعی دانست که در آن زیرمؤلفه هایی نظیر اعتماد، مشارکت داوطلبانه، هنجارهای حرفه ای، پاسخگویی و موارد مشابه باعث می شوند تا هزینه های مدیریتی نظیر نظارت و کنترل رسمی، رایزنی های مدیریتی، کندی ناشی از سیستم بوروکراتیک و موارد دیگر پایین آمده و امکان استفاده از زمان و سرمایه در جهت انجام فعالیتهایی با بهره وری بیشتر فراهم گردد.
سرمایه اجتماعی را می توان هم در بعد کلان اجتماعی و هم در سطح خرد و در سازمانها مورد بررسی قرار داد. چنانچه مدیران در سطوح مختلف با این مفهوم آشنایی پیدا کنند، می توانند با تقویت و بهره برداری مفید از آن بسیاری از هزینه های اجتماعی و سازمانی را کاهش داده و بر اساس آن اقدام به تغییرات ساختاری و فرآیندی در سیستم های اجتماعی نمایند.
سرمایه اجتماعی را می توان با استفاده از الگوهای مختلف اندازه گیری کرد. رویکرد اجتماعی به اندازه گیری آن، منجر به الگوهای مبتنی بر اندازه گیری کمی مؤلفه هایی نظیر اعتماد متقابل، شعاع اعتماد، تعاملات اجتماعی، مسئولیت پذیری، مشارکت داوطلبانه، کار تیمی و عضویت در نهادهای مدنی و حرفه ای؛ و رویکرد اقتصادی به آن منجر به الگوهایی برای اندازه گیری ارزش اقتصادی سرمایه اجتماعی گردیده است.
آنچه از نظر مدیریتی اهمیت دارد این است که در محیطهای حرفه ای و تخصصی، ایجاد نهادهای حرفه ای و استفاده از هنجارهای حرفه ای برای کنترل رفتار اعضای یک سیستم اجتماعی، می تواند موجب بهره وری بالاتر و زمینه ساز رشد و توسعه سیستم گردد. ا
ز این رو مدیران ایرانی می توانند با توجه به ظرفیت بالای تاریخی، دینی و سنتی موجود در فرهنگ ایرانی، با برنامه ریزی مناسب برای افزایش سرمایه اجتماعی و تقویت شبکه های اعتماد سیستم خود تلاش کرده و بر اساس آن زمینه توسعه اجتماعی و سازمانی را فراهم آورند. در این پژوهش سعی شده است که به چیستی سرمایه اجتماعی، ضرورت و اهمیت این سرمایه، ابعاد و انواع آن، تعاریف و نظریات مختلف درباره آن، شاخص ها و روش های اندازه گیری سرمایه اجتماعی، چگونگی ایجاد، حفظ و ذخیره سازی این سرمایه مهم و نیز نقش آن در رشد و توسعه کارآفرینی و اقتصاد جوامع اشاراتی گردد.
اخیراً سرمایه اجتماعی باعث ایجاد تئوری هایی شده که پایه ای برای سایر مطالعات مدیریت می باشد. بنابراین، این مفهوم یعنی سرمایه اجتماعی توجهات را در تحقیقات مربوط به مدیریت منابع انسانی به خود جلب نموده است.
این سرمایه از مفاهیم نوینی است که نقشی بسیار مهم تر از سرمایه فیزیکی و انسانی در سازمانها و جوامع ایفاء می کند و امروزه در جامعه شناسی و اقتصاد، و به تازگی در مدیریت و سازمان به صورت گسترده ای مورد استفاده قرار گرفته، که به پیوندها، ارتباطات میان اعضای یک شبکه به عنوان منبع باارزش اشاره دارد و با خلق هنجارها و اعتماد متقابل موجب تحقق اهداف اعضا می شود.
در غیاب سرمایه اجتماعی، سایر سرمایه ها اثربخشی خود را از دست داده و پیمودن راه های توسعه و تکامل فرهنگی و اقتصادی، ناهموار و دشوار می گردد. سرمایه اجتماعی عمدتاً مبتنی بر عوامل فرهنگی و اجتماعی بوده و شناسایی آن به عنوان یک نوع سرمایه، چه در سطح کلان و چه در سطح مدیریت سازمان ها و بنگاهها می تواند شناخت جدیدی را از سیستم های اقتصادی – اجتماعی ایجاد کند و به مدیران در هدایت بهتر سیستم یاری رساند. (علوی، ۱۳۸۰)
سرمایه اجتماعی و کارآفرینی
ویلکن (Wilken) 4 دسته از عوامل زیر را برای ظهور کارآفرینی مهم می شمارد (بیکر، ۱۳۸۲):
- عوامل اقتصادی: مانند مزیت های بازار و فراهم نمودن سرمایه
- عوامل غیراقتصادی: مانند مقبولیت کارآفرینی (فرهنگی)، تحرکات اجتماعی، امنیت و عواملی همچون طبقه اجتماعی و قدرت کنترل
- عوامل روانشناختی: مانند نیاز به موفقیت، انگیزه ها و مخاطره پذیری
- ترکیب عوامل تولید: به منظور ایجاد تغییر در تولید محصولات و خدمات
بیشتر تحقیقات صورت گرفته روی کارآفرینی از نوع تعیین ویژگی های شخصیتی کارآفرینان و از نوع ساختاری و موقعیت محیطی بوده است که به دلیل عدم توجه به شبکه روابط اجتماعی (سرمایه اجتماعی) یعنی عوامل غیراقتصادی، مورد انتقاد قرار گرفته است (Ulhoi, 2004). امروزه کارآفرینی از دید دانشمندان علوم اجتماعی فرآیندی است که در شبکه متغیری از روابط اجتماعی واقع شده است و این روابط اجتماعی می تواند رابطه کارآفرین را با منابع و فرصت ها، محدود یا تسهیل نماید (احمدپور، ۱۳۷۸). منظور از شبکه، مجموعه ای از تمامی افرادی است که از طریق روابط خاصی با یکدیگر در ارتباط هستند.
ماهیت سرمایه اجتماعی
سرمایه اجتماعی، مجموعه هنجارهای موجود در سیستم های اجتماعی است که موجب ارتقاء سطح همکاری اعضای آن جامعه گردیده و موجب پایین آمدن سطح هزینه های تبادلات و ارتباطات می گردد.
تحقیقات نشان می دهد که این پدیده تأثیر قابل توجهی در اقتصاد و توسعه کشورهای مختلف دارد. این سرمایه بر خلاف سایر سرمایه ها به صورت فیزیکی وجود ندارد، بلکه حاصل تعاملات و هنجارهای گروهی و اجتماعی بوده است.
سرمایه اجتماعی را می توان حاصل پدیده های ذیل در یک سیستم اجتماعی دانست که عبارتند از (علوی، ۱۳۸۰):
- اعتماد متقابل
- تعاملات اجتماعی
- گروههای اجتماعی
- احساس هویت جمعی و گروهی
- احساس وجود تصویر مشترکی از آینده
- کار تیمی
سرمایه اجتماعی، مجموعه هنجارهای موجود در سیستم های اجتماعی است که موجب ارتقاء سطح همکاری اعضای آن جامعه گردیده، و موجب پایین آمدن سطح هزینه های تبادلات می گردد. و یا به عبارتی دیگر، این مفهوم به پیوندها و ارتباطات میان اعضای شبکه به عنوان منبع باارزش اشاره دارد که با خلق هنجارها و اعتماد متقابل موجب تحقق اهداف اعضا می شود.
سرمایه اجتماعی واقعاً ایده نویی نیست. شرایطی که موجب شده است این مفهوم به گونه ای مطرح شود تا مردم به آن فکر کنند و اهمیت و فایده آن را تشخیص دهند، نو است.
اصطلاح «سرمایه» به ثروت انباشته، به ویژه آنچه برای تولید ثروت بیشتر به کار می رود، اطلاق می شود. کلمه «اجتماعی» در سرمایه اجتماعی نشان می دهد که منابع موجود درون شبکه های کسب و کار یا شبکه های فردی دارایی های شخصی محسوب نمی شوند و هیچ فردی به تنهایی مالک آنها نیست. این منابع درون شبکه های روابط قرار گرفته اند. اگر سرمایه انسانی آن چیزی باشد که انسان می داند (مجموع دانش، مهارت ها، و تجارب)، سرمایه اجتماعی روابطی است که انسان با کسانی که می شناسد برقرار می کند؛ یعنی اندازه، کیفیت و گوناگونی شبکه های کسب و کار و شبکه های ارتباطی شخصی که انسان در آن نقش دارد. اما، فراتر از آن، سرمایه اجتماعی به کسانی که انسان نمی شناسد نیز بستگی دارد، البته اگر به طور غیرمستقیم و به وسیله شبکه ها با آنها در ارتباط باشد.
مفهوم سرمایه نشان می دهد که سرمایه اجتماعی مانند سرمایه انسانی یا سرمایه اقتصادی ماهیتی زاینده و مولد دارد، یعنی انسان را قادر می سازد ارزش ایجاد کند؛ کارها را انجام دهد، به اهدافش برسد، مأموریت هایش را در زندگی به اتمام برساند، و به سهم خود به دنیایی که در آن زندگی می کند کمک کند.
پیشینه سرمایه اجتماعی
اصطلاح سرمایه اجتماعی را برای اولین بار «هانی فان» مربی جوان اصلاح طلب اجتماعی در اثری در سال ۱۹۱۶ به کار برد. او که احساس کرده بود زندگی اجتماعی به سوی انزوای خانواده و رکود اجتماع پیش می رود، با تأکید بر اهمیت تجدید حیات تعهد اجتماعی برای حفظ دموکراسی، اصطلاح سرمایه اجتماعی را وضع کرد. در توضیح او درباره سرمایه اجتماعی تقریباً عناصر اصلی تفسیرهای بعدی این اصطلاح به کار رفته است؛ اما ظاهراً مفهوم ابداعی او توجه سایر صاحب نظران را جلب نکرد و بدون اثر ناپدید شد.
«جین جاکوبز» در دهه ۱۹۶۰ برای تأکید بر ارزش جمعی پیوندهای دوستانه غیررسمی در کلان شهرهای مدرن از این اصطلاح استفاده کرد و در دهه ۱۹۷۰ گلن لوری، اقتصاددان، برای روشن کردن علل عدم دسترسی آفریقایی – آمریکایی ها به پیوندهای اجتماعی وسیع تر به عنوان یکی از موذیانه ترین میراث های برده داری و تبعیض نژادی از این اصطلاح بهره برد.
«پیر بوردیو» نظریه پرداز اجتماعی فرانسوی، در دهه ۱۹۸۰ سرمایه اجتماعی را به عنوان یکی از اشکال سرمایه مطرح کرد و سرانجام «جیمز کلمن»، جامعه شناس آمریکایی، این اصطلاح را در برنامه کار فکری خود، در اواخر ۱۹۸۰ قرار داد و (مانند هانی فان) برای روشن کردن محتوای آموزش و پرورش از آن استفاده کرد و از آن پس، بسیاری از دانشمندان موضوع سرمایه اجتماعی را مورد بحث و بررسی قرار دادند. در این زمینه نظریه های مختلف مطرح شده و پژوهش گران موضوع را بررسی و ارتباط آن را با سایر مسائل و موضوعات اجتماعی مطالعه کرده اند.
سرمایه اجتماعی اساساً در دهه ۱۹۹۰ مفهوم مهمی شد و در رشته های علوم اجتماعی بسیار مورد توجه قرار گرفت و در اسناد و گفتمان این رشته ها وارد شد و عده زیادی از جامعه شناسان، علمای سیاست و اقتصاددانان برای یافتن پاسخهای سؤالهای متعددی که در رشته های خود با آنها مواجه بودند، به مفهوم سرمایه اجتماعی متوسل شدند.
در حوزه سازمان و مدیریت نیز توجه صاحب نظران به نیازها و مسائل اجتماعی، از زمانهای گذشته، زمینه مساعدی برای گسترش مباحث سرمایه اجتماعی ایجاد کرده است.
تحلیل چستر «بارنارد» (۱۹۶۱ – ۱۸۸۶) از وظایف مدیر ناشی از رهیافت سیستم های اجتماعی است. او در جستجوی وظایف اصلی مدیر در یک سیستم است.
در مطالعات هاثورن (۱۹۳۲ – ۱۹۲۷) پس از آنکه یافته ها از توضیح روابط مورد انتظار بین شرایط کار و بهره وری بازماند، محققان به عوامل غیررسمی یا اجتماعی که ممکن بود کارگران را تحت تأثیر قرار داده باشد، توجه کردند. این مطالعات نشان داد که سازمان ها افزون بر جنبه اقتصادی، دارای جنبه های اجتماعی و احساسی نیز هستند و رعایت حرمت افراد و احترام به انسان به عنوان انسان، همان اندازه که اوقات استراحت، شرایط فیزیکی کار، یا حتی پول برای بهره وری اهمیت دارند، از اولویت برخوردارند.
دیدگاه داگلاس مگ گریگور (۱۹۶۴ – ۱۹۰۶) درباره ماهیت رفتار انسان به صورت دو مجموعه مفروضات نظریه x و نظریه y مطرح شده است. این دیدگاه مستلزم تفکراتی درباره استنباط ماهیت انسان است.
بلیک و مورتون در نظریه «شبکه مدیریت»، ضمن تشریح سبک های مختلف مدیریت، سبک مدیریت تیمی را مطلوب می دانند. این سبک مدیریت بر وابستگی متقابل و اعتماد و احترام بین مدیران و کارکنان در پی گیری اهداف سازمان تأکید دارد، بنابراین موجب موفقیت، بهره وری و کارایی بیشتر می شود.
کریس آرگریس بر یادگیری درباره «خود» و دیگران تأکید و اعتقاد دارد. تعهد به آموختن بر نوعی رابطه دلالت دارد که متضمن معنای مشترکی است و نه تنها احتمال ایجاد شرایط اعتماد، گشودگی و عزت نفس را در بردارد، بلکه شرایط مراوده اجتماعی عام را نیز ایجاد می کند.
با وجودی که اهمیت استفاده از این نظریه ها در سازمانها کم رنگ تر شده است، اما سازمانها هنوز می توانند به خود ببالند که «افراد بزرگترین دارایی آنها می باشند».
تعاریف سرمایه اجتماعی
تعریف سرمایه
اصطلاح سرمایه به ثروت انباشته، به خصوص آنچه برای تولید ثروت بیشتر به کار می رود، اطلاق می شود. سرمایه، موجودی پول، متعلق به یک فرد و یا مؤسسه است که ممکن است برای کسب درآمد و نه به قصد استهلاک آن، سرمایه گذاری شود.
سرمایه ثروتی است مولد، یا منبعی که شخص می تواند جهت ایجاد درآمد یا منابع اضافی دیگر به کار گیرد (Vogt, 1993). بوردیو سرمایه را کار انباشته، تعریف می کند. به نظر البرو اندیشه ای که در پس مفهوم اصلی سرمایه هست، حتی در معنای مالی اولیه اش، مفهوم ارزشی است که امکان دارد اساس ارزشهای آینده باشد (البرو، ۱۳۸۰). درک بوریو از سرمایه وسیع تر از معنای پولی سرمایه در اقتصاد است، سرمایه یک منبع عام است که می تواند شکل پولی و غیرپولی و همچنین ملموس و غیرملموس به خود گیرد (Anheier et al, 1995). بنابراین، به نظر بوردیو، سرمایه هر منبعی است که در عرصه خاصی اثر بگذارد و به فرد امکان دهد که سود خاصی را از طریق مشارکت در رقابت بر سر آن به دست آورد (Stone, 1998). وقتی واژه سرمایه را در عرصه های دیگر به کار می بریم چیزی دیرپا یا ماندگار را می رساند.
واژه سرمایه همچنین رساننده چیزی است که هویت خود را حتی پس از استفاده مکرر حفظ می کند. چیزی است که می توان بارها به کارش برد، نابودش کرد و به دست آورد، یا بهبود بخشید. پرسشهایی که طبیعتاً درباره سایر اشکال سرمایه پیش می آید عبارتند از اینکه:
چه خدماتی از طریق سرمایه حاصل می شود؟
چه کسی سرمایه را کنترل می کند، یا سرمایه کجا قرار می گیرد؟
خدمات سرمایه چگونه اندازه گیری و ارزیابی می شود؟ (Agren, 1999)
تعریف اجتماعی
ریشه شناسی کلمه “اجتماعی” در سرمایه اجتماعی به ما کمک می کند تا معنی سرمایه اجتماعی و تفاوت آن با سایر انواع سرمایه بهتر درک شود. کلمه “اجتماعی” (Social) یکی از گسترده ترین و کلی ترین صفات زبان انگلیسی است که به چیزهای متنوعی مانند انرژی، بیماری ها، بازاریابی و مانند آن اشاره می کند.
اسم این صفت، کلمه جامعه “Society” است که از کلمه لاتین “ُSocius” به معنای “دوست یا رفیق” مشتق شده است. چنین ریشه یابی نشان می دهد که اساساً کلمه “اجتماعی” از پدیده دوستی ناشی شده است و حاکی از دلبستگی شخصی، همکاری، یکپارچگی، احترام متقابل و احساس منفعت مشترک است. بیکر (۱۳۸۲)، اعتقاد دارد کلمه اجتماعی در سرمایه اجتماعی نشان می دهد که منابع موجود درون شبکه های کسب وکار یا شبکه های فردی دارایی های شخصی محسوب نمی شوند و هیچ فردی به تنهایی مالک آنها نیست. این منابع در دل شبکه های روابط قرار گرفته اند.
اگر سرمایه انسانی آن چیزی باشد که انسان می داند (مجموع دانش، مهارت و تجارب) پس دسترسی به سرمایه اجتماعی، به کسانی که یک فرد می شناسد بستگی دارد؛ یعنی اندازه، کیفیت و تنوع شبکه های کسب و کار و شبکه های ارتباطی شخصی انسان در آن مؤثر است؛ اما فراتر از آن، سرمایه اجتماعی، به کسانی که انسان نمی شناسد نیز بستگی دارد. البته، اگر به طور غیرمستقیم و به وسیله شبکه ها با آنها در ارتباط باشند.
تعاریف سرمایه اجتماعی
آنچه بر ابهامات فراوان پیرامون این تئوری (سرمایه اجتماعی) می افزاید، تعاریف متعدد در حوزه های گوناگون توسط افراد مختلف است.
مجموعه ای از تعاریف که توسط بانک جهانی منتشر شده است:
بوردیو Bourdieu: مجموعه منابع بالقوه یا بالفعلی که با عضویت در شبکه پایایی از روابط کم و بیش نهادینه شده از آشنایی یا شناخت متقابل، به دست می آید.
پوتنام Putnam: اجزاء اصلی سازمان اجتماعی، مانند اعتماد، هنجارها و شبکه های که می توانند کارآیی اجتماعی را با تسهیل کنشهای هماهنگ بهبود دهند.
گروتارت و ون باستلار Grootaert & Van Bastelaer: نهادها، روابط، نگرشها، ارزشهایی که تعاملات بین اشخاص را مدیریت کرده و به توسعه اجتماعی و اقتصادی کمک می نمایند.
ببینگتون Bebbington: روابطی که اشخاص در آن سرمایه گذاری می کنند و جریانی از منافع را به وجود می آورند.
فافچمپس Fafchamps: یک شبکه از پدیده اجتماعی مرتبط (بویژه نقشی که روابط بین فردی، عضویت در کلوپ ها و شبکه های اجتماعی، در تبادل اجتماعی کارآمد بازی می کند).
رابینسون و سیلس Robinson and Sils: احساس همدردی، نگرانی، همدلی، احترام، حس اجبار و اعتماد یک شخص یا گروهی به شخص یا گروهی دیگر.
اوستروم Ostrom: سرمایه اجتماعی دانش، ادراک، هنجارها، قوانین و انتظارات مشترک درباره الگوهای تعاملات است که گروهی از افراد در برخورد با مسأله های غامض اجتماعی، موقعیتهای عمل جمعی با خود به سازمان می آورند … افراد بایستی روشهای تقویت انتظارات و اعتماد متقابل را جهت غلبه بر وسوسه های کوتاه مدت ناخوشایند پیدا نمایند.
علاوه بر تفاوتهای موجود در تعاریف، تفاوتهای اساسی و عمیقی نیز در دیدگاه های گوناگون وجود دارد که سه مورد از آنها به طور خاص شامل سطح تحلیل، کاربردهای هنجاری و برتری مزایا می باشند.
۱ – تفاوت بر مبنای سطح تحلیل
محققان برای تشریح سرمایه اجتماعی از سطوح تحلیل متفاوتی استفاده می کنند. به طور نمونه فوکویاما Fukuyama سرمایه اجتماعی را ویژگی ملت ها یا نواحی جغرافیایی، و پونتام آن را ویژگی اجتماعات، برت Burt آن را ویژگی شبکه های فردی و بیکر Baker سازمان ها در تعاملاتشان با دیگر سازمان ها و بلیویو Belliveau و همکارانش سرمایه اجتماعی را به منزله ویژگی عاملین فردی می دانند.
۲ – تفاوت بر مبنای کاربردهای هنجاری
تفاوت دیگر بین محققان، در استفاده از جنبه های هنجاری سرمایه اجتماعی است، که به طور ضمنی در تئوریهای گوناگون بیان می گردد. تگرشهای متفاوت به سرمایه اجتماعی به صورت های متنوعی بر شدت، فراوانی یا کارایی در تعاملات اجتماعی تاکید می نماید.
۳ – تفاوت بر اساس مزایای اصلی
سومین تمایز در رویکردهای متفاوت به سرمایه اجتماعی، به مزایای سرمایه اجتماعی و اینکه چگونه این مزایا در میان یک واحد اجتماعی توزیع می شوند، می پردازد. تفاوتهایی در میزان مستقیم بودن این مزایا وجود دارد. کلمن (۱۹۹۰) و فوکویاما (۱۹۹۵) بر جنبه «منفعت عمومی» public good سرمایه اجتماعی تاکید می نمایند و فرض می کنند که هنگامی که یک جامعه یا گروه از نظر میزان سرمایه اجتماعی در سطح بالایی هستند، مزایایی شامل حال افراد نیز می شود.
اما تئوریسین های شبکه ای مانند برت (۱۹۹۴) و محققانی از قبیل بلیویو و همکارانش (۱۹۹۰) و لین و همکارنش lin et al (1981) بر راه هایی که افراد به طور مستقیم از سرمایه اجتماعی خودشان سود می برند، تأکید می نمایند.
نظریه ها و تئوری های سرمایه اجتماعی
رز (Rose) در سال ۱۹۹۹ تحلیلهای سرمایه اجتماعی را به سه نگرش گوناگون تقسیم می نماید:
۱ – تئوریهای موقعیتی situation theories: در این تئوریها سرمایه اجتماعی به صورت ابزاری و موقعیتی تعریف می شود، و از شخصی به شخص دیگر و موقعیتی به موقعیت دیگر متفاوت است.
۲ – نگرش روانشناسی اجتماعی social psychological approach: در این نگرش، سرمایه اجتماعی مجموعه عقاید و هنجارهای فرهنگی است.
۳ – تئوری فرهنگی culture theory: فرهنگ، منبع اعتماد و همکاری است. سرمایه اجتماعی در میان افرادی که متعلق به یک فرهنگ هستند، همگن است و همچنین از موقعیتی به موقعیت دیگر باثبات است. این امر بیانگر این است که مشخص نمودن سرمایه اجتماعی برای یک کشور خاص بسیار ساده است (Svendsen, et al, 2002).
فلورا (۱۹۹۹) معتقد است که سرمایه اجتماعی را می توان حاصل پدیده های زیر در یک سیستم اجتماعی دانست:
- اعتماد متقابل
- تعاملات اجتماعی
- گروه های اجتماعی
- احساس هویت جمعی
- احساس وجود تصویری مشترک از آینده
- کار تیمی
یکی از مفاهیم مفید در تبیین سرمایه اجتماعی، مفهوم “شبکه اعتماد” است، شبکه اعتماد، بیانگر این مطلب است که افراد بر اساس اعتماد متقابل به یکدیگر؛ از اطلاعات، هنجارها و ارزش های یکسانی در تبادلات فی مابین خود استفاده می کنند.
مفهوم مفید بعدی در سرمایه اجتماعی، “شعاع اعتماد” است که به معنای میزان گستردگی دایره همکاری و اعتماد متقابل اعضای یک گروه است.
هانی فان اولین کسی است که اصطلاح سرمایه اجتماعی را در مقاله خود به نام «مرکز اجتماعی مدرسه روستایی» به کار برد و تعریف زیر را برای آن ارائه داد:
«در استفاده از عبارت سرمایه اجتماعی به جز جنبه نمادین آن، من به باور معمولی نسبت به اصطلاح سرمایه هیچ اشاره ای ندارم. دارایی واقعی یا دارایی شخصی یا نقدینه بی روح مورد نظر من نیست. در عوض، برای کسانی که چنین دارایی نامحسوسی را در زندگی ایجاد می کنند و برای بیشتر مردم در زندگی روزانه، حسن نیت، دوستی، همدلی متقابل و مراوده اجتماعی میان گروهی از افراد و خانواده هایی که یک واحد اجتماعی را می سازند و اجتماع روستایی که مرکز منطقی آن مدرسه است، اهمیت پیدا می کند».
جین جاکوبز که به عنوان بنیانگذار شهرسازی جدید شناخته شده است، سرمایه اجتماعی را شبکه پیچیده ای از روابط انسانی می داند که در طول زمان، ایجاد و هنگام نیاز موجب حمایت دوجانبه می شود تا نسبت به امنیت خیابانها اطمینان به وجود آورد و حس مسئولیت شهروندی را پرورش می دهد.
از نظر پیر بوردیو سرمایه اجتماعی مجموع منابع واقعی یا بالقوه ای است که در نتیجه شبکه بادوامی از روابط کم و بیش نهادی شده – آشنایی و شناخت متقابل – به وجود می آید. به عبارت دیگر، سرمایه اجتماعی با عضویت در یک گروه مرتبط است و برای هر یک از اعضای خود، با حمایت سرمایه جمعی خودشان اوراق هویتی که موجب سرافرازی آنان می شود، ایجاد می کند. این روابط تنها در وضعیت عملی، در مبادلات مادی و یا نمادین که به حفظ آنها کمک می کند می تواند وجود داشته باشد. این روابط همچنین از نظر اجتماعی با استفاده از یک نام مشترک (نام یک خانواده، یک طبقه، یک قبیله، یا یک ملت، یک حزب و مانند آن)، و از طریق مجموعه ای از اعمال نهادی به طور همزمان برای شکل دادن و آگاه کردن کسانی که در معرض این روابط قرار دارند ایجاد و تضمین می شوند.
براساس نظر کلمن، سرمایه اجتماعی با کارکردش تعریف می شود. سرمایه اجتماعی شیء واحدی نیست، بلکه انواع چیزهای گوناگون است که دو ویژگی مشترک دارند:
الف) همه آنها جنبه ای از یک ساخت اجتماعی را در برمی گیرند و کنشهای معین افراد درون ساختار را تسهیل می کنند.
ب) مانند شکل های دیگر سرمایه، مولد است، و دستیابی به هدفهای معینی را که در نبودن آن دست یافتنی نخواهد بود، امکان پذیر می سازد.
رابرت پوتنام در آثار مختلف “کم و بیش” سرمایه اجتماعی را به عنوان شبکه های اجتماعی، هنجارهای ارتباط متقابل و اعتماد ناشی از آن تعریف کرده است.
در واقع او در تعاریف خود به روابط میان افراد و منابع اجتماعی که چنین ارتباطاتی ایجاد می کنند توجه دارد.
فرانسیس فوکویاما سرمایه اجتماعی را به عنوان مجموعه معینی از هنجارها یا ارزشهای غیررسمی تعریف کرده است که اعضای گروهی که همکاری و تعاون میانشان مجاز است، درآن سهیم اند. مشارکت در ارزش ها و هنجارها به خودی خود باعث تولید سرمایه اجتماعی نمی شوند زیرا ارزش ها ممکن است ارزشهای منفی باشند. برعکس، هنجارهایی که تولید سرمایه اجتماعی می کنند، اساساً باید شامل سجایایی مانند صداقت، ادای تعهدات و ارتباطات دوجانبه باشد.
کوهن و پروساک سرمایه اجتماعی را به عنوان “موجودی که روابط فعال میان افراد: اعتماد، شناخت متقابل، ارزش ها و رفتارهای مشترک که اعضای شبکه های و اجتماعات انسانی را به هم پیوند می دهد و همکاری را امکان پذیر می سازد” تعریف می کنند. آنان به سرمایه اجتماعی به عنوان کانونی برای حفظ و توسعه سازمانی می نگرند. از نظر آنان سرمایه اجتماعی بازده اقتصادی پدید می آورد و بدون سرمایه اجتماعی سازمان ها نمی توانند به آسانی کار کنند.
تعاریف مطرح شده بر اساس مبنای تأکید و تمرکز هر تعریف و سیر تکاملی مفهوم سرمایه اجتماعی در جدول زیر ارائه شده است.
پژوهشگران | کانون توجه به سرمایه اجتماعی |
هانی فان (۱۹۱۶) | مراکز اجتماعی مدرسه روستایی |
جین جاکوبز (۱۹۶۱) | مطالعات اجتماعی |
پیر بوردیو (۱۹۸۲) | مطالعات اجتماع و جامعه |
جیمز کلمن (۱۹۹۰) | مطالعات اجتماع و جامعه |
رابرت پوتنام (۱۹۹۶) | مطالعات جامعه |
فرانسیس فوکویاما (۱۹۹۹) | پدیده مدیریتی |
کوهن و پروساک (۲۰۰۱) | پدیده مدیریتی |
سرمایه اجتماعی به منابعی اشاره دارد که در شبکه های کسب و کار موجود است و از طریق آنها در دسترس قرار می گیرد.
سرمایه اجتماعی ویژگی های معینی دارد که آن را از منافع خصوصی، تقسیم پذیر و انتقال پذیر که در نظریه اقتصادی نئوکلاسیک بحث شده است، متمایز می سازد. یکی از این ویژگی ها که گلن لوری درباره آن بحث کرده است انتقال ناپذیری عملی آن است. گرچه این سرمایه منبعی است که ارزش استفاده دارد، به آسانی مبادله نمی شود.
صفت کیفی ساختار اجتماعی که فرد در آن قرار گرفته، این است که سرمایه اجتماعی، دارایی شخصی هیچ یک از افرادی که از آن سود می برند، نیست. به طور معمول سرمایه فیزیکی کالایی خصوصی است و حقوق مالکیت به شخصی که در سرمایه فیزیکی سرمایه گذاری می کند، امکان می دهد که منافعی را که این سرمایه تولید می کند تصاحب نماید. اما بیشتر شکل های سرمایه اجتماعی اینگونه نیست. برای نمونه، انواع ساختارهای اجتماعی که هنجارهای اجتماعی و ضمانت های اجرایی برای تحمیل آنها را امکان پذیر می سازد، در درجه اول به افرادی که تلاشهای آنها برای به وجود آوردن هنجارها و ضمانت های اجرایی لازم است، سود نمی رساند؛ بلکه به همه افرادی که جزء آن ساختار معین هستند سود می رساند.
جنبه منفعت عمومی سرمایه اجتماعی بیشتر به این معناست که سرمایه اجتماعی از جهت کنش هدفمند، در موقعیتی اساساً متفاوت با بیشتر شکلهای دیگر سرمایه است. سرمایه اجتماعی، منبع مهمی برای افراد است و می تواند بر توانایی کنش آنان و کیفیت مشهود زندگی شان بسیار تأثیر گذارد. آنان توانایی ایجاد چنین سرمایه ای را دارند. با وجود این، بسیاری از منافع کنش هایی که سرمایه اجتماعی را به وجود می آورند توسط افرادی غیر از کسانی که آن را ایجاد می کنند، کسب می شود. در نتیجه بیشتر شکل های سرمایه اجتماعی به شکل نتیجه فرعی فعالیت های دیگر ایجاد یا نابود می شود. سرمایه اجتماعی به وجود می آید یا از بین می رود بدون اینکه کسی بخواهد که به وجود آید یا از بین برود.
در واقع، پژوهشگرانی که بر جنبه منفعت عمومی سرمایه اجتماعی تأکید دارند آن را ویژگی یک واحد اجتماعی می دانند، بر مطالعه آن در سطوح میانی و کلان توجه دارند و بر طبیعت ثانوی منافع فردی تأکید می ورزند. یعنی، واحد اجتماعی از «نتیجه نهایی» اعمال فردی برای تقویت سرمایه اجتماعی، به عنوان یک کل بهره مند می شود و تأثیر آن تنها به طور غیرمستقیم به فرد برمی گردد.
تأکید بر جنبه های منفعت عمومی سرمایه اجتماعی، با تأکید بر مفاهیم سطوح میانی و کلان مانند هویت مشترک و عمل جمعی، جنبه های فردی (منفعت خصوصی) مانند اعتماد و پیوندهای شبکه ای مورد نظر قرار می گیرند.
ویلانووا و جوسا سرمایه اجتماعی را به عنوان پدیده ای مدیریتی تلقی و برای آن ویژگی های مختلفی تعیین کرده اند: اعتماد (هنجارها)، ارزش ها و رفتارهای مشترک، ارتباطات، همکاری، تعهد متقابل، شناخت متقابل و شبکه ها. آنان اعتقاد دارند سرمایه اجتماعی نمی تواند بدون یکی از این ویژگی ها وجود داشته باشد و نمی توان تصور کرد که سازمان بدون بعضی از این ویژگی ها بتواند کار کند.
پوتنام معتقد است شبکه ها، تعهدات متقابل و اعتماد و هنجارها موجب همکاری و هماهنگی می شود و کوهن و پروساک اعتماد، شناخت متقابل، ارزش ها و رفتارهای مشترک را موجب پیوند اعضای شبکه های انسانی و جوامع می دانند که هماهنگی میان آنان را امکان پذیر می سازد.
ویلانووا و جوسا اعتقاد دارند سرمایه اجتماعی به عنوان پدیده ای مدیریتی و با ویژگی های یاد شده، موجب دستیابی به منافع متقابلی می شود که ارزش دارایی های نامحسوس را افزایش می دهد. در نتیجه سرمایه اجتماعی به عنوان یک دارایی نامحسوس همان «سرمایه فکری» است. ارزش نامحسوس سازمانها به وسیله مدیریت دانش برای به دست آوردن مزیت رقابتی پایدار اداره می شود.
ناهاپیت و گوشال تحقیقی با عنوان «سرمایه اجتماعی، سرمایه فکری و مزیت سازمانی» را در سال ۱۹۹۸ انجام داده اند. برای اجرای این پژوهش آنان مدلی را معرفی کرده اند که در آن سرمایه اجتماعی دارای سه بعد ساختاری، رابطه ای و شناختی است. این سه بعد از طریق ترکیب و مبادله سرمایه فکری (به عنوان متغیرهای میانجی)، سرمایه فکری جدیدی در سازمان ایجاد می کنند. در واقع آنان در این تحقیق، با تأکید بر رابطه متقابل سرمایه اجتماعی و سرمایه فکری، به دنبال تبیین نظری اهمیت فرآیندهای دانش به عنوان بنیان مزیت سازمانی اند و تقریباً یک ارتباط نظری بین ابعاد سرمایه اجتماعی و پدید آمدن سرمایه فکری و عملکرد سطح اجرایی سازمان ایجاد کرده اند.
مزایا و معایب سرمایه اجتماعی
الف) مزایا و معایب سرمایه اجتماعی در سازمان ها
سرمایه اجتماعی بنابر ماهیت خود می تواند مزایا و معایبی برای سازمان داشته باشد.
مزایا:
ناهاپیت و گوشال مدلی از سرمایه اجتماعی را معرفی می کنند که موجب پدید آمدن سرمایه فکری می شود. مطابق با این مدل، سازمان مجموعه ای نهادی است که موجب توسعه سرمایه اجتماعی می شود و از سوی دیگر، برخی توانمندی های خاص سازمان موجب ایجاد و مشارکت در دانش می شود که این استعدادها مزیت خاصی نسبت به سایر ترتیبات نهادی، از جمله بازار برای سازمان ایجاد می کند. این مزیت ویژه به عنوان «مزیت سازمانی» از سوی محققان مطرح شده است.
بسیاری از نظریه پردازان مزایای متعددی برای سرمایه اجتماعی برشمرده اند. در اینجا نظر کوهن و پروساک مطرح می شود:
- مشارکت بهتر در دانش، به علت ایجاد روابط اعتماد، چارچوب های مرجع مشترک و اهداف مشترک،
- هزینه های اجرای کم تر، به علت سطح بالای اعتماد و روح همکاری (هم درون سازمان و هم بین سازمان و مشتریان و شرکاء)،
- کاهش میزان ترک خدمت کارکنان، کاهش هزینه های جدایی و هزینه های به کارگیری و آموزش، توجه به تغییرات پرسنلی دائمی و حفظ دانش سازمانی ارزشمند،
- انسجام عملی بیشتر، به علت ثبات سازمانی و شناخت مشترک.
کوهن و پروساک اعتقاد دارند که افزون بر آثار ثبت شده، تعهد، همکاری، وفاداری، استمرار و حتی ایثار از مزایای مهم سرمایه اجتماعی اند. آنان معتقدند سرمایه گذاری سنجیده در سرمایه اجتماعی می تواند به سازمان ها کمک کند تا بتوانند با چالشهای معاصر مواجه شوند، و حتی آنها را به مزیت تبدیل کنند. چالش های معاصر از آنان چالش بی ثباتی و چالش مجازی بودن است.
معایب:
پوتنام اعتقاد دارد اگر یک درس ماندگار از انجمن های اولیه سرمایه اجتمـاعی وجود داشته باشد این است که نمی توان فرض کرد سرمایه اجتماعی همه جا و همیشه چیز خوبی است و باید مراقب ضعف های بالقوه آن بود. همانطور که یک نیروگاه انرژی هسته ای سرمایه گذاری عظیمی را در سرمایه فیزیکی نشان می دهد، به رغم اینکه نشت رادیواکتیو ممکن است به این معنا باشد که ارزش خالص آن برای جامعه منفی است. سرمایه انسانی یک بیوشیمیست ممکن است برای تولید داروهای نجات بخش به کار رود، اما ممکن است اسلحه های بیوشیمیایی نیز تولید کند. به همین ترتیب، شبکه ها و هنجارها به کسانی که متعلق به آنها هستند سود می رسانند، به بهای آنهایی که متعلق به آنها نیستند.
فوکویاما اعتقاد دارد سرمایه اجتـماعی قوی، مانند آنچه در شرکتهای خانوادگی است، ممکن است هنجارهای ناکارآمد را که مانع سودآوری است، تثبیت کند.
بر اساس نظر بانک جهانی، سرمـایه اجتماعی می تواند آثار زیان بخشی در جامعه داشته باشد. “سرمایه اجتماعی می تواند نوعی فشار، درون یک سازمان یا بین سازمان ها و حکومت ایجاد کند. کارتل ها نتیجه سـرمایه اجتماعی اند؛ وقتی گروهی از شرکت ها به هم ملحق می شوند تا قیمت های بیشتری برای کالاهای خود تعیین کنند. از بین بردن رقابت برای شرکتهای تبانی کننده خوب است، اما برای مشتریان وحشتناک است”.
کوهن و پروساک موضوع «پیوندهای کور» یا جنبه تاریک سرمایه اجتماعی را نیز مطرح می کنند و اعتقاد دارند همانطور که سرمایه اجتماعی اعضای گروه را وادار می کند کارهای مفید با هم انجام دهند، می تواند آنها را به کارهای متعصبانه، انفرادی، کوته فکرانه، بدبینانه نسبت به افراد خارج از گروه و حتی گمراه کننده وادار کند. تنها ارزش های مشترک و جهان بینی مشترک، کیفیت، عقلانیت و سودمندی گروه را تضمین نمی کند.
سرمایه اجتماعی هزینه هایی دارد که گاهی اوقات بسیار سنگین تر از منافع آن برای سازمان است و گاهی اوقات منافع آن برای سازمان، موجب زیان بخش های دیگری از سازمان می شود. با وجود این، در حالی که قسمت عمده ای از تحقیقات بر منافع سرمایه اجتماعی متمرکز است، بخش کمتری به معایب و هزینه های آن اختصاص دارد.
پیدایش مفهوم مردم گرای جامعه شناختی “سرمایه اجتماعی” زمینه تغییرات اجتماعی را ایجاد کرده که تأثیر به سزایی بر کارایی عملکرد اقتصادهای نوین داشته و از سویی دیگر، شرط لازم برای ثبات لیبرال دموکراسی محسوب می شود.
می توان اذعان کرد که نظریه کارآفرینی اجتماعی بر دو مفهوم “نولیبرالیسم” در حوزه ادبیات علوم سیاسی و “سرمایه اجتماعی” در قلمرو دانش جامعه شناسی استوار شده است.
سرمایه اجتماعی روابط بین شخصی را که یک فرد با دیگر اعضای یک اجتماع دارد، مشخص می کند و اساس و پایه ای را برای تجزیه و تحلیل حس اجتماع و درجه ای که تا آن حد فرد با دیگر اعضای اجتماع مرتبط شده، فراهم می آورد.
بر طبق این نظریه برخی از صاحب نظران سرمایـه اجتماعی را یکی از نظریه های مشارکت دانسته اند.
مفهوم سرمایه اجتماعی برای نخستین بار در نوشته های لیدا جودسون هانی فان مشاهده شد. وی آن را برای توصیف در مفاهیم قابل ملاحظه ای مانند نیت خوب، همدلی، همدردی و تعاملات اجتماعی که اغلب در زندگی روزمره افراد به ویژه در اجتماعات روستایی یافت می شود، به کار برد. به تازگی این مفهوم به طور گسترده ای در رشته های مختلف استعمال شده که شامل دانش سیاسی، جامعه شناسی، آموزش، مدیریت بازرگانی، نظریه سازمان و ساختار نرم افزار گروهی می شود.
یکی از مزیت های این مفهوم به عنوان نظریه این است که افراد را آزاد می سازد تا وسیع تر درباره این که یادگیری اجتماعی شان تا چه اندازه اثربخش بوده و درباره تعامل بین آنچه که آموخته اند و آنچه که به کار بسته اند، فکر کنند. همچنین افکارشان را تحت مفاهیم جهت بخش (راهنمای) زیر مرتب کنند:
- مشارکت: درگیر شدن و به چالش درآمدن به عنوان عضو فعال یک اجتماع، سازمان و یا یک گروه
- متعهد و درگیر: مشارکت بیشتر؛ برای مثال، از طریق تلاش برای نفوذ و تأثیرگذاری بر راهبردها و یا سیاست های سازمان و یا گروه
- حمایت و طرفداری: مسأله اجتماعی را طرح و تجزیه و تحلیل کردن
- ارزیابی: توانایی قضاوت درباره قابلیت های نسبی امکانات مختلف
- همدلی: قادر بودن در مورد توجه قرار دادن، مورد رعایت و احترام قرار دادن مسائل و نظرات دیگران
- مصالحه و میانجی: توانایی در حل اختلافات و تضادها
- پژوهش: توانایی در یافتن منابع مربوط و جایگزین اطلاعات
- رهبری: توانایی در ابتکار داشتن و هماهنگ شدن با فعالیت های موافق دیگران
- عرضه و ارائه: توانایی در سخن گفتن و یا عمل کردن به نفع دیگران
- مسئولیت پذیری: تفکر پیش از عمل کردن و تن در دادن به پیامدها و عواقب آن.
جامعه نیازمند افزایش سرمایه اجتماعی است تا بتواند در کنار افزایش سرمایه مالی که توسط کارآفرینان اقتصادی ایجاد می شود، رشد و توسعه جامعه را تضمین نماید. سرمایه اجتماعی عموماً توسط کارآفرینان اجتماعی ایجاد می شود که این کارآفرینان برای ایجاد سرمایه اجتماعی باید به مهارت ها و روحیه کارآفرینی مجهز گردند تا بتوانند نقشی اساسی در فرآیند توسعه جامعه ایفا نمایند.
پیامدهای سرمایه اجتماعی در بعد کلان
ضمن تأکید اغلب صاحبنظران بر جنبه گروهی سرمایه اجتماعی (و نه فردی)، پیامدهای مثبت این نوع سرمایه را مورد توجه قرار دادهاند:
- تبادل و انتقال بهتر دانش بر پایه اعتماد، اهداف، زبان مشترک و روابط غیررسمی.
- هزینههای کمتر مراوده؛ که به علت اعتماد و همکاری، هزینه و ضرورت استفاده ساز و کارهای هماهنگی رسمی، به عنوان مثال قراردادها و مانند آن،کاهش مییابد.
- سرمایه اجتماعی، هسته تجربه واقعی یا جوهره چیزی است که جامعه مدنی نام گرفته است و نقاط قوت و ضعف چنین جامعهای را توضیح می دهد که یکی از تأثیرات نقطه قوت آن ایجاد “حکومتهای پاسخگو” است.
- پژوهشهای اخیر شامل مصادیقی از مفهوم سرمایه اجتماعی به عنوان وسیله پیشبینی امور مختلف از جمله، ترک تحصیل و عملکرد دانشآموزان، منابع اشتغال و موفقیتهای شغلی و کسب و کار افراد مهاجر گروههای قومی است.
- یکی از برجستهترین این پژوهش ها درباره کارآفرینی مهاجران و قومیتها است که در آن، سرمایه اجتماعی که از طریق شبکهها جریان مییابد، همواره به عنوان منشاء ایجاد کسب و کارهای کوچک معرفی شده است. انجمنهای اعتباری چرخشی در جهت تأمین سرمایه بنگاههای مهاجران آسیایی (محله کرهای نشین لوس آنجلس) در ایالات متحده یکی از نمونههای ایجاد سرمایه برای کسب و کار بر پایه اعتماد دو طرفه می باشد.
- “خلاقیت اجتماعی” نیز یکی دیگر از پیامدهای سـرمایه اجتماعی به شمار میآید.
پژوهشهای مختلفی انجام یافته که حکایت از وجود رابطه و همبستگی بین خلاقیت اجتماعی، درگیر شدن (مشارکت فعال) شهروندان در عرصههای اجتماعی و سـرمایه اجتماعی دارد و پیامد چنین ارتباطی، “کارآفرینی اجتماعی” است. الگوی ارایه شده در نمودار، حاصل این پژوهشها می باشد. (الگوی مشارکت اجتماعی)
(علی میری، ۱۳۸۵)
نویسنده : آقای مطلبی
برای مشاهده ی مطالب جدید به وب سایت مدیران ایران بازگردید
این مطلب چه میزان برای شما مفید بود؟
میانگین امتیاز 3.5 / 5. تعداد نظرات: 2
مطالب زیر را حتما مطالعه کنید
مدیریت مالی در شرایط بحرانی
هفت پیشنهاد اصلی پروفسورسعیدخزایی برای آینده اقتصادی کسب وکارها در سال ۱۴۰۳
آینده اقتصادی کسب و کار ها یکی از مواردیست که پیوسته از سوی مدیران و رهبران هوشمند پیگیری می شود تا بتوانند در سناریوها و برنامه ریزی های آینده آن آماده شوند.
بهره وری چیست و چطور بهره وری را افزایش دهیم؟
چطور در دام کلاهبرداری های جدید نیفتیم
در شرایط خاص فعلی، شرایط برای کلاهبرداری بسیار مهیا است!
در این مطلب و وبینار، روشهای کلاهبرداری و راههای تشخیص آن را با هم مرور میکنیم.
کاربردها و ابزارهای هوش مصنوعی
هوش مصنوعی این روزها جنبه های مختلف زندگی شخصی و حرفه ای همه ما را تحت تاثیر قرار داده است در این صفحه به مطالب و منابع مفیدی برای استفاده از هوش مصنوعی پرداخته ایم .
تحلیل هزینه – فایده چیست ؟
تحلیل هزینه – فایده روشی نظام مند برای تخمین زدن نقاط قوت و ضعف گزینه های مختلف و انتخاب و تصمیم گیری بین آنها باشد .
این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش میشوند.
دیدگاهتان را بنویسید