فرصت

فرصت (Opportunity) چیست ؟

اصل مطلب:

2.3 (6) دیر زمانی است که تشخیص فرصت (Opportunity)به عنوان یک جنبه کلیدی از فرایند کارآفرینی مورد توافق قرار گرفته

...
آنـچه در این مقاله می‌خوانیم
2.3
(6)

دیر زمانی است که تشخیص فرصت (Opportunity)به عنوان یک جنبه کلیدی از فرایند کارآفرینی مورد توافق قرار گرفته است. در واقع از نظر بسیاری از محققان، تشخیص فرصت قدم اول و تعیین‌کننده در فرایند خلق کسب و کارهای مخاطره‌آمیز جدید است.

ون‌کاترمن (۱۹۹۷) پیشنهاد می‌کند که درک بهتر اینکه اشخاص چگونه فرصت‌ها را تشخیص می‌دهند و بهره‌برداری می‌کنند، قلمرو متمایزی ایجاد می‌کند که آن‌را از مدیریت استراتژیک، اقتصاد و دیگر رشته‌های علمی اجتماعی جدا می‌سازد (کوربت، ۲۰۰۵، ص ۴۷۳).

شاید این مطلب برای شما مفید باشد!

استفاده از فرصت ها در شبکه سازی

بنا به اهمیت و جایگاه استراتژیک «تشخیص فرصت» در فرایند کارآفرینی، مطالعه و درک آن در سالهای اخیر مورد توجه محققان و پژوهشگران این حوزه قرار گرفته است؛ و به مدد زحمات و کوششهای این عزیزان پایه‌های نظری این علم نوپا شکل گرفته و مسیر رشد و توسعه را طی می‌کند. در این فصل تلاش شده است، هر چند به اختصار، مبانی نظری مرتبط با فرصت و تحقیقاتی که تا کنون در این زمینه انجام شده است، بیان شود.

 

۲-۱. فرصت در کلام علی (ع)

در کتاب غررالحکم ذیل کلمه فرصت با عنوان عربی «الفرصه و فوتها» تعداد ۴۴ حدیث آمده است که تعدادی از آنها در زیر ذکر شده است (شماره‌های احادیث براساس شماره‌های مرقوم در غررالحکم است):

 

  1. اَلفُرَصُ تَمُرﱞ مَر السَحابِ / ۱۱۴۳

فرصتها چنانکه ابر گذرد می‌گذرد.

 

  1. اِنتَهِزُوا فُرَصَ الخَیرِ فَإنَها تَمُرﱞ مَر السَحابِ / ۲۵۰۱

فرصتهای خیر را غنیمت شمارید، زیرا که آنها همچون گذشتن ابر می‌گذرند.

 

  1. إن اَلفُرَصَ تَمُرﱞ مَر السَحابِ فَانتَهِزُوها إذا أمکَنَت فی أبوابِ الخَیرِ وَ إلا عادَت نَدَماً / ۳۵۹۸

براستی که فرصت مانند گذشتن ابر می‌گذرند (و از دست می‌روند)، پس هر گاه ممکن شود آنها را در بابهای خیر غنیمت دانید، وگرنه پشیمان برگردند (یعنی سبب پشیمانی انسان گردد).

 

  1. اَلفُرصَهُ سَریعَهُ الفَوتِ، وَ بَطیئَهُ العَودِ / ۲۰۱۹

فرصت زودگذر، و دیربرگشت است.

 

  1. إضاعَهُ الفُرصَهِ غُصَهٌ / ۱۰۸۳

ضایع کردن فرصت غصه است.

 

  1. اَلفُرصَهُ غُنمٌ / ۱۹۴

فرصت غنیمت است.

 

  1. اَلفَوتُ حَسَراتٌ مُحرِقاتٌ / ۸۷۷

از دست رفتن فرصت پشیمانی سوزنده‌ایست.

 

 

  1. مَنْ غافَصَ الفُرَصٌ أمِنَ الغُصَصَ / ۸۰۶۳

هر که به طور ناگهانی فرصتها را بگیرد (و آنها را غنیمت شمارد) از غصه‌ها ایمن گردد.

 

  1. عَودُ الفُرصَهِ بَعیدٌ مَرامُها / ۶۳۴۰

برگشتن فرصت رسیدن به آن دور است.

 

  1. غافِصِ الفُرصَهَ عِندَ إمکانِها فَإنَکَ غَیرُ مُدرِکِها بَعدَ فَوتِها / ۶۴۴۳

فرصت را در وقت امکان ناگهان بگیر، زیرا که بعد از، از دست رفتن، آن را دریابنده نخواهی بود.

 

  1. اَلفُرَصُ خُلَسٌ / ۱۶۵

فرصتها ربودن‌هاست.

 

  1. اَلفَوتُ غُصَصٌ / ۱۶۶

فوت فرصت و از دست دادن آن غصه‌هاست.

 

  1. إذا أمکَنَتِ الفُرصَهُ فَانتَهِزها، فَإن إضاعَهَ الفُرصَهِ غُصهٌ / ۴۱۲۴

هرگاه فرصت ممکن شود آن را غنیمت دان، زیرا ضایع کردن فرصت غصه است.

 

  1. أشَدﱞ الغُصَصِ فَوتُ الفُرَصِ / ۳۲۱۵

سخت‌ترین غصه‌ها از دست رفتن فرصتهاست.

 

  1. فِی الفَوتِ حَسرَهٌ وَ (أو) مَلامَهٌ /۶۴۵۲

در از دست رفتن فرصت حسرت و ملامت خواهد بود.

 

  1. فی کُلﱢ وَقتٍ فَوتٌ / ۶۴۵۶

در هر وقتی از دست رفتنی است.

 

 

  1. قَد تُصابُ الفُرصَهُ / ۶۶۴۸

گاهی فرصت و نصیب رسیده می‌شود (یعنی نباید مأیوس شد).

 

  1. لَیسَ کُل فُرصَهٍ تُصابُ / ۷۴۶۸

چنین نیست که هر فرصتی رسیده شود.

 

  1. مَن قَعَدَ عَنِ الفُرصَهِ أعجَزَهُ الفَوتُ / ۸۴۰۴

هر که از ( استفاده کردن) فرصت بنشیند (یعنی آن را از دست دهد) فوت (و از دست رفتن فرصت) او را عاجز و ناتوان سازد.

 

  1. مَن ناهَزَ الفُرصَهَ أمِنَ الغُصَهَ / ۹۲۳۹

هر که فرصت را غنیمت شمارد از غصه ایمن گردد.

 

  1. مَنْ وَجَدَ مَوْرِداً عذٍباً یَرتَوی مِنهُ فَلَم یَغتَنِمهُ یُوشِکُ أن یَظمَأ وَ یَطلُبَهُ فلا یَجِدُهُ / ۸۱۰۰

هر که محل ورود آب گوارایی را بیابد که از آن سیراب شود پس آن را غنیمت نشمارد، نزدیک باشد که تشنه شود و آن را طلب نماید و نیابد آن را.

 

 

در ذیل کلمه فرصت (Opportunity) در دیگشنری وبستر آمده است: زمان مناسب و مقتضی؛ زمان یا مکان مساعد و مطلوب برای اجرای یک هدف؛ ترکیب مناسب شرایط، …

دایره‌المعارف بریتانیکا فرصت را «یک شانس خوب برای پیشرفت و ترقی» تعریف کرده است (سیپیلا، ۲۰۰۶، ص۳).

دیگشنری آکسفورد فرصت را به عنوان «زمان یا موقعیت مناسب و مساعد برای دستیابی به یک هدف یا مقصود یا پذیرش چیزی که انجام شده یا به مرحله اجرا درآمده است[۱]» تعریف می‌کند. (ساراسواتی و ونکاترمن، ۲۰۰۲، ص۴).

واژه فرصت از دیرباز در فرهنگ و ادب فارسی نیز وجود داشته است. در زیر به برخی تعاریفی که ذیل این کلمه در لغت‌نامه‌های مختلف آمده است اشاره شده است:

ناظم‌الاطبا (۱۳۱۸) فرصت را این چنین معنی کرده است: «فرصت ـ مأخوذ از تازی ـ موقع و وقت و مجال. و یارا. و محل. و هنگام لایق و وقت مناسب و مناسبت و موافقت و دست یافتن و دسترس و مساعدت روزگار» و فرصت‌جو: «کسی که وقت و موقع را غنیمت شمرد». (ناظم‌الاطبا، ۱۳۱۸، ص ۲۵۴۳).

در لغت‌نامه دهخدا (۱۳۳۵) آمده است: «فرصت: نوبت، موقع، مجال» و «فرصت‌جو: آنکه در پی موقع مناسب باشد. آنکه مترصد وقت و منتظر فرصت باشد». (دهخدا، ۱۳۳۵).

فرهنگ فارسی معین (۱۳۶۴) فرصت را «وقت مناسب برای انجام دادن کاری؛ هنگام لایق» و فرصت‌جو را «آنکه مترصد وقت و منتظر فرصت باشد» می‌داند. (معین، ۱۳۶۴، ص ۲۵۱۹).

در فرهنگ بزرگ سخن (۱۳۸۱) آمده است: «فرصت: وقت مناسب برای انجام کاری؛ زمان، وقت» و «فرصت‌طلب: بهره‌برداری کننده از موقعیت‌‌های مناسب معمولا برای هدف‌های غیراخلاقی». (انوری، ۱۳۸۱، ص ۵۳۱۲).

فرهنگ معاصر (۱۳۸۱) نیز این چنین فرصت را معنی کرده است: «فرصت: زمان مناسب، وقت مناسب، مجال» و «فرصت‌طلب: بهره‌برداری (معمولا ناروا) از رویدادها و وضعیت‌ها» (صدری‌افشار و همکاران، ۱۳۸۱، ص۹۳۳).

نکته حائز اهمیت این است که متاسفانه در دوره معاصر (همچنانکه از مقایسه تعاریف موجود در لغت‌نامه‌های قدیمی و معاصر فارسی نیز استنباط می‌شود) فرصت‌جویی و فرصت‌طلبی کاری بد و ناشایست قلمداد می‌شود. باید به خاطر داشته باشیم مفهوم فرصت‌جویی و جستجوی فرصتها در علم کارآفرینی کاملا با این برداشت مغایر است و در واقع، همچنانکه در ادامه خواهیم دید، لازمه و به تعبیر برخی از محققان این حوزه ماده اولیه کارآفرینی شناسایی فرصت‌هاست و فرصت‌جویی یکی از ویژگی‌های مهم کارآفرینان موفق است. در ادامه به تعاریف تخصصی فرصت در کارآفرینی می‌پردازیم.

اصطلاح فرصت به شیوه‌های مختلف بوسیله نویسندگان مختلف در کارآفرینی به کار گرفته شده، و این مسئله کمی سردرگمی و اغتشاش ایجاد کرده است. برای مثال، کرزنر (۱۹۷۳) پیشنهاد می‌کند که فرصت‌ها شبیه اسکناس‌های دلاری هستند که در پیاده‌رو پخش شدند و انتظار یک آدم هوشیار را می‌کشند که آنها را بردارد. در مقابل شومپیتر (۱۹۳۴)، پیشنهاد می‌کند که فرصت‌ها برای بهره‌برداری مستلزم مقدار زیادی سرمایه هستند و تعهد به بهره‌برداری از آنها می‌‌تواند تنها در اذهان با بالاترین نظم یافت شود (کیسون و وادسون، ۲۰۰۷، ص ۲۸۵).

برای درک بهتر فرصت و مباحث مربوط، ریشه‌‌یابی این مفهوم و دنبال کردن نقطه ورودش به ادبیات کارآفرینی می‌تواند مفید واقع شود. ریشه‌های مفهوم فرصت در مکتب اقتصادی اتریش یافت شده است. مفهوم فرصت به صورت ضمنی در کار هایک[۲] (۱۹۴۵) که به نقش دلالان و معامله‌گران در کشف، بهره‌برداری و از بین بردن تفاوت‌های محلی در قیمتهای کالاها اشاره دارد، وجود دارد. این بینش که عاملان اقتصادی از نظر “دانش‌ شرایط خاص زمان و مکان” تفاوت دارند، اساس و بنیاد توصیف هایک از فرایند بازار است. دانش محلی‌شده عاملان بازار، در قیمتهای رقابتی که علامتی برای کمیابی‌های مربوطه است و اینکه چگونه این‌ها در طول زمان و بین مکانها تغییر می‌کنند، منعکس می‌شود.

تفاوت‌های قیمت باعث فرصتهای معامله می‌شود، و بهره‌برداری از این فرصتها باعث تعادل بازار می‌شود. با تاکید بر ظرفیت خودتنظیمی فرایند بازار، به نظر نمی‌رسد هایک ظرفیت عاملان برای کشف و دنبال کردن فرصتها را به عنوان مسئله بالقوه غامضی دیده باشد. او مطمئن است که شرکت‌کنندگان فردی بازار به طور قابل اطمینانی (به طور موثقی) روی تشخیص‌شان، مبتنی بر دانش ذهنی‌شان، از فرصت‌های داد و ستد (معامله) عمل می‌کنند. با این دیدگاه خوشبینانه از فرایند بازار، هایک به متفکران سنتی اقتصاد آزاد وفادار باقی می‌ماند. در عین حال، در این دیدگاه از فرایند بازار هیچ نقش خاصی برای کارآفرین وجود ندارد.

با تکیه بر کار قبلی ون میسس[۳] (۱۹۴۹)، این مسئله در کار کرزنر (۱۹۷۷ ، ۱۹۷۳) تغییر کرد، جایی که کارآفرین عنوان مرحله اصلی را می‌گیرد. مطابق نظر کرزنر، این یک مشخصه ویژه کارآفرینان است که آنها «قادرند فرصتهایی را برای سود کارآفرینانه درک کنند، به عبارت دیگر، آنها قادرند ببینند کجا یک کالا می‌تواند به قیمت بالاتر از آنچه خریداری شده است فروخته شود». این فرصتها از دانش ناقص ناشی می‌شود، یعنی، دقیقا از تفاوتهای ذهنی افراد از دانش زمان و مکان که قبلا توسط هایک تاکید شده بود، نتیجه می‌شود.

جوزف شومپیتر، یکی دیگر از پیروان مکتب اقتصاد اتریش است که مفهوم فرصت صریحا در کارهایش دیده نمی‌شود. در عوض، نقطه شروع حرکت او نظریه نوآوری است که خود آن را «ترکیب جدید» توصیف کرد. کارآفرین شخصی است که ترکیب جدیدی خلق می‌کند و آن را در بازار دنبال می‌کند (احتمالا، نه لزوماً، از طریق تشکیل یک شرکت جدید). بدیهی است خلق یک ترکیب جدید می‌تواند به عنوان خلق یک فرصت کارآفرینانه تلقی شود. به این ترتیب، رویکرد شومپیتر از عقیده هایک ـ میس ـ کرزنر از این نظر که فرصتها برای اینکه فعالیت کارآفرینانه‌ای رخ دهد، لازم نیستند، بلکه بوسیله خود کارآفرین نوآور خلق می‌شوند، متفاوت است. (بونستورف، ۲۰۰۶، صص ۴-۲). (در قسمت‌های بعدی دیدگاه این دو محقق، شومپیتر و کرزنر، به تفصیل بیان می‌شود). بعد از این، بسیاری از محققان تعاریف و تعبیرهای متفاوتی از فرصت در ادبیات کارآفرینی ارائه کرده‌اند که به بعضی از آنها در زیر اشاره می‌شود.

کیسون (۱۹۸۲) معتقد است فرصتهای کارآفرینانه فرصتهایی هستند برای خلق کالاها، خدمات، مواد خام، و شیوه‌های سازماندهی جدید که این امکان را بوجود می‌آورد که ستاده‌ها (خروجی‌ها) با قیمت بالاتر از قیمت تولید فروخته شوند (شین، ۲۰۰۰، ص۴۵۱).

فرصت از نگاه کروگر (۱۹۹۳) موقعیتی است در آینده که تصمیم‌گیرندگان آن را فی‌نفسه مطلوب و امکان‌پذیر می‌پندارند (یعنی در کنترل و صلاحیت آنها). حالت “مطلوب” و “امکان‌پذیر” بودن برای اشخاص ذهنی و درونی است (تات‌که و همکاران، ۲۰۰۲، ص۱).

ونکارترمن در سال ۱۹۹۷ فرصت را اینچنین تعریف می‌کند: فرصت کارآفرینانه شامل مجموعه‌ای از ایده‌ها، اعتقادات و اعمال است که توانایی خلق کالاها و خدمات آینده را، در غیاب بازارهای فعلی برای آنها، فراهم می‌کند. ونکاترمن در سال ۲۰۰۲ این تعریف را به صورت تفصیلی‌تر بیان کرده است و معتقد است یک فرصت کارآفرینانه شامل:

  1. ایده/ ها یا اختراع/هایی که ممکن است منجر به کسب نتایج اقتصادی بشود یا نشود.
  2. اعتقاد به اینکه چیزها مساعد و مطلوب هستند برای دستیابی به این نتایج؛
  3. اعمالی که این نتایج را از طریق مصنوعات اقتصادی جدید اجرایی و عملی می‌کند (مصنوعات ممکن است کالا و خدمات باشد، یا شرکت‌ها، بازارها، استانداردها و نرم‌ها) (ساراسواتی، ونکاترمن، ۲۰۰۲، ص ۴).

تیمونز (۱۹۹۹) پیشنهاد می‌کند: «… در حقیقت فرایند شبیه تصادم ذرات در یک واکنش هسته‌ای یا شبیه تولیدمثل ماهیان بعد از طوفان در اقیانوس است. ایده‌ها با شرایط دنیای واقعی و خلاقیت کارآفرینانه در یک نقطه در زمان برخورد می‌کنند و حاصل این برخورد یک فرصت است …. . تیمونز معتقد است یک فرصت باید:

  • جذاب باشد؛
  • به‌موقع باشد؛
  • بادوام باشد؛
  • برای خریدار یا مصرف‌کننده نهایی ارزش افزوده خلق کند (دلابارکا، ۲۰۰۲، ص ۱۷).

کروگر[۴] (۲۰۰۰) فرصت را در مقابل تهدید مطرح می‌کند. وی بر این باور است که فرصت به موقعیتهایی اطلاق می‌گردد که: مثبت و قابل کنترل توسط فرد باشند؛ در مقابل تهدید به هر موقعیت غیرقابل کنترل با پی‌آمدهای منفی اطلاق می‌گردد. (کروگر، ۲۰۰۰، ص ۷).

اکهارت و شین (۲۰۰۳) فرصتهای کارآفرینانه را به عنوان «… شرایطی که در آن کالاها، خدمات، مواد خام، بازارها و شیوه‌های سازماندهی جدید می‌تواند از طریق ایجاد ابزارهای جدید تولید، یا محصولات نهایی جدید و یا تعریف رابطه جدید بین ابزار تولید و محصول نهایی معرفی شود»، تعریف می‌کنند (دوتا و کروسان، ۲۰۰۵، ص ۴۲۶).

آردیچویل و همکارانش در سال ۲۰۰۳ در تعریف فرصت می‌گویند: « به طور کلی، فرصت ممکن است شانس دیدن یک نیاز (یا علاقه، یا خواست) در بازار برای ارائه ارزش بالاتر از طریق ترکیب خلاق منابع باشد. اما «فرصت‌ها» حالتی از یک پدیده را شرح می‌دهند که بدون شکل (بی‌سازمان) بوده و در طی زمان توسعه‌یافته‌تر می‌شوند (بیشتر توسعه می‌یابد). در ابتدایی‌ترین شکلش، آنچه ممکن است بعدا یک «فرصت» نامیده شود، در ابتدا ممکن است به شکل یک نیاز مبهم تعریف شده بازار، یا منابع یا تسهیلات تحت اختیار ظهور کرده و بعدا به تکنولوژی‌های پایه، اختراعاتی که برای آنها هیچ بازاری تعریف نشده، یا ایده‌هایی برای کالاها و خدمات تبدیل شود (آردیچویل و همکاران، ۲۰۰۳، ص۳).

روبرت بارون و اسکات شین در سال ۲۰۰۵ فرصت را چنین تعریف کرده‌اند: « عامل بالقوه برای خلق چیز جدید (محصولات یا خدمات جدید، بازارهای جدید، فرایندهای تولید جدید، مواد اولیه جدید، راههای جدید سازماندهی تکنولوژیهای موجود و … ) که از یک الگوی پیچیده از تغییر شرایط ــ تغییر در دانش، تکنولوژی، یا شرایط اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و جمعیت شناختی ــ حاصل شده است» (بارون و شین، ۲۰۰۵، ص۲۲).

فرصتهای کارآفرینانه از نظر دوتا و کروسان (۲۰۰۵) عبارت است از: مجموعه‌ای از شرایط محیطی که منجر به عرضه یک یا بیشتر محصولات و خدمات جدید در بازار بوسیله کارآفرین یا یک تیم کارآفرینانه از طریق کسب و کار موجود یا یک کسب و کاری که جدیداً ایجاد شده است، می‌شود (دوتا و کروسان، ۲۰۰۵، ص۴۲۶).

بارینگر فرصت را مجموعه مساعد و مطلوب از شرایط که نیازی را برای یک محصول، خدمت یا کسب و کار جدید ایجاد می‌کند، تعریف می‌کند (بارینگر، ایرلند، ۲۰۰۶، ص ۳۶).

در جدول زیر خلاصه‌ای از این تعاریف آمده است:

 

جدول شماره (۱) ـ برخی از تعاریف ارائه شده برای فرصت

ردیف تعریف فرصت ارائه‌دهنده تاریخ منبع
۱ زمان مناسب و مقتضی؛ زمان یا مکان مساعد و مطلوب برای اجرای یک هدف؛ ترکیب مناسب شرایط، … دیگشنری وبستر    
۲ یک شانس خوب برای پیشرفت و ترقی دایره‌المعارف بریتانیکا    
۳ زمان یا موقعیت مناسب و مساعد برای دستیابی به یک هدف یا مقصود یا پذیرش چیزی که انجام شده یا به مرحله اجرا درآمده است دیگشنری آکسفورد    
۴ هنگام لایق و وقت مناسب و مناسبت و موافقت و دست یافتن و دسترس و مساعدت روزگار ناظم‌الاطبا ۱۳۱۸ فرهنک نفیسی
۵ فرصتهای کارآفرینانه فرصتهایی هستند برای خلق کالاها، خدمات، مواد خام، و شیوه‌های سازماندهی جدید که این امکان را بوجود می‌آورد که ستاده‌ها (خروجی‌ها) با قیمت بالاتر از قیمت تولید فروخته شوند. کیسون ۱۹۸۲ شین، ۲۰۰۰، ص ۴۵۱
۶ فرصت موقعیتی است در آینده که تصمیم‌گیرندگان آن را فی‌نفسه مطلوب و امکان‌پذیر می‌پندارند (یعنی در کنترل و صلاحیت آنها). حالت “مطلوب” و “امکان‌پذیر” بودن برای اشخاص ذهنی و درونی است. کروگر ۱۹۹۳ تات‌که و همکاران، ۲۰۰۲، ص۱
۷ فرصت کارآفرینانه شامل مجموعه‌ای از ایده‌ها، اعتقادات و اعمال است که توانایی خلق کالاها و خدمات آینده را در غیاب بازارهای فعلی برای آنها فراهم می‌کند. ونکاترمن ۱۹۹۷ ساراسواتی، ونکاترمن، ۲۰۰۲، ص ۴
۸ فرصت حاصل برخورد ایده‌ها با شرایط دنیای واقعی و خلاقیت کارآفرینانه در یک نقطه در زمان است. تیمونز ۱۹۹۹ دلابارکا، ۲۰۰۲، ص ۱۷
۹ فرصت به موقعیتهایی اطلاق می‌گردد که: مثبت و قابل کنترل توسط فرد باشند؛ در مقابل تهدید به هر موقعیت غیرقابل کنترل با پی‌آمدهای منفی اطلاق می‌گردد. کروگر ۲۰۰۰ کروگر، ۲۰۰۰، ص ۷
۱۰ شرایطی که در آن کالاها، خدمات، مواد خام، بازارها و شیوه‌های سازماندهی جدید می‌تواند از طریق ایجاد ابزارهای جدید تولید، یا محصولات نهایی جدید و یا تعریف رابطه جدید بین ابزار تولید و محصول نهایی معرفی شود»، تعریف می‌کنند اکهارت و شین ۲۰۰۳ دوتا و کروسان، ۲۰۰۵، ص ۴۲۶
۱۱ به طور کلی، فرصت ممکن است شانس دیدن یک نیاز (یا علاقه، یا خواست) در بازار برای ارائه ارزش بالاتر از طریق ترکیب خلاق منابع باشد. آردیچویل و همکاران ۲۰۰۳ آردیچویل و همکاران، ۲۰۰۳، ص۳
۱۲ عامل بالقوه برای خلق چیز جدید (محصولات یا خدمات جدید، بازارهای جدید، فرایندهای تولید جدید، مواد اولیه جدید، راههای جدید سازماندهی تکنولوژیهای موجود و … ) که از یک الگوی پیچیده از تغییر شرایط ــ تغییر در دانش، تکنولوژی، یا شرایط اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و جمعیت شناختی ــ حاصل شده است. بارون و شین ۲۰۰۵ بارون و شین، ۲۰۰۵، ص۲۲
۱۳ مجموعه‌ای از شرایط محیطی که منجر به عرضه یک یا بیشتر محصولات و خدمات جدید در بازار بوسیله کارآفرین یا یک تیم کارآفرینانه از طریق کسب و کار موجود یا یک کسب و کاری که جدیداً ایجاد شده است، می‌شود. دوتا و کروسان ۲۰۰۵ دوتا و کروسان، ۲۰۰۵، ص۴۲۶
۱۴ مجموعه مساعد و مطلوب از شرایط که نیازی را برای یک محصول، خدمت یا کسب و کار جدید ایجاد می‌کند بارینگرو ایرلند ۲۰۰۶ بارینگرو ایرلند، ۲۰۰۶، ص ۳۶

 

[۱]. A time, Juncture or Condition of things Favorable to an end or purpose, or admitting of something being done or effected

[۲]. Hayek

[۳]. Von Mises

[۴]. Kruegerرص

این مطلب چه میزان برای شما مفید بود؟

میانگین امتیاز 2.3 / 5. تعداد نظرات: 6

آموزش پیشنهادی

دوره جامع هوش مصنوعی برای مدیران

قیمت اصلی: 14,000,000 تومان بود.قیمت فعلی: 7,700,000 تومان.

آموزش پیشنهادی

ارتش تک نفره با هوش مصنوعی

قیمت اصلی: 4,900,000 تومان بود.قیمت فعلی: 1,290,000 تومان.

مقالات پیشنهادی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

یازده − 9 =

 

This site uses Akismet to reduce spam. Learn how your comment data is processed.