۱۳ بهانه بی ارزش که شما را از به راه انداختن کسب و کار برای خودتان باز می دارد : کدامیک در مورد شما صدق می کند؟

صدها دلیل وجود دارد که کارآفرینان مشتاق و بلند پرواز هرگز دل به دریا نمی زنند. در زیر به بررسی دلیل این بهانه ها و اینکه چرا این دلایل منطقی و معتبر نیستند می پردازیم .بهانه ها. ما همه بهانه هایی داریم. و سرانجام از داشتن آنها پشیمان می شویم بخصوص بهانه هایی که ما را از تعقیب آزروهایمان و احتمال تحقق بخشیدن آنها باز می دارند.

بنابراین اگر همیشه آرزو داشتید کسب و کاری راه بیندازید حتی فقط کاری جنبی که در کنار شغل تمام وقت خود داشته باشید ( که در بسیاری مواقع بهترین روش می باشد) , ببنید که کدام یک از عوامل زیر شما را از هدف باز می دارد:

• ” این کار برای من دیر است”

استیو جابز شما را با استفاده از آیکون ها و موس کامپیوتر دگرگون ساخت و کمپانی زیروکس , جابز را دگرگون کرد. دل , اولین کسی نبود که کامپیوترهای خود را با استفاده از قطعات موجود سرهم می کرد. زوکربرگ اولین نفر در رسانه های اجتماعی نبودو الی آخر.

ابداع و نوآوری هرگز منحصر به فرد نیست . برخی ازموفق ترین کمپانی ها براساس اصلاح ابداعات وتصحیح ایده های قبلی بنا شده اند.

فقط زمانی آنقدر برای شما دیر است که شما تمایلی به سریعتر بودن , قوی تربودن و رقابتی تر بودن نداشته باشید یا در برخی شرایط ملموس نخواهید بهتر از کسی باشید که ” اول بار ” به آن مرتبه دست یافته است.

۲-” بیش از حد می ترسم “.

به این فکر کنید که شما منحصر به فردید. هر کارآفرین ترسیده و هنوز هم می ترسد. این بدین معناست که شما یک انتخاب دارید. شما می توانید اجازه دهید ترس هایتان مانع شما شوند یا می توانید از ترس هایتان بعنوان عاملی محرک برای انجام هر آنچه شما را به موفقیت می رساند استفاده کنید.

راحت طلبی دشمن موفقیت است. خوشبختانه ترس از عدم تحقق آرزوها , راحت طلبی را از انسان دور می کند. شما فقط باید نتیجه گیری کنید که آیا از عدم تلاش بیشترمی ترسید یا از عدم موفقیت .

• ” آدم های درست را نمی شناسم “

بین وب سایت های شرکتی و لینکداین, فیس بوک , توئیتر و همه پلتفورم های شبکه های اجتماعی شما می توانید تقریبا به هر کسی نزدیک پاپ و مارک کیوبن دسترسی یابید.

در واقع بسیاری از افراد بطرزی شگفت آور در دسترس هستند شاید این یکی از رازهای موفقیت آنان باشد.البته مردمی که با آنها در تماس هستید ممکن است پاسخگو نباشند. اگر اینگونه باشد احتمالا تقصیر شماست. هرگز فراموش نکنید هر چه شخصی پرنفوذتر باشد با درخواست های بیشتری مواجه هست. دلیل خوبی برای ارتباط داشته باشید و قبل از اینکه انتظار دریافت داشته باشید دهنده باشید و ممکن است شخص پاسخگو سورپرازتان کند.

• ” اول لازم است بودجه ای فراهم کنم “.

کارآفرینان , اربابان هنر و علم انجام امور بزرگتر با امکانات کمتر هستند: پول کمتر, مردم کم تر , زمان کمتر و هرچیزی به میزان کمتر. شما هرگز پول یا سرمایه یا بودجه کافی نخواهید داشت. اگر پول کافی برای راه انداختن کسب و کاری که مورد نظرتان است را ندارید , برنامه خود را تغییر دهید.

شما همیشه نمی توانید انچه دارید را کنترل کنید اما می توانید کاری که با داشته های خود انتخاب می کنید را کنترل کنید.

۵-” وقت آن را ندارم “.

شما مثل همه به یک مقدار زمان نیاز دارید. تنها تمایز این است که با زمانی که در اختیار دارید چه انجام می دهید. اگر شما در زیرزمینی بدام افتاده و محبوس شده بودید و تنها برای ۲۴ ساعت اکسیژن در اختیار داشتید , توئیتر خود را چک نمی کردید یا با دوستان خود چت نمی کردید یا در پای تلویزیون به تماشای برنامه “me time” نمی نشستید . شروع به حفر کردن می کردید و تمام انرژی خود را صرف کندن تونلی برای نجات خود می کردید. همین اندازه اهمیت و ضرورت را برای اموری که مایل به انجام آنها هستید , اعمال کنید و تکلیف شما فورا روشن می شود… چون مسئله پیداکردن وقت , همیشه اشتیاق شما را برای خواستن چیزی نشان می دهد.

۶-” فاقد مهارت های درست هستم “.

اشکالی ندارد. آنها را یاد بگیرید. به مدرسه بروید . کتاب بخوانید. با دوستان مذاکره کنید. یک کار نیمه وقت برای خود دست و پاکنید. یک کار پاره وقت در یک صنعت کاملا متفاوت بدست آورید. کسی را بیابید که آنچه می خواهید انجام دهید را قبلا انجام داده و برای فرصت های یادگیری , داوطلب کار رایگان شوید.

آیا این کارسختی است؟ بهای آن قابل پرداخت نیست ؟ یا واقعا عادلانه نیست ؟ در اینصورت قبول کنید که شما هرگز مهارت های لازم را بدست نخواهید آورد . از شکایت کردن دست بردارید.

مهارت و دانش اکتسابی است و نه ارائه کردنی . بنابراین آنها را کسب کنید.

۷-” توانایی خلق ایده های جدید را ندارم .”

ساخت واهی چیزی جدید , واقعا سخت است. واکنش به چیزی که از قبل وجود دارد واقعا آسان است. فقط به اطراف نگاهی کنید و راجع به چیزهایی که به خوبی انجام نمی شوند فکر کنید. چیزهایی که بیش از اندازه گرانقیمتند , چیزهایی که وقت را هدر می دهند …. و شما متوجه مشکلات بسیاری می شوید.

راه حل همه این مشکلات , ایده ها هستند.

تجسم چیزهای ” جدید” سخت است. ” تجسم چیزهای ” بهتر ” بسیار ساده تراست. بسیاری از شرکت ها براساس ” بهتر ” و نه بر اساس ” جدید ” بنا شده اند.

۸-” بیش از حد مخاطره آمیز است.”

هر ریسکی که امروز می کنید , ریسکی است که می توانید آن را جبران کنید . به مرور زمان شما می توانید تقریبا بر هر مانع , شکست و بدشانسی غلبه کنید و قوی تر وبا هوش تر شده و برای موفقیت در دفعه بعد خود را بهتر تجهیز کنید.

اگر سعی خود را نکنید تمام عمر با پشیمانی زندگی می کنید و زمانی که پیر و از کارافتاده شدید و به گذشته زندگی خود نگاه می کنید و به این فکر می کنید که ” چه اتفاقی می افتاد اگر من فقط ….. داشتم ” و این همان ریسکی است که شما هرگز نباید انجام دهید.

۹- ” من بیش از یک شخص کلی نگر هستم ”

نه شما اینطور نیستید. شما برای انجام یک کار سخت فقط بیش از اندازه تنبل هستید. یا شما فکر می کنید که قبلا دین خود را ادا کرده اید. هر کارآفرین موفق آستین ها را بالا می زند و کار افراد پیرامون خود را انجام می دهد . ( این یکی از دلایل موفقیت زیاد آنان است).

۱۰- ” واقعا لازم است صبر کنم تا همه چیز کامل شود”.

” هر چیزی ” هرگز کامل نخواهد بود. در حد امکان تلاش کنید. سپس به عقب برگردید. اگربا کمی کار بیشتر , به نتیجه دلخواه رسیدید, آن را ادامه دهید. اما اگر کمی کار بیشتر , جز شما در دیگران تفاوتی ایجاد نمی کند, آن را رها کنید. بنابراین شما براساس بازخورد از اشخاصی که نظریات آنها واقعا برایتان مهم اند یعنی مشتریانتان , پیشرفت می کنید.

۱۱- ” من یک ایده عالی دارم … اما به نظر نمی رسد کسی آن را بفهمد.”

چرا آنها می فهمند. ایده های عالی را می توان واقعا در چند کلمه توصیف کرد. محصولات عالی را می توان در چند کلمه توضیح داد .زمانی که به نظر می رسد شخصی آن را نمی فهمد , تنها کسی که آن را نمی فهمد شما هستنید. تکبر , دستورکارو نقطه نظرفردی خود را رها کنید و به این فک کنیدکه کجای کاراشتباه کرده اید.

۱۲-” بیش از حد سخت به نظر می رسد.”

سفرهای طولانی سخت است. گام های فردی آسان است. شما نمی توانید یک شبه اهداف مشکل را محقق سازید اما می توانید یک گام هرچند کوچک به سمت همان هدف بردارید. به پایان سفر و الزامات مسیر نگاه کنید نه به شروع آن . بجای آن , فقط کاری انجام دهید که شما را در رسیدن به مقصد کمک کند. سپس روی آن تمرکز کنید و آن کاررا انجام دهید.

۱۳-” اگر موفق نشوم بسیار سرافکنده و شرمسار خواهم شد”.

شکست در حضور دیگران می تواند خجالت آور باشد ( شما باید مرا وقتی می دیدید که اولین بار شروع به صحبت کردم: سخنرانی راجع به عدم موفقیت در انظارعمومی )

اگر موفق نشوید , مردم کمی راجع به شما صحبت می کنند. اما آن مردم همان کسانی هستند که هرگز جرات تلاش کردن ندارند. بنابراین نگران آنها نباشید. از طرفی دیگر , بسیاری از مردم برای تلاش و سعی تان به شما احترام می گذارند. آنها اشخاص همفکر خود را تشخیص می دهند. آنها به شما نزدیک خواهند شد و شما را تشویق خواهند کرد. آنها شرایط سعی کردن و شکست خوردن و ودوباره تلاش کردن را می دانند. علت این است که آنها مردمی هستند که بر اساس باورهای خود زندگی می کنند . این افراد کارآفرین هستند. یکی ازآنها باشید.

منبع: مدیران ایران